🔞🍁از مـ🧍ـن تـا مــ👬ـا🍁🔞
تحت حمآیت انجمن قلمسآزآنـ🦋ــ نویسنــــــ✒ـــــده: یــآسـ🗯ــی ژانـ🔞ـر: گـــ🏳️🌈ـ𝑔𝑒𝑦ـــی لیتــ🍼ـــ𝑑𝑎𝑑𝑦ــ🌈ــل اســ🔗ــ𝑚𝑒𝑠𝑡𝑒𝑟ــــ⛓ـلیو حـــ🎶ـــرفآتــــ👇ـــون https://t.me/BiChatBot?start=sc-584019-uXkVHYd
Mostrar másEl país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
941
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
دوستان بخاطر یسری از مشکلات
رمان ها رو آفلاین ادامه میدم.
و چنل هارو پاک میکنم.
8600
Mostrar todo...
173050655_1184484625323405_8442079746057557206_n.mp41.14 KB
1100
#گی_ها_هم_شهید_میشن👬📿
#آقا_زاده ای که سر اختلافش با باباش ازش جدا میشه و تبدیل میشه به یه #لات_پایین_شهری💯💦🔥
تو همون کوچه پس کوچه های پایین شهر عاشق یه #بچه_خوشگل_مذهبی میشه و سر یه سو تفاهم تا حد مرگ #کتکش می زنه🙊❌⚠️
⭕️کنار تخت محو صورت غرقه خوابه امیرعلی شده بود.
#بدبخت شدی پسر.
ادم کم بود؟
این #خشک_مذهبه با خدا با نماز اخه؟
ای خاک تو سرت کنن.🙄🤦🏻♂
این که معلومه بفهمه چی تو دلته توفم تو صورتت نمی ندازه🚷⚠️👨🦯
#پارت_واقعی
#پارت20
https://t.me/joinchat/sekCef1Zc2swZGE5
https://t.me/joinchat/sekCef1Zc2swZGE5
3100
پسر شلوغ و شیطونی که اربابش رو عصبانی کرده و #تنبیه میشه💦😈
انگشت #فاکشو تو #دهنم کرد و محکم شروع کرد به #تل*نبه زدن!🍑
صدای تل*نبه هاش بدجوری حش👅ریم کرده بود و با ولع مشغول خوردن نوک سی*نه هام بود🔥 که یهو عربدهی بلندی کشیدم
با دیدن دندونای بلندش شروع به داد کشیدن کردم که دندوناشو محکم فرو کرد رو پوستم🔞💯
#گی #هات #ممنوعه #صکص_خشن
https://t.me/joinchat/LuwoX4M3Ck1jNTU8
2.57 MB
3300
#بکارت❌❌❌
#رمان_ممنوعه🔞🔞
پانیذ: میدونم #پول دادی بابت من ولی ببین این زیپ به موهام گیر کرده
موهای بلوندشو دادم کنار و زیپ لباسشو باز کردم
زل زدم به اون هیکل نابیش
گردنشو محکم گرفتم و تقریبا کوبیدمش روی تخت و سی*نه های خوش فرمشو گرفتم تو دستم و فشار دادم
انگار درد و لذتش باهم یکی شده بود
چون هم #جیغ کشید و هم آه
پانیذ: شروین تو واقعا ددی بدی هستی
خندیدم
پانیذ: چرا فقط #تحریکم کردی خوب زود باش منو ار*ضام کن دیگه
https://t.me/+UYI87Sao8SzO8P6f
2900
دانش آموزای شرور و شیطونی که معلم تازه واردشون رو که از فرهنگ اومده اذیت میکنن تا بهشون نمره بده!
S⃠🔥T⃠🔞O⃠🌈P⃠
یه #نفر جلوی در #وایساده بود تا #کسی #نیاد داخل!
#چند نفری رو #کار بودن.
روی #میز #خمش کردن.
دو نفر #دستش رو داشتن و دو نفر #پاهاش.
#تقلا میکرد اما دست #بزرگی روی #لباش نشست و اصلا نفهمید کی #شلوارش رو #پایین کشیدن و...😱🔥🔞
S⃠🔥T⃠🔞O⃠🌈P⃠
بیا ببین چه بلایی سر معلمشون میارن🥵👇
https://t.me/+El0H7jCtYhU0NjU0
3000
3.61 KB
1800
رابطه ی سرهنگی سختگیر با سرباز تازه کارش!
بیبی بوی کیوتی که جلوی ددیش لخت میگدره تا اون رو خام خودش کنه و... 🥰❤️🔥🏳🌈
با ناز و لبای آویزون لب زد:
گرممه اصلا نمیخوام بپوشم!
رفتم سمتش و از بازوش گرفتم واز روی تشک بلندش کردم و گفتم:
حامی بیا برو لباس بپوش!
نقی زد و گفت:
خب نمیخوام چرا زور میگی ددی بی ادب؟!
به لحن کیوتش خندیدم و اینکه چقدر قشنگ ددی صدام میکرد و نزدیک صورتش لب زدم:
فکر کردی میتونی لخت بگردی و من رو خام خودت بکنی پسرک خوشگلم؟!
https://t.me/joinchat/7AncdaTJZh03MGI8
1900
دوستش داره بهش تجاوز میکنه که یه دفعه مسترش میرسه و...👿🔞🔥🍆🍑🍑
#خشن💦 #تریسام📛 #گی_لاو🤤
پرتم کرد رو تخت و سریع دستام رو بست.
خودم رو تکون دادم ک روی #شکمم نشست.
- نکن آرتا من دوستتم.
حسام بفهمه هر دومون رو میکشه.
پوزخندی زد و یه انگشتش رو داخل سوراخم کرد.
- مهم نیست.
اوففففف چه تنگی توله سگ🦮
اون یکی دستش رو روی #آلتم گذاشت و فشار داد.
از #درد دادی کشیدم که لباش رو روی #لبام کوبید.
محکم #لبش رو گاز گرفتم که با چشمای وحشیش ازم جدا شد و #سیلی به صورتم زد و انگشتش رو در آورد.
پاهام رو توی #شکمم جمع کرد که بیشتر دست و پا زدم اما زورم نمیرسید.
تفی روی #سوراخم انداخت که از #ترس چشمام رو بستم که یه دفعه صدای #فریادی بلند شد و سنگینیش از روم برداشته شد.
چشمام رو باز کردم و با دیدن #ارباب زدم زیر گریه و #التماس وار زمزمه کردم:
- #ارباب🥺
https://t.me/+OQ5LdEHTiTk1ODg0
https://t.me/+OQ5LdEHTiTk1ODg0
مسترش دوستش رو خشن تنبیه میکنه😈😱❌♨️
2.87 KB
700
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.