از زبانِ یک پنگوئنِ خسته؛
اینجا مینویسم از مفهومی به نام "زندگی". افرا، از تبار انسانهای کاملا معمولی. https://telegram.me/BChatBot?start=sc-387985-vHGWpnh
Mostrar más247
Suscriptores
-124 horas
-17 días
-130 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
بعد یه مشکل دیگه هم هست اینه که پسر نیستم چون اگر پسر بودم الان ۲۰ هم میداد بهم. =))))))
کلا فقط یک جلسه کلاسشه و امتحانشم سخت نیست ولی بد تصحیح کرده. من مطمئن بودم در حد پاسی نوشتم با اینکه سه تا امتحان داشتم اون روز. از استادشم متنفرم و اصلا نمیخوام برم صحبت کنم باهاش. به درک. ترم بعد ورمیدارم.
فکر کنید تئوری همون درس رو ۱۶ شدم بعد عملیش که مزخرفه رو اینطوری نمره داده.
از شانسم هم همینقدر بگم که یه درس یکم دهم واحدی مزخرف که معلوم نبود اون سوالا رو از کجا دادن و دوستم که جای استاد میتونست درس بده ۱۳ شده و چون نمرهها خیلی کم بودن ۸ و ۸ به بالاها رو پاس کردن و به نظرتون آجیتون چند شده؟ ۷.۷۵ =)))))))))
🐳 3
الانم ارائه زبان دارم و باید واسه اون بخونم. امتحانام تموم شه یه جوری بخوابم که مرده تو قبر نخوابیده باشه.
انقدر نخوابیده بودم چندروز که دیگه دیشب نمیکشیدم بیدار بمونم. گفتم یکی دو ساعت بخوابم و بعد بیدار شم بخونم که تاداا. بیدار شدم دیدم شش صبحه! از حال و احوالات دیروزم هم چیزی نگم بهتره. فقط همینقدر که کل شب قبل رو نخوابیده بودم و تو دانشگاه گریه کردم و بعد تو گرما تنها رفتم پارک و سریال دیدم. بعدم رفتم کافه و مزخرفترین پاستای جهان رو خوردم و باز سریال دیدم. گل گرفتم و برگشتم. یکم خوابیدم غروب و اصلا نمیتونستم درس بخونم. و نخوندم هم عملا. صبح قشنگ قالب تهی کرده بودم از ترس که خاک تو سرت که خوابیدی. ولی خب امتحانم بد نبود بنظرم. امیدوارم که همینطوری باشه.
یعنی خدا اون زمان که داشت تصمیم میگرفت بدن انسان این شکلی باشه، به این فکر نکرده بود که اینا قراره از هر سوراخ و کوفتی تو اینا بهمون سوال بدن و پارهایم؟
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.