حسرت5

گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم بازگویم که عیانست چه حاجت به بیانم من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم

بیهوده که عاشقت نیستم: دیگران گونه‌های گلگونم را می‌خواهند ـ تو حتی موهای سفیدم را هم دوست داری

هـرجـا بـروم دلم تورامےخواهد درتـاب وتبم دلم تورا مےخواهد درباغ وبهارو گـلشن وگلخانه هـرجا کـه شوم دلم تورومیخاد ❤️💚❤️

نفسهایت برایم حکم جان داشت در اغوشت خماری نیمه جان داشت نگو که وصل ما فکر محال است دلی دارم که بر وصلت گمان داشت ❤️💚❤️

ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮﺳﺖ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﯽ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺪﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﯾﺎﺩ ﺗﻮﺳﺖ ❤️💚❤️

عادت به تنهایی بس است ؛ من ترک عادت می کنم… یک شب برای دیدنت ؛ قصد زیارت می کنم… ای رود جاری در بهشت؛ گرمای خورشیدی و عشق… حتی خدا را با تو من ؛ آن شب عبادت می کنم… چون گل تو را بو می کنم ؛ دست هوس رو می کنم… من عشق پاکم را بیان ؛ با صد اشارت می کنم… هر جا ز تو می گویم و؛ یادی ز تو می جویم و… بر حضرت معشوقه ام؛ عرض ارادت می کنم… حتی اگر تنها شوم ؛ نومید از فردا شوم… سوگند بر پاکی عشق، هر لحظه یادت می کنم… ❤️💚❤️

آنـقـدر دور شـدی ، آمـدنـت رویـا شد بـه دلِ عاشقِ من ، حسرتِ یک دنیا شد دگر از دستِ غمت، عشق بـه فریـاد آمد شاعری خسته در این قافیه ها رسوا شد ❤️💚❤️

○ از قــلـــب پریشونم ○ بی واهمه رد میشی ○ من خوب تو میمونم ○ بااین همه بد میشی ○ این قلب ترک خورده ○ دلواپس فــرداتـــه ○ با هر قدم که میری ○ محتاج نفسهاته ❤️💚❤️

ادمینای عزیز اینجا پست نزارید