تکامل و عصب-زیبایی شناسی
مطالعات نوروبیولوژیک زیبایی شناسی و هنر ارتباط با ادمین: @kamran_paknejad
Mostrar más1 779
Suscriptores
+324 horas
+157 días
+2030 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
Photo unavailableShow in Telegram
📚کتاب: درآمدی بر تکامل فرهنگ
نویسنده: کامران پاکنژاد
تاریخ نشر: تیر ۱۴۰۳
👈در این کتاب می خوانیم:
آیا الگوهای رفتار تکاملی صرفاً در سطح ارگانیسمهای زنده قابل مشاهده است؟ بهعبارت دیگر آیا تنها همانندسازهایی که میشناسیم، مولکول DNA است؟ و به دنبال آن پرسشی مهمتر مطرح شد و آن اینکه آیا فرآوردههایی غیرزیستی مانند فرهنگ هم میتوانند از این الگوهای رفتار تکاملی تبعیت کنند؟
چنین پرسشهایی و مطالعات پیرامون آن زمینۀ شکلگیری دانشی بینارشتهای با عنوان مِمشناسی (مِمِتیک) را فراهم آورد که در سطح کلانِ الگوهای رفتاری به تبیین چرایی دگرگونیهای عناصر فرهنگی بر اساس تنازع بقای مِمها (ایده ها و اندیشه ها) و سازگاری محیطی آنها می پردازد.
مطالعه ما در این کتاب علاوه بر رویکرد سیستمی و تکاملی دارای رویکردی نشانهشناختی نیز میباشد تا بتوان دگرگونیهای عناصر فرهنگی را در قالب سیستمهای نشانهای با دقت بیشتری در هر دو بُعد ریختی و معنایی مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
انتشارات چاو:
http://www.chav.ir
http://instagram.com/chavpub
تلفن:
۰۲۱-۶۶۹۷۵۰۰۷
۰۲۱-۶۶۹۷۵۰۰۸
۰۲۱-۶۶۹۷۰۷۱۶۰
🆔@neurobiology_of_art
Photo unavailableShow in Telegram
📚کتاب: درآمدی بر تکامل فرهنگ
نویسنده: کامران پاکنژاد
تاریخ نشر: تیر ۱۴۰۳
👈در این کتاب می خوانیم:
آیا الگوهای رفتار تکاملی صرفاً در سطح ارگانیسمهای زنده قابل مشاهده است؟ بهعبارت دیگر آیا تنها همانندسازهایی که میشناسیم، مولکول DNA است؟ و به دنبال آن پرسشی مهمتر مطرح شد و آن اینکه آیا فرآوردههایی غیرزیستی مانند فرهنگ هم میتوانند از این الگوهای رفتار تکاملی تبعیت کنند؟
چنین پرسشهایی و مطالعات پیرامون آن زمینۀ شکلگیری دانشی بینارشتهای با عنوان مِمشناسی (مِمِتیک) را فراهم آورد که در سطح کلانِ الگوهای رفتاری به تبیین چرایی دگرگونیهای عناصر فرهنگی بر اساس تنازع بقای مِمها (ایده ها و اندیشه ها) و سازگاری محیطی آنها می پردازد.
مطالعه ما در این کتاب علاوه بر رویکرد سیستمی و تکاملی دارای رویکردی نشانهشناختی نیز میباشد تا بتوان دگرگونیهای عناصر فرهنگی را در قالب سیستمهای نشانهای با دقت بیشتری در هر دو بُعد ریختی و معنایی مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
انتشارات چاو:
http://www.chav.ir
http://instagram.com/chavpub
تلفن:
۰۲۱-۶۶۹۷۵۰۰۷
۰۲۱-۶۶۹۷۵۰۰۸
۰۲۱-۶۶۹۷۰۷۱۶۰
🆔@neurobiology_of_art
🔸واقعیت از منظر علوم اعصاب شناختی👇
https://www.zoomit.ir/health-medical/339707-neuroscience-of-reality/
🆔@neurobiology_of_art
واقعیت از دریچه علم عصبشناسی
واقعیتی که ما درک میکنیم، بازتاب مستقیمی از جهان عینی خارج نیست بلکه محصول پیشبینیهای مغز درمورد علل سیگنالهای حسی ورودی است.
