cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

🌙️ختم قرآن ودرسهایی از قران مجید🌙

بارالها میل و رغبت مرا به قرآن بزرگ گردان و آن را روشنایی بده و شفای دل و برنده ی اندوهم قرار ده، و چهره ام را به سبب آن نیکویی بخش و پیکرم را به پیروی آن نیرومند فرما و میزان علمم را به تبعیت آن زیاد گردان و مرا با حضرت محمّد(ص) محشور گردان.

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
1 243
Suscriptores
-324 horas
-107 días
+5030 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
تفسیرص۴۰۵سوره روم وپیام سنجاق شده👆
200Loading...
02
درباره ى لزوم آشنايى با تاريخ و تدبّر در آن، حضرت على عليه السلام خطاب به فرزندش مى فرمايد: گرچه عمر زيادى ندارم، ولى با تاريخ گذشتگان چنان آشنا هستم كه گويى عمر تاريخ را دارم. كلمه ى «يُبْلِسُ» از «ابلاس»، به معناى غم و اندوهى است كه ناشى از شدّت يأس باشد. واژه ى «ابليس» نيز از همين ريشه است. «رَوضة»، به باغى گفته مى شود كه آب و درخت فراوان دارد. كلمه «يُحبرون» از «حِبر»، به معناى حالت سرورى است كه آثار آن در چهره نمايان شود.
220Loading...
03
🌸 روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر می‌روی و سلطان تو را می‌بیند و سلطان بدون این‌که به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. آیا تو از وزیر تشکر می‌کنی یا سلطان؟؟ پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است. اگر کسی به تو نیکی می‌کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه حمدها است. ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─
220Loading...
04
ایمان به خدا ... به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ ♡ ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.ﮔﻔﺘند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.  ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟؟؟؟!!!! ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ.
170Loading...
05
امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳
170Loading...
06
بعضی وقتها خدا به بنده هاش توی همین دنیا پاداش کاراشون رو میده. می فرماید می خوام روز قیامت باهاش بی حساب باشم... اونجا حسابش رو میرسم...آخه این خیلی نامرد بود... آدم عاقل از خدا میخواد که پاداش رنج های دنیاییش رو، روز قیامت بده و توی این دنیا هم خدا از "کرم و رحمتش" بهش بده... پس از این به بعد مراقب باش یه موقع انتظار نداشته باشی که جواب خوبی هات رو حتماً توی دنیا ببینی! یه موقع نگی "بشکنه این دست که نمک نداره..." قرار ما بر این شد که از این به بعد هر خوبی کردی پاداشش رو توی قیامت بگیری... «وَ الآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبقی‌‌- و آخرت‌ بهتر و پاینده‌تر ‌است‌.» 📖سوره اعلی آیه ی 17. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
161Loading...
07
غرور بیجا یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد. در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد. بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت. باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند. شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد. ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می گفت: “اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت، که فراموش کنی نشانه حیاتت من بودم!!!”
151Loading...
