داستانِ دستانت|🌿

«راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است.»

آواره و بیچاره پناه آوردیم آقا جان ..

چنان در قلبِ من جا داده‌ای خود را که انگاری تو این‌جا خانه‌ات بوده است و من یک دل بنا کردم... محمدمهدی شفیعی

گفت: جای من کجا لایق بُوَد؟ گفتم: به دل گفت: می خواهم جز این جای دگر گفتم: به چَشم.. _هلالی جغتایی

سؤال امشب : بی قدمش کجا توان ره ببری بسوی او؟

چند نفری که برای آموزش عکاسی خرداد پیام داده بودن، دوباره یه نقطه ارسال کنید.🙏 جز این چند نفر هم اگه تمایل به ثبت نام داشتید، می‌تونید پیام بدید. * شرایط همون شرایطِ قبله و تغییر نکرده. @masoumeh_rahimi

تیغِ جفا گر زنی، ضربِ تو آسایش است ... #سعدی

که من فرزند بارانم ز طوفانت نمی ترسم.

ریت الحلونعسان وانه مخده نتشابک انه و یا خدی عله خده. ای کاش آن زیبارو خوابش بگیرد و من بالشت او بودم تا گونه اش بر گونه ام قرار گیرد.

گفته بودی شهید یعنی چه؟ پسرم! جنگ چیز خوبی نیست... #امیر_حسین_اللهیاری