در تکامل موجودات چیزی به اسم "سازگاری" مطلق وجود ندارد بلکه هر "سازگاری" نوعی بده-بستان (trade-off) یا مصالحه است میان آنچه به دست میآید و آنچه از دست میرود. امکان پرواز برای پرندگان سازگاری مهمی است اما به توخالی و سبک شدن استخوانهایشان انجامیده است. مغز بزرگ ما انسانها مزیت است، اما عضوی است بسیار پرهزینه که یک پنجم انرژی مصرفی بدن صرف سوختوساز آن میشود.
در زندگی روزمره هم اوضاع بر همین قرار است. انتخاب هر "راهحلی" چیزی را میدهد و چیزی را میستاند. برخی فلاسفه چنین وضعی را "سرشت تراژیک" زندگی میخوانند و عدهای دیگر "ذات کُمیک" حیات بشر. اما هر نامی بر آن بگذاریم، این منطقی است حاکم بر تمام وجوه زندگی موجودات زنده و نه صرفاً انسانها.
افرادی که خیال میکنند "راهحل"های آنها چنان هوشمندانه است که تن به این منطق نمیدهد و خیر مطلق برای همه به ارمغان میآورد، یا ناداناند یا شیاد. انسان -در بهترین حالت- میتواند انتخاب کند که چه به دست بیاورد و چه از دست بدهد. به عبارت دیگر، ما تنها میتوانیم نوع حسرتهایمان را انتخاب کنیم.
بازنشر از کانال:
@FortunateMistake
🔸با توجه به مطلب فوق که اشاره به واقعیتی تقریبا ملموس است در زیبایی شناسی نیز شاهد چنین رویدادی هستیم. پیدا شدن راه حل های زیبایی شناختی در حین مشاهده و تامل بر یک اثر آبستره - که نتیجه آموزش تخصصی و چیرگی فرهنگی است - و در نتیجه آن ادراک لذت در ناحیه پیش پیشانی به تدریج بهایی خواهد داشت و آن از دست دادن برخی لذت های غریزی است از جمله لذت ناشی از مشاهده یک نقاشی ناتورالیستی از چشم اندازی زیبا!
آری اگر بواسطه گرایشات اکتسابیِ زیبایی شناختی از فرم های نامتقارن لذت بیشتری ببریم به بهای از دست دادن لذت غریزی و بنیادین نهفته در برخی الگوهای متقارن خواهد بود حتا اگر آن آثار متعلق به مفاخر دوران نئوکلاسیک باشند!
مطالعات متعددی نشان دهنده این واقعیت است که گرایش زیبایی شناختی به الگوهای نامتقارن و نیز لذت بردن از بازنمایی مضامین ناخوشایند در هنرمندان و منتقدان و کارشناسان هنری در مقایسه با مردم عادی و غیر متخصص در هنر بسیار بیشتر است و این موضوع خود مهر تاییدی بر این مدعاست.
✍کامران پاکنژاد
🆔@neurobiology_of_art
در تکامل موجودات چیزی به اسم "سازگاری" مطلق وجود ندارد بلکه هر "سازگاری" نوعی بده-بستان (trade-off) یا مصالحه است میان آنچه به دست میآید و آنچه از دست میرود. امکان پرواز برای پرندگان سازگاری مهمی است اما به توخالی و سبک شدن استخوانهایشان انجامیده است. مغز بزرگ ما انسانها مزیت است، اما عضوی است بسیار پرهزینه که یک پنجم انرژی مصرفی بدن صرف سوختوساز آن میشود.
در زندگی روزمره هم اوضاع بر همین قرار است. انتخاب هر "راهحلی" چیزی را میدهد و چیزی را میستاند. برخی فلاسفه چنین وضعی را "سرشت تراژیک" زندگی میخوانند و عدهای دیگر "ذات کُمیک" حیات بشر. اما هر نامی بر آن بگذاریم، این منطقی است حاکم بر تمام وجوه زندگی موجودات زنده و نه صرفاً انسانها.
افرادی که خیال میکنند "راهحل"های آنها چنان هوشمندانه است که تن به این منطق نمیدهد و خیر مطلق برای همه به ارمغان میآورد، یا ناداناند یا شیاد. انسان -در بهترین حالت- میتواند انتخاب کند که چه به دست بیاورد و چه از دست بدهد. به عبارت دیگر، ما تنها میتوانیم نوع حسرتهایمان را انتخاب کنیم.
