🌏 تربیت و توسعه
مرتضی نظری یادگیرنده توسعه را تک عاملی و خطی نمیدانم اما سرمایهگذاری در زیرساختِ انسانیِ توسعه یعنی آموزش و یادگیری بسیار مهم است. اینستاگرام: https://www.instagram.com/mortezanazari_edu
Mostrar más828
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
Photo unavailableShow in Telegram
▫️مرتضی نظری در شبکه اجتماعی X نوشت:
کاش؛
لااقل این دو مورد از محدوده بمب و هراس دور میماند:
"کودکان و مدرسهها"
کاش با صاحبان کوچک و بیدفاع مدرسههای جهان طور دیگری میشد.
https://twitter.com/M_Nazari_Edu
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
🌏 ایرانی بودن
به بهانه هفتم آبان (۲۹ اکتبر) روز ورود کوروش بزرگ به بابل و صدور فرمان منشور حقوق بشر
✍ مرتضی نظری
به بهانه هفتم آبان (۲۹ اکتبر) روز ورود کوروش بزرگ به بابل و صدور فرمان منشور حقوق بشر
نمی توان ایرانی بود و از بالیدن به دیرینه درخشان فرهنگی خود صرف نظر کرد. اما با نسل بسیار متفاوت امروز چگونه می توان از هویت ایرانی سخن گفت؟
این یادداشت کوتاه، پیشکش به خانوادههایی است که میخواهند فرزندشان ریشههای عمیق ایرانی خود را از یاد نبرند:
▫️شناخت به جای نصیحت
نسل امروز منتقد است، عمدتاً کمحوصله و از نصیحت، گریزان. یادمان باشد منتقد بودن هم نوعی تعلق خاطر است آنچه باید نگرانش بود، بی تفاوتی است.
به فرزند خود شناخت بدهیم تا با هفت هزار سال فرهنگ ایران، واقع گرا و منطقی برخورد کنند. شیوه مطلوب برخورد ما با گذشته فرهنگی مان، نه تقلید است و نه تسلیم، نه پذیرش بی دلیل است و نه نفی و انکار. بلکه"برخورد نقادانه و پرسشگرانه".
به آنها شناخت بدهیم تا رشد کنند.
متن کامل یادداشت در 👇
https://www.asriran.com/003Okk
🌏 تربیت و توسعه | ایرانی بودن
@IranHumanDevelopment2
Photo unavailableShow in Telegram
📍۷۰۰ کودک، کشته
۲۴۵۰ کودک، زخمی
به کدامین گناه؟
https://x.com/M_Nazari_Edu
👍 4
طبقاتی شدن مدارس، ریشه بیعدالتی آموزشی است
مرتضی نظری، نویسنده و فعال حوزه آموزش و پرورش:
یکی از ریشههای اصلی بروز بیعدالتی و طبقاتی شدن مدارس کشور، طرز فکر نادرست درباره سنجش هوش و استعداد است.
با تکیه به تعریف نارسا از تیزهوشی، مأموريت و هدف اصلی و ذاتی مدرسه را به بیراهه کشاندیم. مدارس کشور را به صحنه بیرحمانه جنگ برای زودتر رسیدن به جای با هم رسیدن تبدیل کردیم
امروز در میان نظامهای آموزشی موفق حتی یک کشور را نمیتوانید پیدا کنید که ۲۳ نوع مدرسه از جمله مدارس ویژه برای گروهی تحت عنوان تیزهوشان داشته باشند، چون متوجه مضرات این سبک مدرسهداری شدهاند.
مشروح #گفتگو در لینک زیر👇
khabarfoori.com/fa/tiny/news-3032893
👍 1
۷ پرسش برای بازآفرینی اعتبار مدرسه
چگونه مدرسه میتواند دوست داشتنیتر از این باشد؟
✍ دکتر مرتضی نظری
نویسنده و مدرس مهارتهای نرم
مدرسه علیرغم محبوبیت نوستالژیک و دیرینه خاطره انگیزش، جایگاه اجتماعی گذشته را ندارد و خانوادهها به ویژه طبقات متوسط شهری، اعتماد خود را به کارآمدی و اثربخشی مدرسه از دست دادهاند.
