cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

طربستان

ارتباط با ادمین https://t.me/+iMzFL96dBSpmMGM0 طربستان، محفلی برای دست افشانی جان و روان است: بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم تو طرب اندر طربی من طلب اندر طلبم آن طر

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
5 664
Suscriptores
+124 horas
+77 días
+330 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

sticker.webp0.22 KB
گلهای صحرایی ۲۵ (شور) با صدای: #شاپور_جفرودی نوازندگان : #احمد_عبادی : سه تار #امیرناصر_افتتاح :تنبک (ارکسترگلها) آهنگ ترانه :محلی گیلکی شعرهای برنامه : #نادر_نادرپور گوینده :بانو #روشنک 🎼 @tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
Golhay e Sahraii 25 .mp313.74 MB
"دو آینه " با صدای : بانو #رامش آهنگ : #حسینعلی_ملاح شاعر : #نادر_نادرپور 🎼 @tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
432904638 (2).mp32.42 MB
"او بود و من" با صدای : #نادر_گلچین آهنگ : #حسینعلی_ملاح شاعر : #نادر_نادرپور 🎼 @tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
432904638 (1).mp34.57 MB
"زنی چراغ به دست" شعر و صدا: #نادر_نادرپور آهنگساز : #بهزاد_عبدی زنی چراغ به‌دست از سپیده‌دم آمد، زنی که موی بلندش در آستان طلوع غبار روشنی سُرخ شامگاهان داشت. بر آستانه نشست. ز پشت مردمکش آفتاب را دیدم که از درخت فراتر رفت به‌ روی گونه‌ی گلرنگ صبح پنجه کشید نگاه روشن زن خراش پنجه‌ی خورشید را نشانم داد. عبور عقربه‌ای، ساعت طلایی را در آسمان، به دو قسمت کرد زن از مدار زراندود نیمروز گذشت به شامگاه رسید. ز پُشت مردمکش آفتاب را دیدم که از درخت فرود آمد به‌ روی گونه‌ی بی‌رنگ خاک پنجه کشید، نگاه خیره‌ی زن خراش پنجه‌ی خورشید را نشانم داد! زمان، زمان عزیمت بود. زنی چراغ به‌دست از حصار شب می‌رفت مرا، اشاره‌کنان، از قفای خود می‌بُرد زنی که موی بلندش در آستان غروب شکوه روشنی سُرخ صبحگاهان داشت، زنی که آینه‌ای در نگاه، پنهان داشت . . . تهران _ ۱۶ تیر ماه ۱۳۴۸ از مجموعه‌ی (از آسمان تا ریسمان) 🎼 @tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
زنی چراغ به دست.mp39.24 MB
شعر و صدای : #نادر_نادرپور من آن درخت زمستانی ، بر آستان بهارانم که جز به طعنه نمی خندد ، شکوفه بر تن عریانم ز نوشخند سحرگاهان ، خبر چگونه توانم داشت منی که در شب بی پایان ، گواه گریه بارانم ؟! شکوه سبز بهاران را ، برین کرانه نخواهم دید که رنگِ زردِ خزان دارد ، همیشه خاطر ویرانم چنان ز خشم خداوندی ، سرای کودکی ام لرزید که خاک خفته مبدل شد ، به گاهواره جنبانم درین دیار غریب ای دل ، نشان ره ز چه کس پرسم ؟ که همچو برگ زمین خورده ، اسیر پنجه طوفانم میان نیک و بد ایام ، تفاوتی نتوانم یافت که روز من به شبم ماند ،  بهار من به زمستانم نه آرزوی سفر دارد ، نه اشتیاق خطر کردن دلی که می تپد از وحشت ، در اندرون پریشانم غلام همت خورشیدم ، که چون دریچه فرو بندد نه از هراس من اندیشد ، نه از سیاهی زندانم کجاست باد سحرگاهان ؟ که در صفای پس از باران کند به یاد تو ، ای ایران ! به بوی خاک تو مهمانم 🎼 @tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
4_543717442057143192 (1).mp32.08 MB
