cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

Rebirth|تولد دوباره

عشق در ما وجود دارد که جنسیتی نخواهد شناخت؛ دنیای داستان‌هایمان! -انجمن قلم سازان *نویسنده:آیرا

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
583
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from N/a
00:05
Video unavailable
معلم هورنی که موقع زنگ تفریح برای دوتا ددیاش توی کلاس ساک میزنه که.....👅🍆 تند تند زبونمو از سرش تا #تخماش کشیدم #مکی به تخمش زدم ددی کیر کلفتشو کوبوند به صورتم #کیرشو از توی دهنم در آوردم و شروع به #هندجاب زدن براش کردم😈💦 اراز چنگی به موهام زد و کیرشو یک ضرب وارد دهنم کرد و شروع به #تلمبه زدن توی حلقم کرد _اوففف زودباش #جنده نمیخوای که دانش آموزات ببینن داریم دهن #داغتو جر می‌دیم🥵🔥 همینطور که داشتم براش #ساک میزدم در کلاس باز شد و..... https://t.me/+D0ynX_IsQCthMDA8 https://t.me/+D0ynX_IsQCthMDA8 وسط عملیات لو میرن😱💔
Mostrar todo...
Repost from N/a
❌شب قبل سکس داشته و صبح دوستاش تو باشگاه مچشو میگیرن🫣❌ #چپتر143 ‼️پارت واقعی‼️ _دیشب به کی دادی؟🤨 کمی کج شد تا خود را در شیشه‌های عینک دودی طاها ببیند. _دیشب...فاک گردنم!🫢🚫 دستش را روی #سایه‌روشنی که از توی عینک طاها روی #گردنش میدید مالید. _توقع چه جوابی دارین؟ بگم پشه #گزیده؟ خب خرم باشه میفهمه #س‌ک‌س داشتم. _آخه این علائم تو علائم کردن نیست؛ علائم دادنه! برای همین نگرانتیم! https://t.me/+1rJJEDTcZipmNzg0 https://t.me/+1rJJEDTcZipmNzg0
Mostrar todo...
00:03
Video unavailable
بخاطر خیانت زیر دستش شکنجش می‌کنه و...♨️🔥🔞 #دستاش رو بستم و روی #پاهاش نشستم و پاهاش رو قفل کردم. - فکر کردی افتادم زندان میتونی هر غلطی بکنی؟ #سیخ داغ شده رو روی #شکمش گذاشتم و فشار دادم. جیغ خفه ایی کشید که #سیخ رو برداشتم. کامل که شکمش رو سوزوندم #سیخ رو کنار گذاشتم. بلند شدم و #پاهاش رو باز کردم. دوتا انگشتم رو داخل #ک**صش کردم و #قیچی وار حرکت دادم. شروع کردم به عقب جلو دستم. دستم رو در آوردم و #سیخ رو برداشتم. از طرف #تیزش کم کم واردش کردم که #جیغش بلند شد. صورتش خیس #اشک بود و توی چشماش #التماس. کم کم همه رو داخل #ک**صش کردم جوری که دیگه #سیخ معلوم نبود. همه تخت از #خونش پر شده بود و این بهم لذت می‌داد...😈🩸 https://t.me/+m94M03hJH28yOGY0 پارت واقعی رمان❌⛓
Mostrar todo...
#هات‌ترین‌رمان‌گی‌تلگرام🫣🔥 #حاوی‌صحنه‌های‌خشن🔞 #پسری‌که‌از‌طرف‌عشقش‌‌‌ضربه‌میخوره📵👀 قسمتي از رمان: با ترس خودمو روی تخت عقب کشیدم و با صورت یونا که بهم نزدیک میشد و لبخند روی لبش بود نگاه کردم سبحان نشسته بود روی صندلی و پا روی پا گذاشته بود و نگاهمون میکرد با التناس بهش گفتم : ت..ت...تروخدا..ب..ببخشید ..د..دیگه تکرار..ن..ن..نمیشه این  کلمات و وقتی کنار هم میچیدم که گریه امونمو بریده بود جرات نگاه کردن به بدن لخت یونا رو نداشتم😶‍🌫🧠 https://t.me/+MNBNwkdoTyIxZWE0 https://t.me/+MNBNwkdoTyIxZWE0
Mostrar todo...
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
پسرکوچولویی که بخاطر تنبیهش اعتراض میکنه و میخواد ددیشو ببره دادگاه اما...🤭😈 #چپتر162 نبود بلف❌🔥 _خیلی بدی! معلومه که تو #میبری! هم از بالا داری نگاه میکنی هم رو #بدنت چیزی نیست که بخواد #حواستو پرت کنه! این #تقلبه ، من باید کجا #اعتراض کنم ها؟! من باید برم دادگاهِ #ددیای متقلب؟! اونجا همه مثل #خودتن بعدش باز من #مقصر میشم.🥺🫣 _من باید تورو کجا ببرم؟درهر صورت که می‌باختی پسرم!👨🏻‍🍼 صدایش بخاطر باز شدن گیره‌ها کمی می‌لرزید اما بازهم جواب علیرضا را داد. _من؟ بیا #نگااااا نگااااا خودتم قبول داری که در هرصورت #برنده بودی! از کجا ها؟ از اونجایی که #تقلب کردی من میدونمممممم! از اولِ #اولشم میدونستم! میخواستی برنده‌بشی تا منو #مجبورررر کنی که هرچی گفتی بگم #چشم من میدونستممم!! تو یه #متق..آی...بب...بخشید!...آی...ببخ...آخخ!😢🥵 https://t.me/+1rJJEDTcZipmNzg0 https://t.me/+1rJJEDTcZipmNzg0 چون رو بدنش سبزه قطار کشیده معترضه اما با کاری که ددیش میکنه...🔥😱😈