در دو سه دهه اخیر، علیرغم تحولات گسترده در نهاد خانواده و تغییر سبک زندگی نسل نو اما نظام رسمی آموزش و پرورش، واکنش معناداری به این تغییر و تحولات نشان نداده و فاصله میان آنچه شاگردان در مدرسه میبینند با آنچه در واقعیت زندگی تجربه میکنند، زیاد است.
مدارس همچنان انضباطی، نمرهمحور، رقابتی و به قصد تربیت انسان مطیع اداره میشوند. رابطه نظام رسمی آموزشی با معلم و دانشآموز، آمرانه و اغلب اداری است تا انسانی.
البته همه مدارس کم توفیق نیستند اما رتبه آموزش و پرورش ایران در ارزیابیهای جهانی نگران کننده است. از جمله رتبه بسیار پایین مدارس در سواد خواندن و نوشتن و ریاضی و علوم و همچنین وضعیت نگرانکنندهتر در شاخصهای کیفی مانند همکاری و کار تیمی، رفتار اجتماعی مناسب و مهارتهای زندگی و کارآفرینی.
مطالبه جامعه از نظام رسمی آموزش و پرورش، کیفیت است. با رشد آگاهیهای عمومی جامعه، خانوادهها متوجه زائد بودن بسیاری از دروس و آسیبزا بودن برخی روشهای تربیتی و آموزشی مدرسه شدهاند.
اما، ما چگونه میتوانیم به مدرسه یاری برسانیم که توان خودترمیمی و اثربخشیاش را بازیابد و برای ذینفعان اصلیاش _کودکان و نوجوانان_ دوستداشتنیتر ظاهر شود؟
از همه علاقهمندان و فعالان عرصه آموزش از آنان که در سیاستگذاری کلان مدارس ایران نقش دارند گرفته تا معلمان، کارشناسان و کنشگران آموزشی دعوت میکنم تا روی ۷ پرسش زیر با هدف کمک به بازیابی اعتبار و جایگاه از دست رفته مدرسه و در یک عبارت "برای دوست داشتنیتر شدن مدرسه" تأمل نمایند و دیدگاه خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارند:
۱. مدرسه فضایی باشد برای شبیه بزرگسالان شدنِ بچهها یا دورهای برای کشف خود و ابراز وجود؟
۲. آموزش، اول یک فعالیت دوست داشتنی باشد یا یک اجبار قانونی؟
۳. طراحی آموزشی مدرسه، پویشی شاد بر مدار شوق، انتخاب و استعداد کودک و نوجوان باشد یا تکلیفی برای گذراندن دروس از پیش فرض شده؟
۴. کدام ارزش سازندهتر است: تربیت شهروند مفید یا سرباز مطیع؟ تربیت حقوقبگیران آینده یا مردان و زنان کارآفرین؟
مدرسه، مجالی برای تمرینِ "با هم رسیدن" باشد یا مسابقهای برای "زودتر رسیدن"؟ مأموریت مدرسه کسب مهارتهای زندگی باشد یا ۱۲ سال رقابت، نمره، نخبگی و برتری؟
۵. مدرسه، فعالیت شورانگیزی بر پایه به رسمیت شناختن دنیای متنوع و متفاوت کودکان و نوجوانان باشد یا برنامه مهندسی شدهای بر مبنای غربال و جداسازی بچهها بر پایه طبقه اقتصادی، فرهنگی، ارزشی و بهره هوشی؟
۶. مدرسه و آموزش، فضا و فرصتی برای یادگیری متوازن مهارتهای نرم در کنار مهارتهای سخت باشد یا رقابت اضطرابآوری برای رشد یک بعد هوش؟
۷. حرفه معلمی و انتخاب مدیر از دبیر تا وزیر باید بر مبنای شایستگی و اصول حرفهای باشد یا بر اساس انتصابهای سفارشی و دخالتهای غیرحرفهای خارج از آموزش و پرورش در کار حساس مدرسه؟
▫️منبع: عصر ایران
تربیت و توسعه
@IranHumanDevelopment2
👍 8
۷ پرسش برای بازآفرینی اعتبار مدرسه
چگونه مدرسه میتواند دوست داشتنیتر از این باشد؟
✍ دکتر مرتضی نظری
نویسنده و مدرس مهارتهای نرم
مدرسه علیرغم محبوبیت نوستالژیک و دیرینه خاطره انگیزش، جایگاه اجتماعی گذشته را ندارد و خانوادهها به ویژه طبقات متوسط شهری، اعتماد خود را به کارآمدی و اثربخشی مدرسه از دست دادهاند.
