مُناقِشْ🎨🎭
مَرا مُناقِشْ نامند. اُستادِ بازی با رَنگ و داستانْ ....🪁🪅🌱
Mostrar más945
Suscriptores
Sin datos24 horas
-117 días
-8530 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
تو سریال جدید " در انتهای شب" بعد از جدا شدن ماهی از بهنام وقتی که ماهی دوست قدیمشون رضا رو میبینه که عاشقش بوده
بهش میگه:" دیگه زمان خاطره ساختن گذشته؛
الان وقت خاطره بازیه! "
@monagheshh
رقص دوست نداشت
یا شایدم نگه داشته بودش برای یه روز خاص
اما اون روز دستمو گرفت و اروم با ریتم آهنگ تکون میخورد
یه تانگوی اروم
مهم نبود لباس مجلسی گرون تنمون نبود
یا تو یه خونه نقلی حیاط دار با درخت انگور استیجاری بودیم
چشمامو باز نمیکردم که با دیدن گچ ریخته دیوار این صحنه خراب نشه
میخواستم حس کنم رو یه استیج بزرگم
دستام دور گردنت و نزدیک بهت میچرخم
تو دستات پیچ میخورم
نمیخواستم این لحظه تمام شه
من رقص بلد نبودم
فقط پامو تکون میدادم
اما نمیخواستم وانمود کنم بلد نیستم
میخواستم پشیمون نشی از اینکه این کارت طلایی بهم دادی
که باهام برقصی
که هم گام بشی باهام
دست تو دست
نفس هات ب صورتم بخوره
و با یه بوسه لب های داغت رو
بهم بچسبونی
انگار که مهر پایانه
حکم ثبت یه خاطره تا ابد توی ذهنت
تو فشارم میدادی ک یادم بمونه
توی ذهنم
مهم نبود چی تنمون بود یا کجا بودیم
انگار وسط بهشت بودم
با لباس های حریر
و نهایت ارزوی من بودی
مُناقِشْ
@monagheshh
❤🔥 1
سلام
به پوست سبز آب
به پوست سبزه ے تو
ڪه زیر پوست سفید روز، مے گردد
به دست تو، ڪه از میان آن همه سبزے
مانند ساقه ے تر در مے آید
و ساقه ے گل سرخے در شعر مے گذارد
...
از هفت بند نے استخوان من
به هفت حلقه ے گیسوے تو
سلام!
#منوچهر_آتشی
Antonis Remos - Ma De Ginete.mp39.33 MB
❤🔥 2🕊 1
نوشته بود:" و من او را حتی در پنج و بیست دقیقهی صبح هم بسیار دوست دارم."
@monagheshh
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.