cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

دستنوشته ها (نيكان نظامي)

پرسشگري آغاز زيستن با معناست ...

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
297
Suscriptores
Sin datos24 horas
+17 días
+530 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

طوفان طي اين چهل سال ياد گرفتم بيشترين نگراني آدمها در مورد بي اهميت ترين مسائله .... دردها گاهي چنان عميق ميشن كه فكر ميكني درد واقعيت جهان توست... فكر ميكني آخر دنياست فكر ميكني مگه بدتر هم ميشه .... ميگذره و ....بله ميبيني كه بدتر هم ميشه ... و حتي بدتر .... اما طبيعت خيلي به فكر ما نيست بدون وجود ما هم جايي از دنيا اختلالي ايجاد نميشه ... باز هم جهان ميگرده و باز هم يك عده فكر ميكنن مگه بدتر هم ميشه؟؟ و باز بدتر هم ميشه ... رنج بخشي از حيات طبيعي ماست اينكه اصالت داره يا نه خيلي مهم نيست مهم اينه با ما چه ميكنه؟ رنج طوفانيه كه در زندگي هر كسي خواهد وزيد بناهاي محكم سرپا ميمونن و بناهاي سست و آنها كه خانه روي باد ساختن ويران خواهند شد ... نميشه واقعا نميشه ....نه ميشه جلوي طوفان رو گرفت نه ميشه با طوفان جنگيد فقط ميشه سرپناه رو امن ساخت تا با خاك يكسان نشي ... وقتي به جاي خونه امن ساختن سرگرم بازيهاي روزگاريم در گردباد سرنوشت انتظار پايداري داشتن بيهوده ست ...... ما تمرين نكرديم ......اماده نيستيم و وقتي طوفان شروع ميشه معمولا از هميشه بي پناه تريم .... ولي هيچ طوفاني پايدار نيست ... درد عميق اين تندباد باعث توهم دائمي بودن شرايط ميشه ولي فقط توهمه .... پايداري در اين جهان توهمه ... چه در روزهاي خوش ... چه در روزهاي سخت ........ به قول هراكليتوس : ما هيچوقت از يك رودخانه دو بار رد نميشيم ... بار دوم حتما همه چيز عوض شده و اين رودخامه شايد شبيه شكل قبلي باشه ولي مطمئن باش دقيقا همون رودخانه نيست ... حواسمون باشه چي ميكاريم ... اگر باد بكاري طوفان درو ميكني ... شايد دير بشه ولي اين رسم طبيعته .... مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو گفتم اي بخت بخفتيدي و خورشيد دميد گفت با اينهمه از سابقه نوميد مشو #رنج #لطف_ازل
Mostrar todo...
17👌 2🔥 1
از گریه نگو بغض من افشا شدنی نیست بغضی که به تسلیم رسد وا شدنی نیست من چند غزل پیر شوم تا که بفهمی تصویر تو در قاب زمان جا شدنی نیست؟ درباره‌ی عشق تو همین قدر بگویم، روحیست که از کالبدم پا شدنی نیست پرسیدمت از آب، جواب آمد از آتش: درد تو و پروانه مداوا شدنی نیست #تصوير_تو #احسان_افشاري
Mostrar todo...
9❤‍🔥 6👌 4
Mostrar todo...
Mohammadreza-Shajarian-Tasnife-Bihamzaban-320.mp318.55 MB
4👍 3🔥 1💯 1
نقطه چين.... در اين پاييز حلق آويز خنجرها فراوانند برادر كورخواندي نابردارها فراونند پذيرفتم كه پشت ميله هاي انزوا باشم كبوتر نيستم كه جلد اين خرپشته ها باشم تو حالا شاخه انجيري اما چوب خواهي شد كه بعد از ميوه دادن هيزمي مرغوب خواهي شد برادر موج سركش سنگ خواهد شد درين ساحل صدفها لانه خرچنگ خواهد شد در اين ساحل مراقب باش حوض نقراي قلاب هم دارد كه نيلوفر شدن تنهايي مرداب هم دارد سكوتم را پذيرفتي دل بي طاقتم را نه تو تنها چهره ام را ميشناسي غربتم را نه نگفتي شرقي غمگين چه وهمي تا سرابت برد؟ كجاي رفت و آمدهاي اين گهواره خوابت برد تمامش ميكنم جرفي نميماند همين كافيست براي انتقام از آنچه ديدم ... نقطه چين كافيست #نقطه_چين #احسان_افشاري
Mostrar todo...