در دو سه دهه اخیر، علیرغم تحولات گسترده در نهاد خانواده و تغییر سبک زندگی نسل نو اما نظام رسمی آموزش و پرورش، واکنش معناداری به این تغییر و تحولات نشان نداده و فاصله میان آنچه شاگردان در مدرسه میبینند با آنچه در واقعیت زندگی تجربه میکنند، زیاد است.
مدارس همچنان انضباطی، نمرهمحور، رقابتی و به قصد تربیت انسان مطیع اداره میشوند. رابطه نظام رسمی آموزشی با معلم و دانشآموز، آمرانه و اغلب اداری است تا انسانی.
البته همه مدارس کم توفیق نیستند اما رتبه آموزش و پرورش ایران در ارزیابیهای جهانی نگران کننده است. از جمله رتبه بسیار پایین مدارس در سواد خواندن و نوشتن و ریاضی و علوم و همچنین وضعیت نگرانکنندهتر در شاخصهای کیفی مانند همکاری و کار تیمی، رفتار اجتماعی مناسب و مهارتهای زندگی و کارآفرینی.
مطالبه جامعه از نظام رسمی آموزش و پرورش، کیفیت است. با رشد آگاهیهای عمومی جامعه، خانوادهها متوجه زائد بودن بسیاری از دروس و آسیبزا بودن برخی روشهای تربیتی و آموزشی مدرسه شدهاند.
اما، ما چگونه میتوانیم به مدرسه یاری برسانیم که توان خودترمیمی و اثربخشیاش را بازیابد و برای ذینفعان اصلیاش _کودکان و نوجوانان_ دوستداشتنیتر ظاهر شود؟
از همه علاقهمندان و فعالان عرصه آموزش از آنان که در سیاستگذاری کلان مدارس ایران نقش دارند گرفته تا معلمان، کارشناسان و کنشگران آموزشی دعوت میکنم تا روی ۷ پرسش زیر با هدف کمک به بازیابی اعتبار و جایگاه از دست رفته مدرسه و در یک عبارت "برای دوست داشتنیتر شدن مدرسه" تأمل نمایند و دیدگاه خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارند:
۱. مدرسه فضایی باشد برای شبیه بزرگسالان شدنِ بچهها یا دورهای برای کشف خود و ابراز وجود؟
۲. آموزش، اول یک فعالیت دوست داشتنی باشد یا یک اجبار قانونی؟
۳. طراحی آموزشی مدرسه، پویشی شاد بر مدار شوق، انتخاب و استعداد کودک و نوجوان باشد یا تکلیفی برای گذراندن دروس از پیش فرض شده؟
۴. کدام ارزش سازندهتر است: تربیت شهروند مفید یا سرباز مطیع؟ تربیت حقوقبگیران آینده یا مردان و زنان کارآفرین؟
مدرسه، مجالی برای تمرینِ "با هم رسیدن" باشد یا مسابقهای برای "زودتر رسیدن"؟ مأموریت مدرسه کسب مهارتهای زندگی باشد یا ۱۲ سال رقابت، نمره، نخبگی و برتری؟
۵. مدرسه، فعالیت شورانگیزی بر پایه به رسمیت شناختن دنیای متنوع و متفاوت کودکان و نوجوانان باشد یا برنامه مهندسی شدهای بر مبنای غربال و جداسازی بچهها بر پایه طبقه اقتصادی، فرهنگی، ارزشی و بهره هوشی؟