💫🌼💫🌼💫🌼💫🌼 #نادر_نادرپور  (زادهٔ ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در تهران ـ درگذشتهٔ ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس‌آنجلس)  شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. او فرزند «تقی میرزا» از خاندان نادری‌پور (افشار) نوادگان رضاقلی میرزا پسر ارشد نادرشاه افشار بود. نادرپور دوره متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر تهران تمام کرد و در سال ۱۳۲۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. در سال ۱۳۳۱ پس از دریافت لیسانس از دانشگاه سوربن پاریس در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه به تهران بازگشت. وی از سال ۱۳۳۷ به مدت چند سال در وزارت فرهنگ و هنر در مسئولیت‌های مختلف به کار مشغول بود. نادرپور در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور در تأسیس کانون نویسندگان ایران نقش داشت و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید. نادرپور به زبان فرانسه آشنایی کامل داشت و شعرها و مقاله‌هایی را به زبان فارسی ترجمه کرد. نادرپور پس از انقلاب ایران ۱۳۵۷، به آمریکا رفت و تا پایان عمر در این کشور به سر برد. وی سرانجام در روز جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس‌آنجلس با ضربات چاقو تکه تکه شد. 🌼نمونه شعر هرآنکه ملک جهان را به بوسه‌ای نفروختحدیث آدم و فردوس را کجا دانستفدای نرگس شهلای نیم مست تو بادهرآنچه عقل تهیدست، پر بها دانست 🌼مجموعه‌های شعر چشم‌ها و دست‌ها (۱۳۳۲ – ۱۳۲۶) دختر جام (۱۳۳۳ – ۱۳۳۱) شعر انگور (۱۳۳۵ – ۱۳۳۴) سرمه خورشید (۱۳۳۸ – ۱۳۳۶) گیاه و سنگ نه، آتش (۱۳۴۴ – ۱۳۳۹) از آسمان تا ریسمان (۱۳۴۹ – ۱۳۴۵) شام بازپسین (۱۳۵۵ – ۱۳۵۰) صبح دروغین (۱۳۶۰ – ۱۳۵۶) خون و خاکستر (۱۳۶۷ – ۱۳۶۰) زمین و زمان (۱۳۷۴ – ۱۳۶۶) 🌼ترجمه‌ها اشعار هوهانس تومانیان همراه با «گ خننس» «ر. بن» «ه‍. ا. سایه»، تهران، ۱۳۴۸ هفت چهره از شاعران معاصر ایتالیا (همراه با جینالا بریولاکاروزو) با همکاری بیژن اوشیدری و فرناندو کاروزو، کتابهای جیبی، ۱۳۵۳ یادش سبز و نامش ماندگار🥀 🎼@tarabesstaan🎼 #طربستان‌محفل‌دست‌افشانی‌جان‌وروان
Mostrar todo...
Mostrar todo...
طربستان

۱۶ خرداد✨ زادروز استاد #نادر_نادرپور💫 فرخنده باد🌹 «شاعری که شازده بود» (زاده ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در کرمان  درگذشتهٔ ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس‌آنجلس)  شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران  🎼@tarabesstaan🎼 #طربستان🌻✨

sticker.webp0.29 KB
"ای یار من" با صدای : بانوی آواز ایران #هایده آهنگساز: #انوشیروان_روحانی شاعر: حضرت #مولانا ای یار من ای یار من ای دلبر و دلدار من ای محرم و غمخوار من ای دین و ای ایمان من خوش میروی در جان من ای درد تو درمان من چون میروی بی من مرو ای جان جان بی تن مرو هفت آسمان را بردرم و از هفت دریا بگذرم ای شعله ی تابان من هم رهزنی هم رهبری هم این سری هم آن سری ای نور بی پایان من چون میروی بی من مرو ای جان جان بی تن مرو ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من ای یار من ای یار من ای دلبر و دلدار من ای محرم و غمخوار من ای دین و ای ایمان من خوش میروی در جان من ای درد و ای درمان من 🎼@tarabesstaan🎼
Mostrar todo...
ای یار من_هایده.mp316.29 MB