黒.

چاقو نذاشتن زیر گلوت که درک کنی، حتی کسی ازت نخواسته راجع بهش صحبت کنی. وقتی برای بودن دنبال دلیلی، این یعنی تو فقط باید ترک کنی. دست و پا نزن، آروم بگیر. بالاخره که یک روز می‌بایست در عینِ وابستگی به این شکل از دل کندن‌ها عادت کنی.

وقتی دو نفر شبیه به هم می‌شن که یکی از اون‌ها برای این تلاش کرده باشه. ناخودآگاه؛ با قصد قبلی، در خفا. وقتی دو نفر شبیه به هم می‌شن که یکی از اون‌ها، در قلبش تبدیل به دیگری شده باشه.

گریه کن، اشکال نداره. پای قطع نشده دوباره سرِ پا می‌ایسته. بهتر می‌شه و اگر نه، تموم. جسمِ نمرده [ناچار یا غیر] به حرکت ادامه می‌ده.

از خودم پرسیدم، می‌خوام که به اندازه‌ی من درد بکشی یا نه.

هیچ تکراری بی‌دلیل تکرار نمی‌شه.

به عنوان کسی که همیشه آدم بده‌ی داستان بوده اینو می‌گم، تلاش برای فهموندن یه سری چیزها به افراد بی‌منطق مثل با سر رفتن توی دیواره. حتی اگه ترک بخوره اون چیزی حس نمی‌کنه، تو اما آسیب می‌بینی؛ جدی، خیلی.