۶. مدرسه و آموزش، فضا و فرصتی برای یادگیری متوازن مهارتهای نرم در کنار مهارتهای سخت باشد یا رقابت اضطرابآوری برای رشد یک بعد هوش؟
۷. حرفه معلمی و انتخاب مدیر از دبیر تا وزیر باید بر مبنای شایستگی و اصول حرفهای باشد یا بر اساس انتصابهای سفارشی و دخالتهای غیرحرفهای خارج از آموزش و پرورش در کار حساس مدرسه؟
▫️منبع: عصر ایران
تربیت و توسعه
📖 یک کتاب، یک نگاه _ ۴
آموزش و جدال مستمر با آمرانگی
✍ مجید علیپور
مدیر مدرسه
«آمرانگی و آموزش» آخرین اثر «مرتضی نظری» از معلمان و دانشگاهیان فرهنگی است که به تازگی از سوی انتشارات «مشق شب» برای علاقمندان به حوزه آموزش و پرورش و معلمی ارایه شده است. نظری که علاوه بر سوابق تدریس در کلاس های درس، مدیریت های میانی و ارشد در حوزه تعلیم و تربیت را هم در سوابق خود دارد، همانگونه که در عنوان فرعی کتابش آورده، برخی از تحلیل های حاصل از مطالعات و پژوهش های خود و به ویژه تجربه زیسته اش در این حوزه را به خوانندگان تقدیم کرده است.
از نقاط قوت بیان و قلم «نظری» ساده و همه فهم نویسی و دوری از فخرفروشی های کلامی است. در سخنرانی ها، مقالات و کتاب های او کمتر سراغ داریم که (جز به ضرورت) کلمات و اصطلاحات تخصصی را به کار گیرد و به تعبیر عامیانه، پشت کلمات و تعابیر قلمبه و سلمبه پنهان شود. سبک نویسنده در بیان و نوشتار همانند شخصیت خود نویسنده، ساده، صمیمی و آسان فهم است؛ از همین رو می تواند به خوبی با معلمان و مدیران مدارس به عنوان اصلی ترین ارکان نهاد مدرسه ارتباط برقرار کند. در حالی که مهم ترین معضلی که این روزها در آثار پژوهشگران و متخصصان دیده می شود آنست که ظاهرا صرفا برای پژوهشگران و متخصصان همتراز خود می گویند و می نویسند و گویی به دور از شان خود می دانند که با معلمان، دیالوگ برقرار کنند!
▫️«آمرانگی و آموزش» در پی تشریح رابطه نابرابر آمرانگی (نهاد قدرت) با نهاد آموزش است. تلاشی برای تشریح این نکته که به همان اندازه که نهاد قدرت خواستار مداخله و اعمال کنترل بر نهاد آموزش و در انتظار خروج سربازانی گوش به فرمان و مطیع نسبت به نظم سیاسی و ارزش های اخلاقی موجود است؛ آموزش در ذات خود میل به آمرانگی زدایی دارد و به افراد برای چیرگی بر چالش ها و ارتقا از موقعیت اکنونی شان یاری می رساند. از همین رو فهم چیستی رابطه میان این دو نهاد و چگونگی فعالیت در این وضعیت متناقض، موضوعی ضروری برای فعالان حوزه آموزش و پرورش است.
