cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

❤︎𝐸𝑛𝑔ℎ𝑒𝑙𝑎𝑏 𝐸𝑠ℎ𝑔ℎ❤︎

به نام خالق عشق و زیبایی هاش💜✨ رمانی از جنس درد های یک پسر و غرور یک دختر🥀💔 💕به قلم ریحان و کیمیا💕 ❌کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع❌

Mostrar más
El país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
244
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

رمان ادامه بدیم؟Anonymous voting
  • اره بده حمایت میکنیم
  • نه
0 votes
چیشد یهو..💔 بمیرم برای دل شجاع......💔🥀 نظراتتونو تو ناشناس من ارسال کنید https://t.me/BChatBot?start=sc-369123-1swn5ZF
Mostrar todo...
برنامه ناشناس

برنامه چت ناشناس ، چت ناشناس در گروه ها . گپ ناشناس با افراد مختلف

#پارت117 #نفس⚡ دستاشو قفل دستام کرد شونه به شونه هم وارد باغ شدیم صدای دستای مهمونا با اه‍نگ سمفونی قشنگی درست کرده بود تو جایگاه نشستیم امشب چشماش یجور دیگه ایی میدرخشید لبخند از رو لبای قشنگش پاک نمیشد به دی جی پیام دادم +هروقت گفتم پخش کن _چشم شجاع: به کی پیام میدی عزیزم +هیچکی صفحه گوشیم روشن شد فکر کردم جیرانه ولی خب چیز خاصی نبود _آها ساعت ها گذشت به آدمای شاد و خوشحال خیره شده بودم اونا از وصلت ما خوشحال بودن و شادی میکردن... _نفسم چرا تو فکری +من نه تو فکر نیستم _ولی انگار یجا دیگه ایی +استرس دارم _چرا +میترسم اونجوری که میخایم پیش نره _عشق من زندگی پستی و بلندیای خودشو داره یروز شیرینه یروز تلخ ولی عشق بین منو تو هیچوقت سرد نمیشه لبخند آرومی زدم +شجاع _جان +من میرم دسشویی _باشه عزیزم اگه واجبه بیام باهات +نه نه خودم میرم از جام بلند شدم و سمت ویلا حرکت کردم پیرهن عروسیمو از تنم در اوردم لباسایی که از قبل آماده کرده بودم تنم کردم به حلقه توی دستم نگاهی انداختم میخاستم درش بیارم ولی دلم اجازه نمیداد بیخیال سویچ ماشینو چنگ زدم و به سمت پشت ویلا حرکت کردم +پخشش کن یه گوشه تاریک ایستادم صدام تو کل باغ پیچید (آقای داماد تو باعث شدی بدترین بلایی که میتونه سر یه زن بیاد واسم پیش بیادش اگه فکر کردی من بخشیدمت سخت در اشتباه بودی منو شکوندی پس اینبار خودت طعم شکستنو بچش دیدار به قیامت) همهمه از بین جمع بلند شد هرکی یچیزی میگفت برای بار آخر نگاش کردم سراسیمه از جاش بلند شد از قیافش میشد شکو تشخیص داد برای بار آخر به دوستام سیامک و جیران و میلاد نگاه کردم شاید دیگه نبینمشون هیچوقت هیچوقت برگشتم و به سمت درب پشت حیاط حرکت کردم تا از اون محیط کذایی دور بشم .... چه به سر عشقمان آمد.....🥀
Mostrar todo...
ازتون حمایت میخایم :))))))
Mostrar todo...
#the_future #Paris_france آقای دکتر چشماش! چشماش عجیب بودن! تا حالا همچین چیزی ندیده بودم! خیلی رنگ ها به خودش می گرفت! شب ها همرنگ پاییز بود، قهوه ای! همون رنگی که پاییز نشون میده که داره از راه می رسه! اما روزها، جلوی آفتاب رنگ بهار می شد! سبز! رنگ آخرای اسفند اما با بوی فروردین... خودش زاده ی بهار بود!
Mostrar todo...
پارت جدید .... نظراتتونو تو ناشناس من ارسال کنید https://t.me/BChatBot?start=sc-369123-1swn5ZF بترکونید این پارتو 3>
Mostrar todo...
برنامه ناشناس