بازنشر از کانال:
https://t.me/FortunateMistake
🔸با توجه به مطلب فوق که اشاره به واقعیتی تقریبا ملموس است در زیبایی شناسی نیز شاهد چنین رویدادی هستیم. پیدا شدن راه حل های زیبایی شناختی در حین مشاهده و تامل بر یک اثر آبستره - که نتیجه آموزش تخصصی و چیرگی فرهنگی است - و در نتیجه آن ادراک لذت در ناحیه پیش پیشانی به تدریج بهایی خواهد داشت و آن از دست دادن برخی لذت های غریزی است از جمله لذت ناشی از مشاهده یک نقاشی ناتورالیستی از چشم اندازی زیبا!
آری اگر بواسطه گرایشات اکتسابیِ زیبایی شناختی از فرم های نامتقارن لذت بیشتری ببریم به بهای از دست دادن لذت غریزی و بنیادین نهفته در برخی الگوهای متقارن خواهد بود حتا اگر آن آثار متعلق به مفاخر دوران نئوکلاسیک باشند!
مطالعات متعددی نشان دهنده این واقعیت است که گرایش زیبایی شناختی به الگوهای نامتقارن و نیز لذت بردن از بازنمایی مضامین ناخوشایند در هنرمندان و منتقدان و کارشناسان هنری در مقایسه با مردم عادی و غیر متخصص در هنر بسیار بیشتر است و این موضوع خود مهر تاییدی بر این مدعاست.
✍کامران پاکنژاد
🆔@neurobiology_of_art
🔸آیا میان صرع (epilepsy) و استعداد هنری رابطهای وجود دارد؟
این موضوع سالهاست که مورد توجه و مطالعه بوده است و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد برخی از افراد مبتلا به صرع ممکن است استعدادهای هنری خاصی داشته باشند. چندین نظریه وجود دارد که این رابطه را توضیح میدهد:
صرع لوب گیجگاهی: افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی (TLE) ممکن است تغییراتی در شخصیت و رفتار از خود نشان دهند، از جمله افزایش خلاقیت و بیان هنری. لوب تمپورال با عملکردهایی مانند حافظه، احساسات و پردازش شنوایی مرتبط است و ممکن است بر تواناییهای هنری تأثیر بگذارد.
هایپرگرافیا (hypergraphia): این وضعیت با میل شدید به نوشتن مشخص میشود و اغلب در افراد مبتلا به TLE دیده می شود. تصور میشود برخی از هنرمندان و نویسندگان مشهور مبتلا به صرع، مانند ونسان ونگوگ و داستایوفسکی مبتلا به هایپرگرافیا بودهاند.
تغییر ادراک و تجربیات حسی: تشنج میتواند باعث تجارب حسی غیرعادی و حالتهای تغییر یافته هوشیاری شود که ممکن است الهام بخش بیان هنری باشد. این ادراکات منحصر به فرد میتواند به سبکهای هنری متمایز و رویکردهای نوآورانه به هنر منجر شود.
تشدید احساسات: ابتلا به صرع میتواند احساسات را تشدید کند و این موضوع میتواند موجب خلاقیت بیشتر و الهامبخشی برای کار هنری شود.
نمونه های تاریخی: پژوهشهای تاریخنگاری نشان دادهاند بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان برجسته از جمله فئودور داستایوفسکی، لوئیس کارول و ادگار آلن پو به صرع مبتلا بوده اند. آثار آنها اغلب مضامین مربوط به تجربیات آنها از صرع را منعکس می کند و نشان دهنده ارتباط بین بیماری و خروجی خلاقانه آنها است.
تغییرات عصبی: برخی از محققان معتقدند که تغییرات عصبی مرتبط با صرع ممکن است منجر به افزایش تمایل به خلاقیت هنری شود. به این معنا که سازماندهی مجدد شبکه های عصبی، افزایش و کاهش فعالیت در مناطق خاصی از مغز، موجبات فرآیندهای خلاق را فراهم آورد.
