cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

In the name of justice

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ محل ذخیره مطالب وتکست وموزیک ارزشمند اینجاهرچی درمغایرت باانقلاب می‌زنیم بدون روتوش ارتباط @Chosen72

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
189
Suscriptores
Sin datos24 horas
-57 días
-930 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

هنوز مرز ۱۵ رو رد نکرده ریش نداره سیگار به لب لاتی از جلوی ریش سفیدا با تیپ نامتعارف رد میشه پررو پررو چشم تو چشم میشه! اونوقت من وقتی ۲۵ ساله بودم حواسم نبود تازه یادم افتاد ریش در بیارم تازه اون موقع فهمیدم موضوع چیه! اصلاً این کیه اون چیه!
Mostrar todo...
😁 1
⭕️ نکاتی از اقتصاد تالسی (۲) ⭕️ 💠 نکته‌ی پنجم: به نظر می‌رسد در گذشته هم این امر مورد پذیرش بود که فروشنده می‌تواند هر قیمتی که می‌خواهد روی کالای خود بگذارد. اما اگر در پی سود و گذران زندگی است باید توان مردم را هم در نظر داشته باشد و قیمتی را تعیین کند که هم خودش هم دیگران بتوانند امور خود را بگذرانند و اگر در پی تخریب جامعه و خود است، آنگاه می‌تواند قیمتی را تعیین کند که کسی از پس آن برنیاید. این جاست که ارتباط علم اخلاق و علم سیاست (دین) با علم اقتصاد نمایان می‌شود و نقش حکومت دینی برای جلوگیری از تخریب جامعه مشخص می‌شود. قیمت‌گذاری آزاد باشد. اما نه به نیت تخریب جامعه و در واقع به نیت افساد فی‌الارض. قیمت‌گذاری آزاد است. اما در چارچوب قوانین الهی. 💠 نکته‌ی ششم: گویا اصل انحصار هم مورد پذیرش گذشتگان بود. این اصل به همان قاعده‌ی الواحد بازمی‌گردد. طبق این قاعده، برای آنکه کار بهتر انجام شود بهتر است که یک عامل داشته باشد. وجود عوامل متعدد باعث بی‌نظمی و سود کمتر است. قبلاً درباره‌ی کاربرد این قاعده در علم اقتصاد و سیاست نوشته بودم: https://t.me/nmfae/167 اگر این قاعده در طبیعت(قوانین طبیعت) جریان دارد و طبیعت همان خواست الهی است پس اشکالی ندارد که آن را هم در اقتصاد پیاده کنیم. وجود یک حاکم در کشور، انحصار مدیریت اموال به پدر خانواده از جمله نمونه‌های مورد پذیرش اصل انحصار در جامعه است. این انحصار است که موجب سود بیشتر است. اما انحصار زمینه‌ی بروز فساد را هم فراهم می‌کند چون ممکن است این انحصار به دست مفسد فی‌الارض باشد. باز این جاست که نقش حکومت دینی و ارتباط علم اقتصاد و علم سیاست نمایان می‌شود. گرچه اگر این انحصار به دست انسان شایسته باشد مشکلی پیش نمی‌آید. 💠 نکته‌ی هفتم: راه‌های کسب مال و اصل انحصار فقط در مورد افراد صادق نیست بلکه دولت‌ها هم می‌توانند از این راه‌ها و ایجاد انحصار کسب درآمد و سود بیشتر داشته باشند. البته ایجاد انحصار از راه‌های غیراخلاقی نمی‌تواند مورد پذیرش حکومت دینی و خانواده‌ی مسلمان باشد و باید همانند قیمت‌گذاری آزاد در چارچوب قوانین الهی باشد.
Mostrar todo...
نقد مخالفین فلسفه و عرفان (چوزن وان)

