گفتنی هام کم نیست
می نویسم تا بمانَد، برای شاید وقتی دیگر... 🤍 اگر حرفی بود؛ ناشناس طور:: ⚪ https://t.me/BiChatBot?start=sc-490466-xwCNFgs
Mostrar más136
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
خلاصهی تاریخ جهان:
آدمها به دنیا آمدند،
رنج کشیدند،
و...
مُردند.
#حاتم_مشمولی
آه ای زندگی منم كه هنوز،
با همه پوچی، از تو لبريزم...
#فروغ_فرخزاد
Repost from اوهام
Photo unavailableShow in Telegram
از سر انگشتانم، دلتنگی جوانه زده است!
Photo unavailableShow in Telegram
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
#علی_نیاکوئی_لنگرودی
Repost from [دیوانه اتاق یازدهم]
گفت همهی آنچه بر او گذشته است، او را
سخت تر و تلخ تر و متفاوت تر
از گذشته کرده است..!
_آناگاوالدا
پدر علاقه ی بسیاری به عید نوروز داشت، همیشه دوست داشت تعطیلات عید خونه باشیم و میگفت عید، توو خونه ی خود آدم قشنگه. سبزه هایی که همیشه با دستای خودش سبز می کرد، توو کل فامیل معروف بود، سبزه هایی پر، سبز، و قشنگ... بعد از سال تحویل، لباس نو پوشیده، عیدی مونو از پدر میگرفتیم و هر سال، بهترین عیدی، عیدیِ پدر بود. پدر هر سال یه ایده ی جدید و ناب برای سفره ی هفت سین داشت، طوری که عید که می شد، کل فامیل، دوست داشتن بیان و سفره ی هفت سین مونو ببینن و باهاش عکس یادگاری بگیرن. هر سال هم به رسم یادگار به کل فامیل و دوست و آشنا عیدی می داد و همیشه، هر بار که به بقیه عیدی میداد، به من و مامان و آرمی هم عیدی میداد. خونه هر سال با پدر عید قشنگی داشت... اما افسوس که امسال پدر نیست و غریبانه ترین و بدترین عید عمرم رو تجربه کردم... راستش اصلا دست و دلم نرفت برای چیدن سفره... هفت سین نچیدیم پدر... می دونی؟ ما بدون تو، عید نداریم پدر...
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.