هایپوفرونتالیتی: در برخی انواع صرع ممکن است هایپوفرونتالیتی رخ دهد. به این معنا که فعالیت قشر پیش پیشانی مغز کاهش مییابد و فرد در حالتی از توجه کاهش یافته نسبت به محیط اطراف و تمرکز شدید روی موضوعی خاص قرار میگیرد. این حالت میتواند باعث کاهش تحلیل محرکهای اطراف و ایجاد خلاقیت شود.
توجه به این نکته ضروری است که گرچه این عوامل یک رابطه بالقوه بین صرع و استعداد هنری را نشان می دهند، اما همه افراد مبتلا به صرع خلاقیت بالایی از خود نشان نمیدهند و استعداد هنری می تواند مستقل از شرایط عصبی وجود داشته باشد.
👈تصویر، اثر John Bramblitt هنرمند مبتلا به صرع است. وی از ۱۱ سالگی مبتلا به صرع تشخیص داده شد و طی دو دهه به تدریج بینایی خود را از دست داد.
بازنشر از کانال:
@NeuroSci_IDSchools
🆔@neurobiology_of_art
🔸 آیا هنرِ هوشمصنوعی هنر است؟
اثر «تئاتر اپرای فضایی» که بهوسیلهی هوش مصنوعی نقاشی شده، جدیدا با کسب مقام اول در مسابقهی هنر دیجیتال در کلرادو موجی از بحثهای جنجالی به پا کرده. این نقاشی به طرز غیرقابل انکاری زیباست. ضرباتِ قلممو، پالت رنگ و ترکیببندی اثر، تفکر برانگیز و پر معنی هستن. موضوع این اثر زنانی هستن که از سالن رقصی با فضای مبهم اروپایی با حالتی دوراندیش و عمیق به شهر خیره شدن و ما رو به تفسیر معنای اثر دعوت میکنن. شاید این اثر دربارهی زنانی باشه که توی خونه منزوی شدن یا شاید هم دربارهی زنان ثروتمندیه که از کلاس رقص به مردم سادهی روستایی نگاه میکنن. اما نکته اینجاست که این اثر با هوشمصنوعی ساخته شده، منتقدان هم با موضوع یا هر تفسیری که از اثر میشه مخالفت چندانی ندارن اما با اینکه با یک برنامهی AI تولید شده مشکل دارن.
برای ایجاد نقاشی، جیسن آلن کلمات کلیدی خاصی رو به هوشمصنوعی Midjourney وارد کرده. هوشمصنوعی هم کلمات مورد نظر رو به پایگاه دادهی هنری خودش فرستاده تا یک نقاشی با همون کلمات کلیدی بسازه. آلن چیزی نکشید یا موتور رو برنامهریزی نکرد، فقط به سادگی کلمات رو توی Midjourney تایپ کرد. واکنشها به موفقیت هنرِ تولید شده با هوشمصنوعی خیلی زیاد بود. واکنشهایی مثل «این خیلی مزخرفه» و «چه کمکی به این دنیا میکنه؟». حتی منابع معتبری مثل نیویورک تایمز و خیلی مجلات معتبر دیگه، مقالاتی رو منتشر کردن که بعضیهاشون اثر رو صریحاً محکوم کردن و بعضیها تولد یک رسانهی هنری جدید رو بشارت دادن.
با وجود این سر و صداها، توجه محققان به هنر تولید شده با هوشمصنوعی کم بود. ما باید اثر تولید شده با هوشمصنوعی رو بهعنوان هنر قبول کنیم، به همون دلایلی که بعضی از مشهورترین آثار تاریخ هنر رو بهعنوان هنر پذیرفتیم. مثل «فواره» اثر مارسل دوشان که یکی از مهمترین آثار هنری قرن بیستمه. تنها کاری که دوشان انجام داد این بود که آبریزگاهی که از قبل ساخته شده بود رو روی یک پایه گذاشت و یک امضا کنارش زد. این هنرِ آماده، از مخاطبان میخواست به وسایلی که روزمره باهاش سروکار دارن جور دیگهای نگاه کنن و به ویژگیهای هنری در چیزهای پیش پا افتاده دقت کنن. هنر هوش مصنوعی در اصل هیچ تفاوتی با دادائیسم، پاپ آرت یا بقیهی جنبشهای آوانگارد نداره. هنرمندها اشیایی که قبلا ساخته شده بودن رو برداشتن و ازشون برای خلق آثار هنری جدید استفاده کردن.
