مُستَغشی
و آن حرف گُردآفرید که «تا درد میکشی زندهای سهراب.» . . . |مقن|جنگ زده|عبث گو|عابد کتاب|هواخواهِ رستنی| به جان میشنوم : https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-287749-ykqyBI9
Mostrar más474
Suscriptores
-124 horas
-97 días
-4330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
وقتی تو اون لحظهها و سال ها، یاد من میوفتی
میخوام بدونی؛ قلب آدما خیلی بزرگتر از بالتوعه.
ولی دستای من نمیتونه زخمی به تو بزنه.
هیچوقت نتونسته..
تو باید میرفتی
که باد ، تقاص درد دستای منو ازت بگیره.
ولی بازم میدونم به خواستن من نیست و تو در هر صورتی میبینی، میفهمی و هر لحظه میشکنی.
راستشو بگم دلم میخواد تو ام ببینی خیلی چیزارو، مدام درد بکشی و مدام تموم نشه.
مثل قبلنا بچه ام نبودم که برم تو کمد قایم بشم.
باید با خودم حرف میزدم
با اونی که هر لحظه داره نگام میکنه.
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.