08
اصطلاح "چو فردا شود فکر فردا کنیم" زمانی به کار می رود که شخصی به دنبال تفریحات و سرگرمی‌های لحظه ای باشد و آینده ی خود را به طور کامل فراموش کند و وقتی دیگران به این رفتار او اعتراض کنند او در جواب آنها این مصرع را به کار می برد. این مصرع بخشی از شعری است که "نظامی گنجوی" شاعر بزرگ پارسی در کتاب" اسکندرنامه ی" خود آورده است اما آنچه که باعث معروف شدن آن در بین عوام شده است مربوط به یک واقعه ی تاریخی است که آنرا به طور خلاصه در اینجا بیان می کنیم. "جمال الدین ابواسحاق اینجو" از امیرزادگان دولت چنگیزی بود که در قرن هشتم هجری به علت  ضعف دولت مرکزی بر قسمت جنوبی ایران دست یافت و در شهر شیراز به نام شاه ابواسحاق به سلطنت نشست. ابواسحاق پادشاهی خوش خلق بود و به شعر و شاعری علاقه ی فراوانی داشت اما از طرفی مردی عشرت طلب بود و به امور پادشاهی توجه چندانی نشان نمی داد و حاضر نبود در هیچ شرایطی عیش خود را بر هم زند . در سال 754 هجری "محمد مظفر"از رقبای ابو اسحاق از یزد به شیراز لشکر کشی کرد . شاه ابواسحاق طبق معمول به عیش و عشرت مشغول بود و هر چه بزرگان گفتند که :" اینک دشمن رسیده است " خود را به نادانی می زد و می گفت :" هرکس از این نوع سخن در مجلس من بگوید اورا سیاست کنم " به همین جهت هیچ کس جرئت نمی کرد دیگر خبری از دشمن به او دهد تا اینکه مظفر امیرمبارزالدین و سپاهیانش به دروازه شیراز رسیدند .در این شرایط حساس" شیخ امین الدوله جهرمی" ندیم و مقرب شاه ابواسحاق برای اینکه شاه را از شرایط به نحوی آگاه کند، از شاه خواست که بر بام قصر رود زیرا تماشای بهار در جای بلند و مرتفع بیشتر نشاط انگیز است. خلاصه با این تدبیر شاه را بر بام قصر بردند . شاه ابواسحاق دید که دریای لشکر در بیرون شهر موج می زند . پرسید که :" این چه آشوب است ؟" گفتند :" صدای کوس محمد مظفر است " فرمود که :" این مردک ستیزه روی هنوز اینجاست ؟" و یا به روایت دیگر تبسمی کرد و گفت :" عجب ابله مردکی است محمد مظفر ، که در چنین نوبهاری خود را و ما را از عیش دور می گرداند !" و این بیت از اسکندرنامه را خواند و از بام فرود آمد :  همان به که امشب تماشا کنیم  چو فردا شود فکر فردا کنیم  در نهایت محمد مظفر شهر شیراز را بدون زحمت و درگیری فتح کرد و شاه ابواسحاق متواری گردید و سرانجام پس از سه سال در به دری و سرگردانی در سال 757 هجری در اصفهان دستگیر شد . او را به شیراز بردند و به دستورامیرمحمدمظفر یعنی همان مردک ابله کشتند.
210Loading...
09
امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳
150Loading...
10
🔴 میدونید عبارت "سر خر" از کجا اومد؟ بخونیدش جالبه روزی ملائی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر میرفت. در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند راه را بر او می بندند و یکی از آنها جامی را پر از شراب به او تعارف می کند. مرد استغفرالله گویان سرباز زد و ولی جوانان دست بردار نبودند. بلاخره یکی از آنها خنجری زیر گلویش گذاشت و تهدید کرد که اگر شراب تعارفی را نخورد کشته میشود. مرد برای حفظ جان راضی شده و با اکراه جام گرفته و رو به آسمان گفت: خدایا تو می دانی که من بخاطر حفظ جانم این شراب را می خورم. چون جام را به لب نزدیک کرد ناگهان خرش شروع به تکان دادن سرخود کرد و سر خر به جام شراب خورد و شراب بر زمین ریخت و جوانان خندیدند.... مرد نیز با دلخوری گفت: پس از عمری خواستیم شرابی حلال بخوریم این سر خر نذاشت...
140Loading...