⭕️ پیرامون قاعده ی الواحد در سیاست و فلسفه اولی ⭕️ 💠 قبلا درباره ی قاعده ی الواحد و جریان آن در طبیعت نوشتیم(eitaa.com/naghde_mokhalef/243) و دانستیم که این قاعده که تعبیر دیگری از سنخیت علت و معلول است، فی الجمله، فقط در طبیعت جاریست. 💠 از طرفی می دانیم که #ارسطو علم سیاست را غایت تمام علوم می داند(📚Aristotle, Nicomachean ethics, 3, 1094A 18- 1094B 11) و در نتیجه باید انتظار داشته باشیم که از این علوم در علم سیاست هم استفاده کند. ارسطو از قاعده ی مذکور در بحث «چند شغل بودن افراد» استفاده می کند. مترجم کتاب سیاست ارسطو، دکتر حمید عنایت، این نکته را متذکر می شوند. 💠#ارسطو هم رأی با #افلاطون و #سقراط چنین می نویسد:«واگذاری چند منصب به یک نفر، که در کارتاژ کار پسندیده ای به شمار می آید، بسیار زیان آور است. هیچ کاری به خوبی انجام نمی گیرد مگر آنکه فقط یک نفر آن را انجام دهد و قانونگذار کارتاژ می بایست این اصل را مقرر کرده باشد؛ از یک نفر نباید انتظار داشت که هم نی نواز باشد و هم کفشگر....زیرا بدینگونه، همچنانکه گفتیم عدالت بیشتر رعایت می شود و کارها چون هر یک به وظیفه و مسئولیت فرد معینی مربوط می شود بهتر و زودتر…