18👍 7
وقتي تو باشي بارها به لحظه هاي ابراهيم فكر كرده ام به لحظه هاي حسين . به لحظه اي كه كارد را بر گلوي اسماعيل نهاد كارد را كشيد ولي نبريد ... و دوباره ... به لحظه هايي كه حسين علي اكبر را پاره تنش را آماده ميدان سلاخي ميكرد .. خدايا اين چه رازيست ؟ اين چه قدرتيست ... بعد از اين لحظه ها از آنها چه مانده است ؟؟ ابراهيم تمام توانش را جمع كرده بود تا با كشيدن كارد كار را يكسره كند ولي كارد را كشيد ... وبايد دوباره ميكشيد ... با كدام توان ؟؟ حسين هم انسان بود ... علي از ميدان بازميگشت و تشنه بود و حسين جز شرمندگي چه داشت ؟؟ هر بار كه او مي آمد بايد پسش ميفرستاد به درياي شمشيرها .... اينها در توان كيست ؟؟ چرا ؟؟ عميقترين رنج بشر هم قرارست آگاهانه متجسد شود توسط بهترين بندگان خدا تا كلمه طيبه باز هم فرياد بكشد كه اني انا الله ... خداوند حق دارد بخدا حق دارد به وجود چنين بندگاني بر خود ببالد هزار بار گفته ام اگر ايمان اينست من حتما كافرم ايماني كه زير و زبرت نكند ايماني كه تا عميقترين لايه رنج ممكن نروي و باز هم مومن باشي ايمان نيست ... عادتست ... رنج ابراهيم و شكستن حسين مرانامه قطعي ايمانست ... من هستم تا هر كجا تو بخواهي تا هر جا بكشانيم تا هر چه تو بگويي اين ساحت عاشقانه نيست .. عاشقان تاب چنين پايداريهايي ندارند اينجا ساحت غير ممكنهاست ساحت من شدنهاست ... ابراهيم با عملش با همان كشيدن كارد بيش از اسماعيل خودش را در جهان برميكشيد و نسبتهاي وجودي خودش را با جهان ميساخت ... همانجا داشت معنا ميكرد هم اب اهيم را هم ايمان را ...چه نسبتهاي عظيمي از توان فهم من بيرونست و تاريخ هم اينجا حجاب تجربه نميشود .... انگار كربلا همين ديروز بود ... تجربه حسين وارگي چيزي جز تجربه نسبتهاي حسين و جهان نيست ... نسبتهايي كه تعينش براي من حتما فرق ميكند ولي جوهرش يكيست .... ايمان و صبر چه كلمات آشناي نا آشنايي ..كلماتي كه به سادگي به عادت و تحمل تحويل ميشوند و نه از آن تجربه ها نشان ميماند و نه از حاصلش ثمري فراهم مي آيد .. هزار بار طاقتم را متر كرده ام بعضي اتفاقات انگار در ذهنم در ظرف روان بشر نمي گنجد اما هست ... و ما پناهي جز ايمان نداريم ... ايماني كه در هر لحظه ببيني اش بشنوي اش و چشمت در چشمهايش باشد قلبت را سرشار كند از جمله "من هستم" همين كافيست تا هر مومني را ابراهيم كند ولي ... يك ولي بزرگ ... همينها هم به چنگ نمي آيد تا كارد را بر گلو نگذاشته باشي ... ايمان امر ايمان به تعبير كانتي امر پسيني است ... ارل بايد كارد را بكشي بايد پاره تنت را چهل پاره ببيني تا آن اتفاق ها بيفتاد .... ايمان كالا نيست ....تمام تعين انسانست تمام نسبتي ست كه جهان را قابل تحمل ميكند .... همينكه تو هستي ... و چه دير و چه سخت مي آيد ... ايمان نو به نو تازه ات ميكند نكند جزم است ايمان مثل كودكي نوپا هر روزش با ديروز متفاوتست نباشد عادتست و بايد ببيني اين طراوت اين تازه شدن اين روان و جاري بودن را... ايمان هر ثانيه در گوشت تكرار ميكند كه دوستت دارم و تو از آن مني ... شايد با اين تقرير بتوان كوه هم جابجا كرد وقتي صاحب ايمان امر كرده باشد .... رنج بي معنيست وقتي تو باشي فقط .. وقتي ... تو باشي اين ساحت مومنانه است دستت را بده چشمت را ببند با من گريه كن همراهم بخند #ابراهيم #حسين #ايمان #ساحت_مومنانه
Mostrar todo...
👍 9 7🔥 2👏 2
به قول مصطفي مستور آدمها نه در تاريكي نه زير نور كامل آدمها جايي در نور كم از دست ميروند #مستور
Mostrar todo...