برنامه چت ناشناس ، چت ناشناس در گروه ها . گپ ناشناس با افراد مختلف

#پارت116 #نفس🪴 به خودم تو آینه سالن نگاهی انداختم میکاپ لایتم رو صورتم خودنمایی میکرد بوی تافی که روی موهام بود داشت حالمو خراب میکرد جیران با ذوق پیشم اومد و محکم بغلم کرد خنده هاش خیلی قشنگ بود لبخند رو لبش هیچوقت محو نمیشد و برق چشمای سبزش هیچوقت نمیرفت دیوونه ایی نفس! چرا باید بره اون خوشبخت ترین ادم رو زمینه یه شوهر داره که عاشق همن به شغل مورد علاقش رسیده و منتظر دخترشه صدای آلارم گوشیم بلند شد به گوشیم نگاهی انداختم (عروسکم پایین منتظرتم) لبخندی زدم جیران : به به نیشت بازه +شجاع رسید _ چشمم روشن + تو نمیای پایین _ نه من بعدا با سیامک میام هنوزم شینیونم کامل نشده +باشه بعد از بدرقه از سالن خارج شدم شجاع از ماشین پیاده شد و دسته گل رز قرمزمو تو دستش نگهش داشته بود نگم از برق چشاش! با اشتیاق سمتم اومد و محکم تو آغوشش فرو رفتم نفس محکمی کشیدم و عطرشو وارد ریه هام کردم از آغوشش بیرون اومدم و تو چشاش نگاهی انداختم شجاع دسته گلو سمتم گرفت _تقدیم به همسر قشنگم +مرسی عشقم دسته گلو ازش گرفتم شجاع رو دستم بوسه ایی کاشت باهم به سمت ماشین که با گلای قرمز تعزیین شده بود راه افتادیم شجاع آهنگ گذاشت و زیادش کرد با اهنگ میخوند دستمو قفل دستاش کرد تکون میداد (چقدر نازی با طنازی شدی ملکه قلبم ) (شدم عاشق تو کم کم میخوام دورت بگردم) (چقدر نازی با طنازی خوش اومدی به قلبم) (با تو عاشقی کردم میخوام دورت بگردم من دورت بگردم) صدای خنده هاش گوشمو نوازش میکرد خنده هایی که دنیام بود خنده هایی که دلیل زنده موندنام بود نفس چجوری میخای...! دست از افکار احمقانم کشیدم متوجه بشکنای یکی جلو صورتم شدم _پیش پیش خانومی من تو فکره از دیوونه بازیاش خندم گرفت +تو فکر اینم یه ادم چقد میتونه جذاب باشه _و اون آدم کیه +اونی که بغل دستم نشسته _امروز رسما خانوم خونم میشی +امروز رسما خانوم خونت میشم _ادای منو در نیار +ادای تورو در نمیارم شجا محکم لپمو کشید +ایییی _حقته صدای اهنگو بالاتر برد و یه اهنگ مازندرانی پلی کرد و باهاش مسخره بازی در میاورد +دیوونه _خودتی وارد حیاط باغ شدیم نفسم تو سینه هام حبس شد! خدایا میسپارمش به خودت:) ادامه دارد...
Mostrar todo...
دوستان ضرر نداره یکم توجه کنید😂❤️
Mostrar todo...
پرسپولیسی هستید و توی این چنل عضو نیستید❓ یه چنل پر از ادیت😍😍 آمار 40 تا سوپرایز دارن🤩 آمار 100 تا پک شماره دارن😍 آمار 50 شماره طارمی و اسدی🤩🤩🤩 و یه عالمه شماره های دیگهههههه اگه پرسپولیس رو دوست دارید عضو شیددددد❤️❤️
Mostrar todo...
جوینننننن
شمارهههههه😍😍
ادیتتت
بهترین چنلللل
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.