آرامِدل.
𝐵𝐷𝑆𝑀 & 𝐿𝑒𝑠𝑏𝑖𝑎𝑛🏳🌈 "𝑪𝒂𝒓𝒆𝒔𝒔 𝒎𝒚 𝒇𝒊𝒏𝒈𝒆𝒓𝒔 𝒓𝒆𝒔𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔𝒍𝒚 𝒐𝒏 𝒂𝒏𝒚 𝒑𝒂𝒓𝒓 𝒐𝒇 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒃𝒐𝒅𝒚" ... Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!
Mostrar más2 570
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
#پارت_پنجاهوششم | فصل دوم
#آرام_دل
زهرا؛
خندم گرفته بود از لحنش ، تکرار کردم ؛
صحیح صحیح .
باهم بیرون رفتیم و تمرینو شروع کردم ، با دستام رو زمین ضرب گرفتم و پاهامو قلاب کردم به کش و ...
تمرین تموم شد و چشمم به دلارام افتاد که با لبخند نگام میکرد
با حوله اطراف گردن و صورتمو پاک کردم و رفتم سمتش ؛
- قورتم دادی پیشی کوچولو..
خندید و دستشو کشید رو خطای شکمم ، نوک زبونشو آورد بیرون و نگام کرد
- اینا پاستیل نیستن خب؟ اونجوری نگاه نکن.
سرشو تکون داد و ادامه دادم ؛ پاشو بریم .
رفتم رختکن و لباسامو عوض کردم ، تیشرت سفیدمو تنم کردم و در نهایت با کت جینم کارو تموم کردم .
کوله پشتیمو انداختم رو شونم و کلاه مشکیمو گزاشتم رو سرم و دست دلارامو گرفتم و تو دستم و از باشگاه زدیم بیرون ..
چشاش چرخید دنبال ماشین و همونطور که عینکمو میزدم ، گفتم ؛ ماشین نیاوردم .
اوهومی گفت که مسیرو کج کردم سمت پاساژ سنتر ..
داخل پاساژ شدیم ، لب زدم ؛
- اول یچیز بخوریم ، بعد بریم خرید ..
بعد از خوردن ساندویچ ، قیافهی دلارام خیلی دیدنی بود ، سس ریخته شده بود گوشه لبش و خودشم متوجه نبود ..
نگاهی به اطراف انداختم و دیدم خوبه کسی جز ما اونجا نبود ، زبونمو کشیدم گوشه لبش ، هین بلندی کشید و گفت ؛ زشته نکن
چپ چپ نگاش کردم و گفتم ؛
- اولا یاد بگیر لبتو سسی نکنی ، دوما جز ما کسی اینجا نیست ، سوما اصلاهم کار زشتی نیست.
تکیه دادم به صندلی و اخمامو کشیدم توهم!
چرا نباید بوسش میکردم!!! خب معلومه ..
بگذریم .
از فست بودی اومدیم بیرون و دونه دونه مغازه هارو گشتیم که یه لباس خواب مشکیِ توری چشممو گرفت ، دستشو کشیدم تو مغازه و رو به فروشنده گفتم یکی از اون لباسارو بیاره
فروشنده خندهی معناداری زد و لباس ُ داد دست دلارام و گفت ، قطعا بهت میاد عزیزم ..
دستمو گزاشتم دور کمر دلارامو زدم و گفتم؛
- کسی از تو نظر نخواست ..
بردمش سمت اتاق پرو تا لباسُ تنش کنه ، درو بست و چشمکی زد و گفت ؛ منتظر بمون تا بپوشمش ..
گوشهی لبم کش اومد و به پهلو تکیه دادم به در ..
چند دقیقه بعد صداش از داخل اتاق پرو اومد؛
+ گنده بک ، چشاتو ببند تا درو باز کنم ..
خندیدم و گفتم ؛ خودتو لوس نکن درو باز کن ببینم..
در باز شد و با دیدنش ....
100
یه پستونک از مَنی ددیشو به خوردش میدن🍼
❌جزءبهجزءِبنرپستهایچنلهاصکیممنوع
#Shot1P3💦🦊
{\__/}
( • . •)
/ >💗 you want this ?
قیچیو آوردم .
گذاشتمش لای بهشتش !💦
شلوار نازکی پاش بود و سردی قیچی باعث شده بود توی جاش وول بخوره .
یکم قیچیو لای نازش ،تکون دادم و بعد شلوارشو از وسط جر دادم .
شلوار پاره شده رو کامل از پاش در آوردم .
https://t.me/joinchat/9cB68Oi0X8U5YmJh
فتیشِ آبِ کی.ر😵
ویژهی بزرگسالان❌
https://t.me/joinchat/9cB68Oi0X8U5YmJh
{\__/}
( • - •)
💗< \ say im baby first
6.54 KB
7850
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.