محبوب من!
کلمات دلخوشیهای محبوب من هستند؛ یکیشان... خودم اینجام: @mansooreh_rezaei
Mostrar más986
Suscriptores
Sin datos24 horas
-117 días
+4330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
دوستان
اجاره خونه تکمیل شد.
ممنون از لطف و اعتمادتون🥺
امیدوارم خدا براتون جبران کنه🙏💚
❤ 17
#درخواست_حمایت
گایز!
یه پدر زحمتکش و آبرومند در پرداخت اجارهخونهش درمانده.😢
تا ساعت دوازده امشب هرقدر لطف کردید تقدیمشون میکنیم.
شمارهکارت بنده خدمت شما:
6037997367366086
(نیاز به اعلام واریز نیست.)
@mahboubeman
❤ 8
در تمام مسیر قم_تهران نوشتم. مقدمهی کتابم را. شاید هم یکی از روایتهای کتابم را.
کلماتم قفل شدهبودند. از هدی خواستم به دادم برسد. راهکارش همین بود؛ که موانع ذهنیام را بنویسم. نه در تقویم و سررسید و دفتر و بهقصد تخلیهی روانی و این چیزها. هدی گفت مخاطبها باید بدانند که در پس کلمات خندهداری که میخوانند چه دغدغهها و نگرانیها و رنج و اندوههایی وجود داشته.
پیشنهادش کارساز بود. اولش با اشک و آه و اندوه نوشتم اما وسطهای نوشتنم دیدم کلماتم دارند میخندند و خودم هم بلندبلند میخندیدم. رانندهی اسنپ نگاه متحیرانهای به آینه و به من کرد و من هم خودم را جمع کردم و سعی کردم توی دلم بخندم.
در تمام مسیر تهران_قم خواندم؛ روایت زنان اسیر زندانهای گولاگ را. زنانی فرهیخته که روزگار وحشتناک و تجارب غیرقابلباوری را از سر گذراندهبودند و زنانگی، رمز دوام و زندهماندنشان بود.
اول یکی از روایتها نویسنده میگوید حوصله و توان نداشته برای مصاحبه با یکی از این زنها به شهر دوری برود و وقتی برای لغو مصاحبه تماس گرفته، آن پیرزن زندهدل و مقاوم چیزی به او گفته که انگار به منِ منصوره گفته:
«میخواهی یک کتاب بنویسی؟ فکر میکنی این کتاب یکراست میافتد توی دستهایت؟ خودش خودش را مینویسد؟ ببین عزیزم! وقتی چیزی را میخواهی باید دنبالش بروی. با تمام توان دنبالش کنی. وگرنه هیچوقت هیچ کار به دردبخوری در زندگیات نخواهی کرد.» (مهیای رقصی در برف، مانیکا زگوستووا، نشر گمان)
#کتاب
#نوشتن
@mahboubeman
❤ 16👍 3
میگن آدمو سگ گاز بگیره ولی جوّ نگیره نَقل منه. برای پیشگیری از آسیب زانو یه جفت کش مخصوص فیتنس خریدم و چون فقط زانوی چپم کمی گیر و گور داره همون یک پا رو بستم. البته بلد نبودم چهجوری باید ببندمش و فیلمشو از یوتیوب، علیهالسلام، دیدم که یک برادر گولاخ با رسم شکل توضیح میداد کش رو از کجا شروع کنیم و چهطور ادامه بدیم و کجا تمامش کنیم. بعد گفت: «اگه میخواهید رکورد بزنید خودتون کش رو نبندید و بگید یه نفر دیگه بیاد محکمِ محکم براتون ببنده.» پس از این بیانات، یک برادر گولاختر آمد و کشِ زانوی این برادر رو کاملاً محکم کرد.
نمیدونم چرا من پیش خودم فکر کردم میخوام رکورد بزنم. رکورد چی و کیٖ؟ نمیدانم، اطلاع ندارم.