11❤‍🔥 2👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
20👌 5❤‍🔥 1🔥 1😎 1
اقبال را جدي بگيريد
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
متفکر بزرگ زنده‌یاد محمد اقبال لاهوری را می‌توان بزرگترین اندیشمند نوگرای اسلامی در تاریخ معاصر دانست. اقبال که نبوغی شگرف و تسلطی کم نظیر به دانشِ فلسفی و علمی و روانشناختی زمان خود و آشنایی عمیقی با تاریخ تطور فکر و اندیشه در دنیای اسلام داشت، طرحی برای بازسازی فکر دینی مطرح کرد که با گذشت نزدیک به یک قرن، هنوز هم عمیق‌ترین و جدی‌ترین اثر مربوط به نوگرایی دینی در دنیای اسلام به شمار می‌رود. به نظرم کسانی که داعیۀ نقد دین دارند، برای آنکه جدی گرفته شوند باید اندیشه‌ای در سطح اندیشۀ اقبال را نقد کنند و گرنه به تمسخر پاره ای روایات و احادیث بی‌پایه و ضعیف و اظهارات برخی معممان قشری و مداحان خرافی و یا خارج کردن برخی امورِ تاریخی از متن و بستر خاص اجتماعی و حمله به آنها، نقد دین گفته نمی‌شود. لینک زیر چکیده‌ای از گفتار من در بارۀ اقبال است که همکار گرامی فرزاد نعمتی آن را تهیه و تدوین کرده است. @ahmadzeidabad https://hammihanonline.ir/news/culture/anhtat-mslmanan-ntyjh-twqf-ajthad-ast
Mostrar todo...
👍 7 4
آدمها آدمها هميشه راه حل نميخواهند آدمها اغلب اوقات راه حلها را ميدانند ولي آدمها گاهي خسته اند شكسته اند و در اين طوفان كج مداريها يادشان ميرود كه زمان ميگذرد يادشان ميرود كه قبلا هم خسته بوده اند ... آدمها گاهي از شدت قوي بودن سرريز ميكنند و آرام در خودشان ميشكنند ... جوري كه فقط خودشان ميبينند كه هر روز كم ميشوند آدمها خيلي وقتها آيه و حديث و فلسفه و روانكاوي نميخواهند نمي خواهند دو ساعت منبر بروي مشكلاتشان را ريشه يابي كني و آخرش هم هيچ ... ما چرا انقدر روانشناسيم ؟ چرا انقدر زندگي دانيم ؟ انقدر با تجربه ايم ؟؟ آدمها خيلي وقتها فقط يك دست ميخواهند كه بنشيند روي شانه شان و بگويد هر چه شد من هم هستم .... نترس من كنارتم آدمها گاهي از زندگي ميترسند از حجم فرارونده تصادفات تلخي كه گاهي به شكلي ختده دار يا گريه دار سرشان آوار ميشود آدمها دانشمند نميخواهند ادمها زير آوار كه ميمانند دست ميخواهند دستي كه بلندشان كند تا زير آوار تنها خفه نشوند ...آدمها قلب ميخواهند قلبي كه برايشان صادقانه بتپد آدمها حرف ميخواهند ولو به دروغ ....كه با هم درستش ميكنيم .... بخدا اينها نه فلسفه ميخواهد نه روانكاوي نه تجربه نه هيچ زهرمار ديگري كه هر كسي دو كتاب اروين يالوم خوانده از دور ميخواهد جد و آباد روانت را روي ميز بريزد تا اشتباهاتت را نشانت بدهد ... آدمها اشتباهاتشان را ميدانند .... آدمها گاهي وقتها فقط ميخواهند كسي ببيندشان رنجشان را ببيند و با آنها رنج بكشد ... ميخواهند مطمئن شوند كسي هست كه حواسش با آنهاست .....هوايشان را دارد كسي هست كه نگرانشان ميشود .... آدمها رنج زياد كشيده اند و رنج ... رنج.... رنج انسان را از معناي هستي تهي ميكند آدمها گاهي معنا ميخواهند كه بمانند كه نروند ... ليز نخورند از لاي انگشتان فلسفي و علمي مان . آدمها كه رنج ميكشند ... وقتي ذره ذره خالي ميشوند از معناي زندگي ...يك روز ميروند از خانه از شهر از خودشان از همه جا ... قبلش بايد نگاهشان كرده باشي بايد با نگاهت با دستهايت با كلامت كوتاه ولي گرم اين معناي لعنتي را دوباره به جانش انداخته باشي تا سقوط نكند ... آدمها حوصله كتاب خواندن ندارند خسته اند ... كتابها براي بعد فعلا دستهايت را حمايل كن تا خم نشوند ... نشكنند آدمها تنهان ... تو تنهاترشان نكن از آسمان و زمين حرف نزن فقط نگاهشان كن لبخند بزن و بگو من هستم ... كنار تو ... همينجا ... بگذار هر چه ميخواهد بشود آدمها آدم ميخواهند فقط همين #آدمها
Mostrar todo...
13
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.