در هنر انتزاعی یا مینیمال که با خطوطی بسیار ساده کشیده میشه، مفهوم پشت اثر معنای عمیقتری رو نشون میده. هنرمند برای همین چند خط ساده باید از تمام دانش هنریاش برای برانگیختن احساسات استفاده کنه. این هنرمندان آثاری خلق میکنن که با کمترین حرکت، بیشترین تاثیر رو روی مخاطب میذاره. برای تولید هنر با هوشمصنوعی، افراد کلمات خاصی رو به موتور هوشمصنوعی وارد میکنن که مثل رسانههای مرسوم میشه با مفهوم کلمات بازی کرد، اما این روند همیشه به این سادگی نیست. افرادی که از مولدهای هنری هوشمصنوعی استفاده میکنن باید بدونن که چه توضیحاتی رو تایپ کنن تا تصاویری رو که مد نظرشون هست بهدست بیارن. برای رسیدن به نتیجهی مناسب، بارها و بارها تلاش میکنن. افرادی که از Midjourney استفاده میکنن نه تنها میتونن جزئیات مربوط به موضوعات رو مشخص کنن (مثلا گروهی از زنان ایستاده در مقابل یک پنجره) بلکه میتونن سبک یا نوع رسانه رو هم مشخص کنن (مثلا طبیعت بیجان یا آرنوو).
در واقع، ایجاد همین کلمات درخواستی به ظاهر ساده اونقدر پیچیدهاس که بخاطرش سایتهایی مثل PromptBase راهاندازی شدن. هنرمندانی که با هوشمصنوعی کار میکنن حتی باید بدونن از کدوم مولد هنری استفاده کنن، چون این مولدها نتایج متفاوتی تولید میکنن، حتی زمانی که کلمات درخواستی یکسانی داده بشه. هنرمندها بدون درک اینکه دقیقا چه کلمات درخواستی باید وارد کنن، نمیتونن آثار هنری قدرتمندی خلق کنن و باید آثاری که با هوشمصنوعی خلق میکنن آگاهانه باشه
ادامه 👇👇
باید به این نکته اشاره کنم که در گذشته عکاسی هم با همین انتقادات روبهرو بوده یعنی منتقدان نگران بودن که دوربین، هنر رو از بین ببره یا اون رو بیشاز حد آسون کنه. با این وجود، فقط باید تصاویری مثل پلهها اثر الکساندر رودچنکو رو ببینین تا متوجه بشین که چقدر این باور غلطه. موضوع، ترکیببندی و استفاده از ابزار به اندازهی خود ابزار مهمه. هنر اغلب به ارزشهای فرهنگی اشاره میکنه، با آثار تاریخی درگیر میشه و به مسیرهای جدیدی سوق پیدا میکنه. بله، مولد هنر هوشمصنوعی عناصر زیادی از آثار هنری رو میسازه. اما چیزی که اثر هنری رو خلق میکنه، کلمات درخواستی هنرمند و تصمیم نهایی هنرمند برای انتخاب یک تصویر بین تصاویر دیگهاس، درست مثل عکاسی که تعداد زیادی عکس میگیره و در نهایت تصویری رو به نمایش میذاره که مورد تاییدشه.
زمانی که بتونیم هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی رو بهعنوان هنر قبول کنیم، آیندهی جالبتری در انتظارمونه. هنر هوشمصنوعی هنره و کمتر از هنر مفهومی و عکاسی نیست. هرچه زودتر از این واکنشهای منفی عبور کنیم، زودتر میتونیم به بخشهای جذاب و منحصربهفردش دست پیدا کنیم.
AI Art is Art (2022) | Boomer Trujillo
vice.com/en/article/bvmvqm/an-ai-generated-artwork-won-first-place-at-a-state-fair-fine-arts-competition-and-artists-are-pissed
بازنشر از کانال:
@zibaishenasi
🆔@neurobiology_of_art
An AI-Generated Artwork Won First Place at a State Fair Fine Arts Competition, and Artists Are Pissed
Jason Allen's AI-generated work "Théâtre D'opéra Spatial" took first place in the digital category at the Colorado State Fair.