11
🔴 قضاوت ناقص فیلی در مثنوی آمده است فیلی در اتاق تاریک بود عدّه‌ای با چشمان بسته وارد اتاق شدند. یکی دست به خرطومش زد و گفت این ناودان است فردی پاهای فیل را لمس کرد و گفت این ستون است شخصی گوش‌ او را گرفت و گفت این باد بزن است نفر بعدی دستی بر پشت فیل کشید و گفت این تخت است. یعنی هر فرد، فیل را بر اساس نگاه متّکی بر حسّ لامسه‌ خود تعریف کرد. در حالیکه اگر فیل را کامل دیده یا لمس می‌کردند قضاوتشان به واقع نزدیک‌تر می‌شد. در زندگی مشترک، گاهی زن و مرد با دیدن جزء یا بخشی از رفتارهای همسر، قضاوت کلّی درمورد شخصیّت او کرده و حتّی برداشت کلّی غلط از ظاهر رفتار یا گفتارش می‌کنند. هیچ‌گاه با دیدن یک یا چند رفتار همسر به طور مطلق و کلّی نگوییم همسرم آدم خوبی نیست، اصلاً مرا درک نمی‌کند، آدم زندگی‌‌کُنی نیست و دهها قضاوت کلّی دیگر. دیدن تمام ابعاد و پازل شخصیّت و رفتارهای همسر از برداشت‌ها و تصمیمات غلط یا ناقص جلوگیری می‌کند. به فرض اگر همسرم‌ بدزبان یا تندمزاج است با قضاوت کلّی نگویم "اخلاقش اصلاً خوب نیست یا اخلاق بدرد بخوری ندارد." چرا که در کنار بدزبانی ممکن است برای خرجی زن و بچه زحمت می‌کشد، دل و قلبش مهربان است، فرد کینه‌ای نیست، زبان عذرخواهی و دهها صفات و رفتارهای مثبت دارد. در واقع باید تمام رفتارها و اخلاق‌های خوب و اشتباه او را کنار هم‌ گذاشته و با تکمیل پازل شخصیّت او، نسبت به نقص یا اشتباه او عکس‌العمل و قضاوت عادلانه و صحیح داشته باشیم تا قضاوتمان مثل اتاق تاریک و فیل نباشد.
182Loading...
12
حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد. موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی. ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛ سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم: 1- هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2- هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3- هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد. 📚 اصول کافی، ج 2، ص 262
160Loading...
13
✍آیت‌ الله بهجت (ره) : لذت حلال که باعث ترک حرام و لذت آن می‌شود، خدایی است و هرچه حرام لذتش بیشتر، ترک آن خدایی‌تر، و این به خاطر ترک ضد آن است… عده‌ای لذت را در خلوت با خدا و انس مناجات با او و تهجد می‌دانند و برخی لذت را در عشرت و هم‌نشینی با اهل غفلت و بطالت و معصیت. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۵
150Loading...
14
✨﷽✨ ✍عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم.  می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری. اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست! دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد! سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید! پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
170Loading...
15
ده راهکار برای جذب انرژی مثبت 1- روز خود را با دعا، نیایش و شکرگزاری شروع کن 2- همان طور با دیگران رفتار کن که دلت می خواهد با تو رفتار شود 3- در هر وضعیتی سعی کن بیشتر جنبه های مثبت را ببینی 4- از کنترل کردن همه چیز دست بردار 5- زندگی پر از صلح و صفا را تجسم کن 6- نگران آینده نباش، تنها برنامه ریزی کن و به خدا توکل کن 7- از دلخوری دست بردار 8- اوقاتی از هفته را در طبیعت سپری کن 9- در مقابل دیگران جبهه نگیر 10- آرامش را در وجودت احساس کن
150Loading...
16
✨﷽✨ 🌼خوب حواستان را جمع كنيد! ✍مرحوم شیخ اسماعیل دولابی(ره): هرچه اطراف شما جمع می شود، مالك آن هستيد. مملوك چيزی نيستيد؛ آزاد و مختاريد. اين اختيار و عزّت را از دست ندهيد. اگر چهار مرتبه بگويی بيچاره‌ام و عادت كنی، اوضاع خيلي بی ريخت می شود. كسی كه قوی بوده كم‌كم می بينی ضعيف شده است. اين‌طور گفتن خيلی مدخليّت دارد. هميشه بگوييد الحمدلله، شكر خدا. بلكه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه كنی. اگر پكر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. آن‌وقت غمت را از بين می برد. قوّه‌ات زياد می شود. 💥مبادا اگر تازه كسب را شروع كرده‌ای بگويی بازار خراب است، وضع بد است. اين حال كسانی است كه هفتاد سال در اين دنيا خُرد شده‌اند، حالا تو سه روز است كاسب شده‌ای، كسب خيلی سخت است؟ اين حرف را نگو كه عادت می كنی. 📚طوبای محبّت (مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی) کتاب یک - مجلس دوم - صفحه ٣٨
170Loading...