Mostrar todo...
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
#رمـــــان‌گـــی 🔞 #هــــات 🔥 #بی‌دی‌اس‌ام💧 پسری که گیر دوتا خلافکار میوفته و چی میشه اگه اونا عاشق مظلومیت و سادگی پسر بچه بشن؟❤️‍🔥♉️ قسمتی از رمان: با ترس به جنازه ای که دقیقا جلوی روم به داشت تاب میخورد نگاه کردم باورم نمیشد تا چند دقیقه پیش داشت نفس می‌کشید و الان ... الان سبحان کشتش با صدای سبحان درست توی گوشم با ترس عقب رفتم که از پشت چسبیدم بهش دستشو حلقه کرد دور کمرم و نفسشو فوت کرد توی گوشم گفت :« به زندگی من خوش اومدی پسرم... https://t.me/+MNBNwkdoTyIxZWE0 https://t.me/+MNBNwkdoTyIxZWE0 https://t.me/+MNBNwkdoTyIxZWE0
Mostrar todo...
لباسمو در آوردم و همونطور #سگی لبه تخت نشوندمش و #سفت گرفتمش تا تکون نخوره... گریه اش به التماس و داد و #بیداد تبدیل شد و من بی اعتنا اروم اروم شروع کردم کیر شق شدمو داخل #باسنش فرستادم... جسه ی خیلی ریزش زیرم کاملا محو شده بود.. از تنگیش داشتم #اتیش میگرفتم.این دختر محشر بود. با این دختر زمان طولانی نمیتونستم  خودمو نگه دارم. بعد یک ربع #ارضا شدم و تمام انرژیمو توی وجودش خالی کردم. ازش که بیرون کشیدم روی #شکم روی تخت افتاد و.... پارت رمانه ادامشو میخای بزن رو لینک برو بخون☝️ کلی پارت خیس کننده داره🔥 https://t.me/+J5HO_1FHonkwOTk8 https://t.me/+J5HO_1FHonkwOTk8
Mostrar todo...
نیپلم رو توی مشت می گیره و #محکم روی تنم با شلاق چرمی می کوبه -کثیف ازت بدم میاد بابام داره #زنم میده می خوای کونم بذاری؟! قهقهه می زنه و #چونم رو می گیره استخون‌های تنم به لرزه درمیاد - فیلم دادنت رو میدم عروس خانم ببینم حاضره زنت بشه! دستش روی #باسنم نشست و شلاق رو محکم به باسنم می فشاره - چه کونی داری! محکم #شلاق رو وارد سوراخم می کنه و با لبخندی میگه - رو به #دوربین لبخند بزن! https://t.me/+2oPFRA4KmwMwOGQ0 https://t.me/+2oPFRA4KmwMwOGQ0
Mostrar todo...
00:03
Video unavailable
باخجالت دستشو روی #ممنوعه های تنش گذاشته بود این کار بیشتر خواستنی ترش کرده بود. روی پام #پشت به خودم نشوندمش و پاهاشو از هم باز کردم.‌انگشتمو بین ک..ص #سفیدش کشیدم.کنار گوشش زمزمه کردم:اسمت چیه؟ با صدای لرزونی گفت:هیوا اسمشو چند بار آروم زمزمه کردم. گوششو بین #لبام گرفتم و آروم مشغول مکیدنش شدم.انگشتم درحال زیر رو کردن سینه وباسنش بود و‌دخترک قلبش مثل قلب #گنجیشک میزد. حس لذتی که بهم‌میداد تمام تاروپودم ‌و میلرزوند.این دختر نه فقط #جسمم و بلکه روحمم ارض.ا میکرد.اینقدر انگشتم ک‌ص کوچولوشو به بازی گرفت که کم کم خیس شد.... انگشتمو تا یک بند داخل کون تنگش فرستادم که صدای #ناله اش مستیمو دوچندان کرد... هات خشن ارباب برده😈 https://t.me/+J5HO_1FHonkwOTk8 https://t.me/+J5HO_1FHonkwOTk8
Mostrar todo...
00:07
Video unavailable
- وقتی انگشتم توی کونته حسابی کیرت شق می کنه نقطه تحریک پذیر شهوتت تو کونت گذاشته شده؟ عصبی به صورتش زل زدم - اصلان خیلی بی ادب و بددهنی! پوزخند معروفش رو بهم زد و باسنم رو فشرد - با انگشتم شق می کنی وای به وقتی که مردونگیم توی سوراخ تنگ تلمبه بزنه! از حرف هاش حس کردم کل تنم غرق شهوت شد و مردونگیم میخواست شلوارمو جر بده - دوست داری واست ساک بزنم؟! خم شد و سرشو به آلتم مالید که ناله‌ام به هوا رفت - اه اصلان بخورش! لبخندی به صورتم زد و شلوار و شورتم رو پایین کشید آروم مردونگیم رو توی دهنش برد لیسی به تخم هام زد - بخور همه‌اش واسه تو! اه اصلان! توی دهنش با ولع عقب جلو کرد و یهو در اتاق باز شد اوستا بود - بابا داری چیکار می کنی؟! https://t.me/+2oPFRA4KmwMwOGQ0 https://t.me/+2oPFRA4KmwMwOGQ0 واسه شریک جنسیش ساک میزنه و یهویی بچه اش سر میرسه👅💦
Mostrar todo...