▫️از دیگر مزایای کتاب یاد شده آن است که به هیچ رو در بند بیان مبانی نظری و کلیات فلسفی آموزش و پرورش نمانده و به نقادی صریح و شجاعانه ساختار تعلیم و تربیت در ایران امروز و وضعیت اداره آن در سطوح مختلف پرداخته است. اشارات «نظری» به میان مایگی و فروکاست توان راهبردی مدیریت های خرد و کلان، لابی گری ها، سالوسی و رفتارهای باندی رایج در ادارات به ویژه در وزارتخانه آموزش و پرورش، دخالت های گسترده و نابجای نهادهای دیگر به ویژه نمایندگان مجلس در عزل و نصب ها صرفا از آن جهت که به آموزش و پرورش به عنوان «سازمان رای» و «محلی برای تقسیم پست های مدیریتی برای فعالان ستاد انتخاباتی» می نگرند و از این رو «به رغم ژست های روشنفکری و تحول طلبی، بعضا مشغول اعمال فشار برای کاشتن و گماشتن نابلدترین و ناتوان ترین افراد در جایگاههای حساسی چون مدیریت های مناطق و شهرستان ها هستند.»، موضوع تعارض منافع مدیرانی که خود صاحب یا مرتبط و بهره مند از منافع بنگاهها و موسسات تست و کنکور و... هستند ولی در عین حال از تصمیم سازان و سیاست گذاران اصلی نظام تعلیم و تربیت هم به شمار می آیند و ... برای کسانی که کمترین دغدغه ای در حوزه آموزش و پرورش ایران دارند؛ حکایتی تلخ اما آشناست.
▫️همچنین کتاب «آمرانگی و آموزش» را می توان نمونه موفقی از ژورنالیسم علمی در حوزه آموزش و پرورش دانست. افت کیفی فعالیت های ژورنالیستی به ویژه در دوره ای که سهولت دسترسی به رسانه بیش از هر زمان دیگری شده است، موضوعی قابل انکار نیست. در دورانی که عده زیادی از به ظاهر ژورنالیست ها و فعالان رسانه ای، شان رسانه ای خود را به جلب توجه صاحبان مناصب، لابی گری، عقده گشایی و تسویه حساب با رقبا و ... تقلیل داده اند و یا نهایتا به چشم یک فرصت شغلی و موقتی به آن می نگرند، فعالیت کسانی که در کنار دانش تخصصی و تجربه زیسته، صاحب قلم و بیانی هستند که قادرند دانسته ها و تحلیل های علمی و پژوهشی خود را در قالب جستارهایی عامه پسند به مخاطبان و علاقمندان ارایه می کنند فرصت مغتنمی است که باید قدر دانست و در رساندن صدای آنها به سایر دغدغه مندان نظام تعلیم و تربیت کوشید.
🌏 تربیت و توسعه | آمرانگی و آموزش
@IranHumanDevelopment2
👍 2
یک کتاب، یک نگاه _ ۴
آموزش و جدال مستمر با آمرانگی
✍ مجید علیپور
مدیر مدرسه
«آمرانگی و آموزش» آخرین اثر «مرتضی نظری» از معلمان و دانشگاهیان فرهنگی است که به تازگی از سوی انتشارات «مشق شب» برای علاقمندان به حوزه آموزش و پرورش و معلمی ارایه شده است. نظری که علاوه بر سوابق تدریس در کلاس های درس، مدیریت های میانی و ارشد در حوزه تعلیم و تربیت را هم در سوابق خود دارد، همانگونه که در عنوان فرعی کتابش آورده، برخی از تحلیل های حاصل از مطالعات و پژوهش های خود و به ویژه تجربه زیسته اش در این حوزه را به خوانندگان تقدیم کرده است.
از نقاط قوت بیان و قلم «نظری» ساده و همه فهم نویسی و دوری از فخرفروشی های کلامی است. در سخنرانی ها، مقالات و کتاب های او کمتر سراغ داریم که (جز به ضرورت) کلمات و اصطلاحات تخصصی را به کار گیرد و به تعبیر عامیانه، پشت کلمات و تعابیر قلمبه و سلمبه پنهان شود. سبک نویسنده در بیان و نوشتار همانند شخصیت خود نویسنده، ساده، صمیمی و آسان فهم است؛ از همین رو می تواند به خوبی با معلمان و مدیران مدارس به عنوان اصلی ترین ارکان نهاد مدرسه ارتباط برقرار کند. در حالی که مهم ترین معضلی که این روزها در آثار پژوهشگران و متخصصان دیده می شود آنست که ظاهرا صرفا برای پژوهشگران و متخصصان همتراز خود می گویند و می نویسند و گویی به دور از شان خود می دانند که با معلمان، دیالوگ برقرار کنند!