Repost from EHIA
مجموعه علمی EHIA برگزار میکند:
«دوره روانشناسی تکاملی»
چرا؟
برای درک مفاهیم پایه جامعه انسانی از گذشته تا امروز، آشنایی با تکامل و روانشناسی تکاملی ضروری است. در این دوره به چراییهای مهم امروز جامعه پی خواهیم برد.
جلسه۱:
منشا تکاملی خشونت و صلح در انسان
مدرس: دکتر عارف عبادی
عضو انجمن روانشناسی آمریکا، پسادکتری روانشناسی تکاملی از دانشگاه کمبریج
جلسه۲:
بهزیستی از منظر روانشناسی تکاملی
مدرس:محمدامین موفق
موسس گروه ایوالپس
جلسه۳:
غریزه مالکیت: کنکاش ریشه حسادت و همسرآزاری
مدرس:علیرضا نیکاختر
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
جلسه۴:
مردانگی در فرهنگهای ناموسی
مدرس:سجاد سجودی
کاندیدای دکتری روانشناسی دانشگاه ناتینگهام ترنت
جلسه۵:
تکامل رفتارهای تغییر ظاهر و جذابیت در زنان
مدرس:سعید رضوانینژاد
دانشجوی دکتری کردارشناسی انسانی،دانشگاه چارلز
جلسه۶:
چرا دست به اعمال خشونتبار میزنیم؟
مدرس:عادل بذرام
کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی،پژوهشگر حیطه روانشناسی فرگشتی
🕰️شنبهها از ۱۶تیر ساعت ۱۸:۳۰ _۲۰
💻به صورت آنلاین در بستر زوم
📜همراه با اعطای گواهی
🌐برای ثبتنام کلیک کنید
Repost from نشانه شناسی اجتماعی
🔸آیا نهنگها در برقراری ارتباط از الفبا استفاده میکنند؟
تقریبا یکصدسال است که میدانیم انسان تنها موجودی نیست که برای برقرای ارتباط از زبان استفاده میکند. با این حال، سرشت و پیچیدگی زبانی دیگر جانداران هنوز برای ما در هالهای از ابهام باقی مانده است.
یافتههای پژوهشی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که نهنگهای عنبر (sperm whales) از مجموعهای بسیار غنی از صداها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده میکنند که دانشمندان به آن «الفبای آوایی نهنگ عنبر» (sperm whale phonetic alphabet) میگویند. تیم پژوهشی متشکل از زیستشناسان، زبانشناسان و دانشمندان علوم رایانه با تحلیل صدای منحصر به فرد بیش از چهارصد نهنگ عنبر در نزدیکی جزایر دومنیکا، توانستهاند فرضیهای جدید برای تبیین این صداها مطرح کنند.
یکی از اعضای تیم پژوهش خانم پاراتیوشا شارما که دانشجوی دکترا علوم رایانه در دانشگاه MIT است توانسته با ارائه راهکاری جدید، نشان دهد که صدای نسبتا ساده «تیک تیک» نهنگهای عنبر (که به آن کُدا CODA میگویند) از چه پیچیدگی برخوردار است.
اعضای تیم با استفاده از این روش، توانستهاند نکات جدیدی را در تحلیل کُداها دریابند که در گذشته از نظرشان پنهان مانده بود. با کنار گذاشتن شواهد، دانشمندان توانستهاند 156 کُدای مجزا را تشخیص دهند. سرپرست پژوهش، دکتر شین گرو، معتقد است که این کُداها بسیار مشابه آواهایی است که ما انسانها با ترکیب حرکات لب و زبان تولید میکنیم. اعضای تیم پژوهشی امیدوارند تا در آینده با استفاده از هوش مصنوعی پیچیدهتر بتوانند درکی روشن از معنای کُداها پیدا کنند.
لازم به ذکر است که این پژوهش هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد و برای اثبات نیازمند تایید مجامع علمی است.
👈 لینک مقاله
✍️ عارف عبادی
🆔@social_semiotics
Contextual and combinatorial structure in sperm whale vocalisations
Nature Communications - Sperm whales use sequences of clicks to communicate. Here, the authors show that these vocalizations are significantly more complex than previously believed-the “sperm...
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.