⭕️ نکاتی از اقتصاد تالسی (۱) ⭕️ 💠 ارسطو در کتاب #سیاست ماجرایی از نحوه‌ی کسب درآمد از تالس را توضیح می‌دهد که حاوی نکات مهمی است. ماجرا چنین است: «همچنین باید داستان‌هایی را که درباره‌ی راه‌های توانگر شدن اشخاص گوناگون پراکنده است گرد آورد. همه‌ی این راه‌ها برای کسانی که فنّ مال اندوزی را ارج می‌نهند سودمند است. مانند طرح تالس ملطی که آموزنده تدبیری برای گرد آوردن ثروت است و گرچه آن را به فلسفه تالس متعلق می‌دانند، همه جا می‌توان به کارش بست. داستان چنین است که تالس را به دلیل تنگدستی‌اش سرزنش می‌کردند و این را دلیلی بر بیهودگی فلسفه‌اش می‌دانستند. اما او به‌حکم دانش خویش از هواشناسی، دریافت که در تابستان بعد محصول زيتون فراوان خواهد شد. پس پولی اندک فراهم آورد و در آغاز سال سپرده اجاره همه دستگاه‌های شیره گیری را در «ملط» و «خیو» (Chio) پرداخت و چون کسی رقیبش نبود، همه‌ی این‌ها را به بهای ارزان به دست آورد. هنگامی که فصل برداشت محصول زیتون فرارسید مردم بسیاری خواستار دستگاه‌های شیره گیری شدند و تالس آنها را به هر بهایی که می‌خواست اجاره داد و ثروتی هنگفت به دست آورد و بدینگونه نشان داد که توانگر شدن برای فیلسوفان آسان است ولی در شأن ایشان نیست. این داستان را برای آن آورده اند تا بگویند که تالس چگونه فرزانگی خویش را ثابت کرد، ولی در واقع امر همچنانکه گفتیم تدبیر او در فرصت جویی برای کسب انحصار، اصلی عام در سوداگریست. از اینرو حتی برخی از حکومت‌ها همچون افراد هنگامی که به پول نیازمند می‌شوند، اصل انحصار را به کار می‌برند و مثلاً خواروبار را به خود منحصر می‌کنند. در «سیسیل» مردی بود که با پولی که مردم نزد او سپرده بودند همه محصول آهنی را در انحصار خویش در آورد. بعدها که بازرگانان از هرجا برای خرید آهن به سیسیل آمدند فقط از او می‌توانستند بخرند؛ و او با آنکه بهای آهن را چندان بالا نبرده بود، صد تالنت سود برد حال آنکه سرمایه‌اش از پنجاه تالنت بیشتر نبود.» 📚 Aristotle, Politics, 1, 6, 1259A. 💠 نکته‌ی اول: مهم نیست که این ماجرا واقعاً برای تالس اتفاق افتاده یا نه. مهم این است که بتوانیم با تحلیل این ماجراهای معروف دوران گذشته که بیانگر عقاید مردم آن زمان است، عبرت بگیریم و از آن‌ها برای تحلیل و تحقیق مبانی اندیشه‌های خودمان استفاده کنیم. 💠 نکته‌ی دوم: گردآوری و تدریس و بازگو کردن راه‌های کسب مال که جزئی از روش زندگی است، باید مورد توجه ویژه ما باشد. فرزندان ما پس از «آموزش» خواندن و نوشتن باید بتوانند برای توانایی کسب مال «پرورش» یابند. اساساً بلوغ اقتصادی و شایسته بودن برای مدیریت اموال در گروِ دانستن راه‌های کسب مال است. یعنی دروسی که به فرزندان خود می‌آموزیم، نه همه‌شان بلکه برخی از آن‌ها، باید در خدمت پرورش توانایی کسب مال باشد. 💠 نکته‌ی سوم: فلسفه‌ای که به درد زندگی مردم نخورد به صورت طبیعی فراموش می‌شود. اساساً علم باید غایت داشته باشد و غایتِ همه‌ی علوم، علم سیاست است و سیاست همان روش زندگی(دین) است. علم برای علم، هنر برای هنر حرف‌های بی‌مبناست. روشن‌ترین دلیلش این است که من بالاخره باید بتوانم زنده بمانم و نانی برای خوردن داشته باشم و در این صورت باید به دنبال علمی بروم که این نیاز مرا برآورده کند و این امر به تدریج منجر به گسترش علوم شد. حال این راه کسب مال، مشروع باشد یا نامشروع در هر صورت بخشی از انگیزه‌‌ی گسترش علوم است. 💠 نکته‌ی چهارم: فیلسوف باید غیر از هستی‌شناسی از حداقل یک علم یا فن یا هنر یا فلسفه مضاف مطلع باشد. همچنین اقتصاددانی که از مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناختی علم اقتصاد مطلع نیست، در حقیقت اقتصاددان نیست. علوم به یکدیگر پیوسته هستند و اگر کسی نمی‌تواند در همه‌ی زمینه‌ها مطلع باشد لااقل باید تلاش کند با علمای سایر علوم مشورت کند و با بررسی مبانی علوم و مسأله‌ی خود حکم نهایی را صادر کند. ادامه دارد...
Mostrar todo...
منطق برانداز: ۱- ببین چقدر آزادی دارن که تو آمریکا طرف آفریقاییه میاد رییس‌جمهور میشه و تو انگلستان طرف هندیه نخست وزیر میشه ۲- خمینی اصالتاً هندی بود اصلاً ایرانی نبود اینا نفوذ کردن که کشور رو خراب کنن 😐 در سال‌های آینده این‌ها رسماً مثل سوفسطائیان خواهند گفت که اصل عدم تناقض را قبول ندارند! منتظر ظهور سوفسطائیان جدید باشید.
Mostrar todo...
👍 2
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
سخن درستی هست اما به ماجرای اصحاب کهف ربطی ندارد. سکه‌هایی که اصحاب کهف برای خرید غذا به شهر بردند متعلق به حدود سیصد سال پیش بود و مردم شهر از وجود چنین سکه‌هایی تعجب کردند و اصحاب کهف از گرانی غذا تعجب نکردند. اصلاً ربطی به گرانی ندارد. برای اینکه مثال بهتری برای توصیف این وضع گرانی پیدا کنید همان دولت روحانی کافیست.
Mostrar todo...
👍 5👎 1🤨 1
اگر جلوی خداناباوران و ضداسلام‌ها را نگیرید سازمان تفتیش عقاید راه می‌اندازند و گودال‌های آتشین درست می‌کنند تا آن‌ها را که مخالف علایق و سلایق آن‌ها هستند، در آن گودال‌ها بسوزانند(بروج،۴-۱۰)!
Mostrar todo...
👍 5
Photo unavailableShow in Telegram
مگه جبرئیل واسه پیامبر پانتومیم بازی می‌کرد که بگیم پیامبر برداشتشو از وحی گفته! آره دیگه به عربی واضح به پیامبر می‌گفته!
Mostrar todo...
👍 5😁 2
کسانی که می‌گویند وحی خدا بر بشر، برداشت بشر از وحی است که در آن امکان خطا وجود دارد و در نتیجه قرآن کریم برداشت شخصی نبی اکرم از وحی خدا بر اوست، فرض می‌کنند که خداوند در انتقال مطلب ناتوان است و مانعی برای او در این انتقال وجود دارد! پرسش این است که چرا خداوند نتواند محتوای وحی را کامل به بشر منتقل کند؟ چه مانعی برای او وجود دارد؟
Mostrar todo...
👍 6
کسی که جانورشناسی بخواند خیلی خوب انسان‌ها را درک خواهد کرد.
Mostrar todo...
👍 3