cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

𖣘تارای وجودم𖣘

"{فقط کافیه تنت چفت تنم باشه دلبر و یک ارامش که فقط صدای نجواگرانته زیر گوشم🤤🤤}" رمان :(𖣘تارای وجود من𖣘)در حال تایپ😌 ژانر:عاشقانه،ازدواج اجباری دارای صحنه+۱۸ عضو مجموعه نویسندگی مهبانگ کپی ممنوع🚫 لینک رمان😉 https://t.me/joinchat/xjXzD_9qYrAyZDVk

Mostrar más
Irán184 757Farsi177 864La categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
418
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

سلام چطورین؟! بچه‌ها من کاملا شرایط رو میفهمم و درک میکنم و یک روز به خودم قول دادم به چاپ برسونم رمانم رو ولی خوب الان کنکور دارم و اکثرنتونم از شرایط من خبر دارید و میدونید چه اتفاقاتی واسم افتاده پس لطفا صبوری کنید تا منم به بهترین نحو ممکن بترکونم خیلی دوستون دارم❤️ مراقب خودتون بهشید تو این روزا
Mostrar todo...
درسا چه جور پیش میره؟
Mostrar todo...
سلاااام چطورین؟
Mostrar todo...
یه شعر ساده باعث میشه محرم یه پسر جذاب و مرموز بشه😂✋❌ https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk با صدای بلند آهنگ مورد علاقه، مو می‌خونم: - مثلا کــیــر توم کنی بوم بوم کنه قلبم.. مثلا هی بین پام نبض بزنه برات هرشب... مثلا........... ولی با دیدن مهراب که با اون پرستیژ خاص و دیوونه‌کنندش تکیه داده به در، حرفم قطع میشه! لبخند مسخره ای میزنم و میگم: - مثلا بارون بشه من خیس بشم به‌به!! دستی به گوشه ی لبش می‌کشه تا خنده‌شو مخفی کنه. عرق شرم که نمی‌ریختم اما یکم حس خجالت تو وجودم ریشه کرد، چجوری باید تو روش نگاه می‌کردم خدا داند.... خودش و میرسونه بهم، چشمم میخوره به هیکل بی‌نقصش، اون سیکس‌پکای لعنتیش و پوست برنزش دل هر دختری و می‌برد.. - چشمت گرفته؟ خجالت نکش بگو، بالاخره از شعرایی که میخونی معلومه نمیخواد پنهون کنی علاقتو! کتاب‌هایی که رو میز پخش شده رو برمیدارم و با پوزخند میگم: - شتر در خواب بیند پنبه دونه، اون شعر های زیبا هم نشون دهنده ی فکر خلاق منه شما یکم خودتو دست بالا گرفتی! راهمو سد میکنه و خم میشه رو صورتم، زر میزنم اگه دلم نرفت دست بزنم به اون سینه ی داغ و ستبرش که گرماش از همینجاهم حس میشد! پچ میزنه: - زینب، بیا خوب فکر کن دختر، خونه خالی، من آماده تو آماده، حلالم که هستی! - کی گفته بهت حلالم؟ با فاصله ی کمی از لب هام پچ میزنه: - حلالم شو زینب، محرمم شو بزار آرومت کنم.. و بی‌توجه به حرفی که زده دستش و میاره پایین رو شلوارم و......❌🔥 لینکش و به زور پیدا کردم اگه رمانی با قلم قوی میخوای پیشنهاد میشه💁‍♀‼️ https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk
Mostrar todo...
•°اُوِردوز°•️

•|اُوِردوز در حال تایپ|• عضو انجمن و نویسنده نودهشتیا @www_98ia_com

#بـــــــــــــــــــــــــزرگسال بهههه شدت برای افراد زیر 18 سال ممنوع هست😡❌ حشری به موهاش چنگ زدم و نالیدم - زود باش دیگه بکن منو خندید و سینه‌هام رو فشرد و گفت - لعنت بهت دیانا لبهام رو بی‌پروا روی لبهاش گذاشتم و مکیدم و دستم رو دور آلت بزرگ و درازش حلقه کردم آتییییش بود چنگی به کمرم زد و محکم به خودش فشردم آهی کشیدم آلتش رو به بهشت خیس و داغم کشید که چنگی به موهاش زدم و از لذت نالیدم - آههههه آهه لعنت وحشی سینه و گردنم و گاز گرفت و غرید - چیه میخوایش؟ ملتمس و پراز شهوت گفتم - خیلی با یه ضرب کوبید داخلم و شروع کرد تلمبه زدن آخرین بار هست لینک میذارم😡❌ رمانش به شدت ممنوعه هست🔞🚫 https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk https://t.me/+eayEx0PFPfplM2Vk
Mostrar todo...
•°اُوِردوز°•️