خلاصه با تمام توانی که داشتم زانوبند رو کشیدم و کش رو به محکمترین حالت ممکن بستم. وسط تمرین یهو حس کردم پای چپم داره بیحس میشه. محلش ندادم. گفتم لابد فشار تمرینه و بهتره مقاومت کنم. چند دقیقه بعد دیگه پای چپم رو حس نمیکردم. یهو نگاه کردم دیدم از زانوی چپم تا مچ پام کبوووود شده. سیاهِ سیاه. فکر کردم یه بیماری نادر و خطرناک گرفتم و خودم نفهمیدم.
داشتم از ترس سکته میکردم. وزنهها رو رها کردم و کشانکشان رفتم پیش مربیم و پام رو نشونش دادم و گفتم نمیدونم چرا پای چپم کبود شده؟ فقط هم پای چپمه. ایشون هم یه نگاه عاقل اندر سفیهی بهم کرد و خم شد زانوبند کذا رو باز کرد و گفت: «چیزی نیست عزیزم. پات خونمرده شده.» سپس افزود: «این زانوبندا برای ورزشکارای حرفهایه لازم نیست شما ببندی عزیزم.» این عزیزم از صدتا فحش بدتر بود. :))))
#ورزش
@mahboubeman
🤣 51❤ 5😁 4😱 3💔 1
تلگرام هم جای عجیبیست. مثلاً توی آرایشگاه مشغول میزامپلی و شینیون و میکاپ هستی تا با گروه عکاسی و فیلمبرداری به یکی از کافههای لاکچری شهر بروی و بادکنک طلایی عدد هزار را در دست بگیری و شمع هزار را فوت کنی و یک کا شدن چنلت را جشن بگیری که یکهو ممبرها فِرررت میریزند و لفت میدهند و تو میمانی و آن همه تدارک و خرج و بَرج. :))))))))
#مزاح
@mahboubeman
🤣 42😁 9👍 2💔 1
معلمی شغل عجیبیست. مثلاً همینطور که نشستهای و مشغول زندگی خودت هستی یکدفعه دلتنگ میشوی برای یک شاگرد قدیمی که نمیدانی کجای ذهن و ضمیرت بوده و چرا ناگاه از دلت سردرآورده؟
یا مثلاً یک شب خواب میبینی شاگرد چند سال پیشت فوت شده و تو مثل مادر بچهمُرده زار میزنی برایش و وقتی از خواب میپری دنبال اسم آن دختر میگردی و پرسانپرسان و ترسانترسان سراغش را از این و آن میگیری و متحیر میمانی دختری که در هفتادمین لایهی پنهان مغزت هم جا نداشته چهطور در خواب آشفتهی تو ظاهر شده!
@mahboubeman
❤ 23👍 5💔 4
من دگر شعر نخواهم بنویسم که مگس
زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است
جلسهی امروز #قول_غزل_سعدی با این بیت آقامون تمام شد. خداوکیلی مفاخره رو ببینید🤩 هم خودش رو بالا میبره هم معشوق رو که علت شیرینی شعرهاشه.😍چندبار هم که رو تکرار کرده، انگار مگسها نمیذارن تمرکز داشتهباشه و یه جورایی به لکنت افتاده. :)
#سعدی_خوانی
@mahboubeman
❤ 7👍 6😱 1
گایز!
از نوجان خبر رسیده که ظرفیت باشگاه ادبی درحال تکمیله و فقط تا سوم تیر وقت ثبتنام هست.
فلذا آی کودکدار و نوجواندار بچهتو بردار و بیار.
(هار هار هار)
😁 7🤣 1
چند نمره از امتحان شاهنامه رو به روخوانی یا قرائت اختصاص دادم که ای کاش چنین نمیکردم. فکر کن با لحن حماسی و نقالیطور، جوری غلط و غولوط میخوندن که تمام اعضاء و جوارح و روح و جسم جناب فردوسی داره میلرزه. 🤦🏻♀️😢
البته بعضیاشونم خیلی خیلی خوب و قشنگ خوندن.🥹🥰
@mahboubeman
😁 11👍 3❤ 1
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.