▫️«آمرانگی و آموزش» در پی تشریح رابطه نابرابر آمرانگی (نهاد قدرت) با نهاد آموزش است. تلاشی برای تشریح این نکته که به همان اندازه که نهاد قدرت خواستار مداخله و اعمال کنترل بر نهاد آموزش و در انتظار خروج سربازانی گوش به فرمان و مطیع نسبت به نظم سیاسی و ارزش های اخلاقی موجود است؛ آموزش در ذات خود میل به آمرانگی زدایی دارد و به افراد برای چیرگی بر چالش ها و ارتقا از موقعیت اکنونی شان یاری می رساند. از همین رو فهم چیستی رابطه میان این دو نهاد و چگونگی فعالیت در این وضعیت متناقض، موضوعی ضروری برای فعالان حوزه آموزش و پرورش است.
▫️از دیگر مزایای کتاب یاد شده آن است که به هیچ رو در بند بیان مبانی نظری و کلیات فلسفی آموزش و پرورش نمانده و به نقادی صریح و شجاعانه ساختار تعلیم و تربیت در ایران امروز و وضعیت اداره آن در سطوح مختلف پرداخته است. اشارات «نظری» به میان مایگی و فروکاست توان راهبردی مدیریت های خرد و کلان، لابی گری ها، سالوسی و رفتارهای باندی رایج در ادارات به ویژه در وزارتخانه آموزش و پرورش، دخالت های گسترده و نابجای نهادهای دیگر به ویژه نمایندگان مجلس در عزل و نصب ها صرفا از آن جهت که به آموزش و پرورش به عنوان «سازمان رای» و «محلی برای تقسیم پست های مدیریتی برای فعالان ستاد انتخاباتی» می نگرند و از این رو «به رغم ژست های روشنفکری و تحول طلبی، بعضا مشغول اعمال فشار برای کاشتن و گماشتن نابلدترین و ناتوان ترین افراد در جایگاههای حساسی چون مدیریت های مناطق و شهرستان ها هستند.»، موضوع تعارض منافع مدیرانی که خود صاحب یا مرتبط و بهره مند از منافع بنگاهها و موسسات تست و کنکور و... هستند ولی در عین حال از تصمیم سازان و سیاست گذاران اصلی نظام تعلیم و تربیت هم به شمار می آیند و ... برای کسانی که کمترین دغدغه ای در حوزه آموزش و پرورش ایران دارند؛ حکایتی تلخ اما آشناست.
▫️همچنین کتاب «آمرانگی و آموزش» را می توان نمونه موفقی از ژورنالیسم علمی در حوزه آموزش و پرورش دانست. افت کیفی فعالیت های ژورنالیستی به ویژه در دوره ای که سهولت دسترسی به رسانه بیش از هر زمان دیگری شده است، موضوعی قابل انکار نیست. در دورانی که عده زیادی از به ظاهر ژورنالیست ها و فعالان رسانه ای، شان رسانه ای خود را به جلب توجه صاحبان مناصب، لابی گری، عقده گشایی و تسویه حساب با رقبا و ... تقلیل داده اند و یا نهایتا به چشم یک فرصت شغلی و موقتی به آن می نگرند، فعالیت کسانی که در کنار دانش تخصصی و تجربه زیسته، صاحب قلم و بیانی هستند که قادرند دانسته ها و تحلیل های علمی و پژوهشی خود را در قالب جستارهایی عامه پسند به مخاطبان و علاقمندان ارایه می کنند فرصت مغتنمی است که باید قدر دانست و در رساندن صدای آنها به سایر دغدغه مندان نظام تعلیم و تربیت کوشید.
02:10
Video unavailableShow in Telegram
📍محدوده تصدیگری و تکلیف دولت در آموزش و پرورش تا کجاست؟
▫️عنوان نشست: مسیر وارونه
▫️میزبان: دانشگاه باقرالعلوم
▫️ ارایه: مرتضی نظری
▫️زمان و مکان: قم، ۱۴۰۱
10.26 MB
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.