cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

دخترِ سیگاری “

𝐿𝑖𝑓𝑒 𝑊𝑎𝑠 𝑎 𝐵𝑖𝑡𝑡𝑒𝑟 𝐿𝑖𝑒! زندگی یک دروغ تلخ بود!

Mostrar más
El país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
2 785
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

اگه بخوام یه توضیح کلی راجب مودم بدم اینجوریم که وقتی دراز میکشم کلافه میشم، وقتی راه میرم خسته میشم، حرف میزنم عصبی میشم، حرف نمیزنم حوصلم سرمیره، حوصله‌ی بیرونو ندارم، از خونه موندنم خوشم نمیاد، درواقع توی کلافه‌ترین حالت ممکنم.
Mostrar todo...
از یه جایی به بعد دیگه میشینی یه گوشه تنهایی قهوه‌تو میخوری با خودت حرف میزنی قبل اینکه بخوای وارد بحثی بشی یه به من چه به خودت میگی و تو پیله سکوتت فرو میری نظاره‌گر اون بحث میشی! زندگیت میشه مثل سینما که تو تنها رو صندلی ردیف اول نشستی،انتخاب و دادی برای آدمای اطراف که هرکی خواست کنارت میشینه هرکی نخواست میره پی کارش.
Mostrar todo...
الان خوبم اما دیگه نمیتونم عاشقِ کسی‌شم الان خوبم اما دیگه کسی باب میلم نیست الان خوبم اما دیگه از ته دل نمیخندم الان خوبم اما دیگه حال و حوصله کسیو ندارم الان خوبم خیلی خوب...
Mostrar todo...
شازده کوچولو پرسید:غم‌انگیزتر از این که بیای و کسی خوشحال نشه، چیه؟ روباه گفت:این که بری و کسی متوجه نشه.
Mostrar todo...
کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی می‌داشت تا به جانش می‌خواندی ؛ نامِ کوچکی تا به مهر آوازش می‌دادی همچون مرگ که نامِ کوچکِ زندگی‌ست و بر سکّوبِ وداع‌اش به زبان می‌آوری هنگامی که قطاربان آخرین سوتش را بدمد و فانوسِ سبز به تکان درآید ؛ #احمد_شاملو
Mostrar todo...
میشود گفت: «بزرگترین حماقتِ زندگی را خودمان در حق خود کرده‌ایم . بزرگترین دروغ‌ها را خودمان به خود گفته‌ایم . ما زخم خورده‌یِ جنگی بینِ خودمان هستیم .»
Mostrar todo...
برای این همه تنهایی ای کاش خدا کاری کند - شاملو
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
من به معنای واقعی میخوام فرار کنم و دیگه به پشت سرمو آدمایی که میشناسم نگاه نکنم!
Mostrar todo...
مطمئن باش حتی برای کسی که فکر میکنی با همه فرق داره هم کافی نخواهی بود و بالاخره یه جایی حضور بقیه به بودن تو ترجیح داده میشه
Mostrar todo...
کمی مکث کرد و گفت: «اگه یادآوری اتفاق تلخی از گذشته، همیشه عذابت میده، شاید به خاطر اینه که هنوز به اندازه ی کافی واسش اشک نریختی!» به چشم هایش خیره شدم و پرسیدم: «اگه دیگه اشکی برای ریختن نمونده باشه چی؟»
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.