cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

🌪♛دود خـاکــسـتــری♕🌪

🌾﷽🌾 🌪♟دود خاڪسـتــرے♛🌪 -زهــرا.ش- -Zahsha- آنلاین ⇠ دود خاکستری♟✨ آنلاین ⇠ کارت خونی 🃏🩸 Instagram.com/zahra.sh_novel :اینستاگرام عضو انجمن هنر مه‌بانگ🤍 @mahbanng 🚫کپی و یا ذخیره‌ی شخصی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع و حرام می‌باشد🚫

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
982
Suscriptores
-124 horas
-157 días
-6430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from N/a
Photo unavailable
سهیل راد تاجری جذاب و خشن هفت سال قبل در مستی قاتلِ دختری کم سنی به اسم اهو میشه❌ کل این هفت سالو با عذاب وجدان میگذرونه ولی بعد از گذشت ۷ سال میفهمه که اون دختر هنوز زنده اس و این دفعه برمیگرده و یجوری عاشقش میشه که برعکس قبل به جای جونش، میخواد قلبشو به دست بیاره...🔞🔥 https://t.me/+WBr41ELb0ekzYjI0 https://t.me/+WBr41ELb0ekzYjI0 صب بپاک
Mostrar todo...
03\03\03 🌱💚 امروزتون پر از اتفاق‌های قشنگ 🥰💗
Mostrar todo...
1
Repost from N/a
من پرنام!🤤🔥 دختری که آرزوی مهاجرت داشت و بهشم رسید...کوله بارم رو جمع کردم و قدم گذاشتم توی خاک آلمان...من دختر ساده‌ای بودم که تا حالا تو عمرم با هیچ پسری رفت و آمد نداشتم و فقط فکر و ذکرم درس بود پس به خودم قول دادم بعد از اتمام تحصیلم برگردم ایران اما وقتی سر یه دندون درد، با یک دندونپزشک بد اخلاق و زورگو آشنا شدم همه چی تغییر کرد... اون منو مجبور کرد که بشم معلم خصوصیش تا بهش زبان یاد بدم و هر روز به این بهونه منو می‌کشوند ‌مطبش...مرد خشن و بد خلقی که به هیچ زنی روی خوش نشون نمی‌داد الان نازم رو میکشید و بالاخره...🙈♨️ https://t.me/+nW4h2TDuIoQ2MjA0 https://t.me/+nW4h2TDuIoQ2MjA0 7پاک
Mostrar todo...
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
کیوان رادمهر! معروف‌ترین دنداپزشک ایرانی که آلمان می‌تونه به خودش ببینه... یه نخبه‌ی خشن و هات🔥 مردی که در قلبش رو به روی تمام زن‌های دور و برش بسته و...دخترا جون میدن برای یه نگاه نفس‌برش... امااااا از قضا این آقا دکتر خشن ما فقط برای یک نفر نرم می‌شه اونم یه دختر ریزه‌میزه‌ با چشم‌های کهرباییه که هر روز اونو به بهونه‌ی معاینه می‌کشونه مطبش... تا اینکه یه روز صدای نازدار پرنا باعث میشه که آقای دکترمون امان از کف بده🔥 https://t.me/+nW4h2TDuIoQ2MjA0 https://t.me/+nW4h2TDuIoQ2MjA0 صب بپاک
Mostrar todo...
پارت جدید تقدیم نگاه‌های قشنگتون 😍❤️ نظر و ری‌اکشن برای انرژی به نویسنده فراموش نشهه😎🔥💗
Mostrar todo...
⚔🌪⚔🌪⚔🌪⚔🌪 #دود_خاکستری ⚔ #PART_268 🌪 فیاض سریع سمت کلید قدم تند می‌کنه، خم میشه و موقع برداشتن کلید از روی زمین، با لبخند لب می‌زنه. - Şanslı sin. 《 خوش شانسی. 》 خنده‌م می‌گیره. تلخی خنده‌م گلوم رو می‌سوزونه، حق با پسر فیاض نامه، من خوش شانس‌ترینِ بدشانسم، شاید هم دردسرساز! طول نمی‌کشه که کلید تو قفل در می‌چرخه و در آپارتمان باز میشه، فیاض با فاصله کنار می‌ایسته و منتظر بهم نگاه می‌کنه. حرکتی به پاهای خشک شده‌م میدم و با مکث قدم برمی‌دارم. سرچشمه‌ی قدم‌های لرز گرفته‌م یا از استرسه، یا از سرمایی که تا مغز استخونم نفوذ کرده. وقتی وارد راهرو‌ی آپارتمان میشم، فیاض کلید رو سمتم می‌گیره و با ابرو‌هایی بالا رفته، دو انگشت اشاره و میانش رو به شقیقه‌ش می‌چسبونه و لب می‌زنه. - Benim görevim sona erdi. Güle güle gizemli kız! 《 ماموریت من تموم شد. خداحافظ دختر مرموز! 》 دست بلند می‌کنم و وقتی کلید رو ازش می‌گیرم، در فوری با فاصله گرفتنش بسته میشه.
Mostrar todo...
👍 2 1
امشب پارت داریممم😍🤍 آماده‌اید؟ 😎
Mostrar todo...
Repost from N/a
کمربند رو دوباره وسط کمرش زدم که یه دفعه، آخ ریزی زیر لب گفت: - با دست پسر سابقت فرار میکنی و به ریش من میخندیییییی؟ فکر کردی منم مثل اون بابای لاشخورت بی غیرتتتتتمممممممم؟ در اتاق محکم شکسته شد و من تیز چرخیدم سمت در. محمدحسین بود که با قیافه گر گرفته و با بهت داد زد: - بی غیرتتتتتتت حامله بووووووود. نفسم توی سینه حبس شد. تیز چرخیدم سمت دلارم. نگاهم آروم کشیده شد سمت خونی که زیر پای دلارام داشت هر لحظه بیشتر می شد. من قاتل بچم شدم؟ https://t.me/+9SaqL4BLO_MxNGY0 https://t.me/+9SaqL4BLO_MxNGY0 صب بپاک
Mostrar todo...
پارت دیشب رو خوندید؟ 🥰💗 نظر و ری‌اکشن برای انرژی به نویسنده فراموش نشهه ❤️❤️
Mostrar todo...
Repost from N/a
سرگرد خشنی که به خاطر یه دستور، قاتل بچه یک ماهش می شه🥲💔 https://t.me/+9SaqL4BLO_MxNGY0 - من که هیچ وقت طلاقت نمی دم و تا اخر عمر، تو زندانی و من زندانبان... دلارام باید می موند و می فهمید چرا من تبدیل شده بودم به ضحاک زندگیش. با پشت دست کوبندم تو دهنش که آخش هوا رفت و به پشت کمر روی تخت افتاد؛ جیگرم سوخت. آروم روش خیمه زدم: - گرینه نکن دیگه.... کسی که می خواد از خونه شوهرش فرار کنه باید به یه چیزایی فکر کنه!!مثلا به نه ماه دیگه که ونگ‌ ونگ یه بچه زیرگوششه!!!❌️🔞 https://t.me/+9SaqL4BLO_MxNGY0 https://t.me/+9SaqL4BLO_MxNGY0 ۸پاک
Mostrar todo...