•|اُوِردوز در حال تایپ|• عضو انجمن و نویسنده نودهشتیا @www_98ia_com

دختره خجالت میکشه بگه عادت ماهانه‌شه تازه باهم عروسی کردن تا این که دختره دلش درد میگیره و پسره میفهمه و میره تو اتاق میبینه دختره از دل درد رو زمین افتاده و.... برین جوین بشین ادامه شو بخونید https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8
Mostrar todo...
ممبرای عزیز #رمانی که دنبالش بودین رو بالاخره پیدا کردم بهتون توصیه می‌کنم #جوین شید #ظرفیت عضویت فقط همین امروزه ‼️ خودم اگه هر شب پارتاش رو نخونم نمی‌تونم بخوابم🥲 ❌رمان عاشقانه و صحنه دار که وقتی میخونیش غرق پیچ و خم های #جذاب و #مهیج داستانش میشی https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8
Mostrar todo...
_خانوم شدنت مبارک 🔞💯🩸 از درد به خودم پیچیدم که بوسه تی روی سر شونه م زد _بازم میخوای ... دستمو به دلم گرفتم و با درد لب زدم _با اینکه درد دارم ولی اره ریز خندید و سرش رو پایین برد و لب ها ش رو ... https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8
Mostrar todo...
Repost from N/a
بهشت خیست همیشه آماده گاییده شدنه؟🔞 https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8 #دست‌هام رو به #میله های آهنی گرفتم تا تعادلم رو از #دست ندم. سرش رو تو #گودی گردنم فرو برد و #عمیق نفس کشید. سینه‌هام رو چنگ زد که آه بلندی کشیدم و دستش رو روی بهشتم کشید که از ترس به خودم لرزیدم. محکم به دیوار کوبوندم و لب‌هام رو با ولع می‌بوسید. دستم رو روی مردونگیش گذاشت و زیر لب غرید: -پایینی بیدار شده باید خودت بخوابونیش‌ جنده کوچولو!🍑 ترسیده نگاهش کردم که تو یک حرکت شلوارم رو از پام بیرون کشید و خَم شد و پاهام رو از هم باز کرد و لیسی به بهشت خیس و چسبناکم‌ زد. از داغی زبونش ناخودآگاه ناله‌ی کردم و نالیدم: -ولم کن لعنتی. بی‌توجه بهم انگشتش رو توی باسنم فرو کرد که از درد جیغی کشیدم و غرید: -هیس جنده، می‌خوای کل آدم‌های اینجا رو خبر دارکنی همه دستمالیت‌ کنن؟!❤️‍🔥💦 دستم رو روی دهنم گذاشتم و سعی کردم ناله‌هام رو خفه کنم. به پشت برم گردوند و دستی به #باسنم کشید و #ضربه‌ی محکمی زد که از #درد اشک تو #چشم‌هام جمع شد. بی‌توجه بهم شلوارش رو درآورد و با دیدن مردونگی داغ و کلفتش وحشت‌زده خواستم اعتراض کنم که خودش رو محکم داخلم کرد🔞. #محکم داخلم #تلمبه می‌زد و #بهشتم رو #می‌مالید از درد #جیغی کشیدم و #ناله‌هام کلِ سلول رو پُر کرده بود. با صدای قدم‌های کسی ترسیده سرم رو چرخوندم و با ديدنِ چندتا از آدم‌های برادرم هول زده نگاهشون کردم که به سمتم اومدن و یکی از اونا غرید: -فکر کنم یه کی*ر برای داغی اون بهشت خیست کم باشه جنده!🔞 https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8 https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8 https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8 #محدودیت_سنی🔞🔥 #سکس‌داغ💦 دختره توسط اکیپ مافیای برادرش زندانی شده و وحشیانه بهش تجاوز میکنن!🤯❌
Mostrar todo...
باکره بودن تو به من مربوط نیس 💯🔞🩸 پول دادم وظیفته تکمین کنی _اما من نمیخوام به دست تو زن بشم _غرید:عه پس نمیخوای به دست من زن بشی؟باشه و به طرفم امد و لباس هام و تو تنم جر داد..... https://t.me/+1rDaK6cC6Bw4MTI8
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.