17
💎 چرا حرم ها کبوتر دارند نه کلاغ ؟ از نظر طب سنتی، هر مکانی دارای طبع و مزاج خاص خود است. بعضی مکانها مانند غسالخانه هاو قبرستانهابه دلیل گریه وغم وزاری دارای طبع سرد و خشک (سودایی) هستند. سالن های ورزشی ؛مراکز تحقیقاتی به دلیل هیجان بالا دارای طبع گرم وخشک هستند. اما مکانهایی وجود دارند که دارای طبع گرم وتر هستند یعنی خونسازند. نشستن کنار رودخانه سودای مغز را ازبین می برد در واقع می تواند آرامبخش بوده وافسردگی ها را ازبین ببرد اما نشستن در کنار دریا سودازا و نیز ایجادکننده افسردگیهاست. حتی توصیه می شود افرادی که مشکلات روحی روانی شدیدی دارند از نشستن کنار دریا آن هم به هنگام غروب آفتاب با لباس بنفش و یا یاسی خودداری کنند چون زمینه خودکشی را برای خود فراهم می آورند. ازجمله مکان های خونساز می توان حرم اهل بیت(علیهم السلام) رانام برد. گرمای معنوی این مکان ها آنقدر بالاست که هرفرد با هرطبع و مزاجی را درمان خواهدکرد. جالب است که هیچ کلاغی در حرم ها دیده نمی شود و بیشترفضای صحن و حیاطها را کبوترها پر کرده اند. چون کبوترپرنده ای گرم مزاج است به همین خاطر عاشق گرمای معنوی امام و امامزاده هاست! اماکلاغها بدلیل سرد مزاج بودنشان تاب وتحمل گرمای این مکانهارا ندارند!!! آیا تا کنون به آینه های شکسته داخل حرمها دقت کردید؟؟؟ چرااین آینه ها شکسته اند؟؟؟ مفهومش این است که"به اینجا امدی جسم خاکیت را بشکن و ازوجود خاکیت بگذر وحتی از خودت صرف نظر کن! واین شکسته شدن در درون عاملی است برای کاهش سودا در بدن و افزایش دم و خون . (تدوین : دکتر سام دلیری محقق ومدرس طب سنتی واسلامی)
191Loading...
18
✨﷽✨ ⚜حکایت‌های پندآموز⚜ قرآن یا پول مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است. 👈اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد. 👈بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم. 👈بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم. 👈 و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا این‌که غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری. پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است* قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود* پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند. 📚حکایت‌های معنوی
180Loading...
19
❤️قرآن، امام صامت است و امام، قرآن ناطق.هر کس آرزو دارد هر صبح و شام به خدمت معصوم برسد، قرآن بخواند. 📖هود آیه ۱
260Loading...
20
Media files
440Loading...
21
طبیعت زیبای‌ دامنه قالی کوه لرستان🌱💔 دشت لاله‌های واژگون یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی استان لرستان است ، این دشت در دامنه‌ های رشته کوه قالی کوه و در نزدیکی روستای چغاگرگ قرار دارد 💚
983Loading...
22
طاق بستان کرمانشاه قلعه والی ایلام تنگه رازیانه ایلام
912Loading...
23
سوییس
801Loading...
24
اینجا روستای لیل در منطقه اطاقور لنگرود 😍
761Loading...
25
کهگیلویه وبویر احمد
741Loading...
26
مقایسه عملکرد امارات و ایران در مواجهه با سیل !!! ⚠️ کلیپی که در سطح جهانی پربازدید شده است
762Loading...
27
تفسیرص۴۰۴سوره روم وپیام سنجاق شده👆
880Loading...
28
«لهو» به سرگرمى هايى گفته مى شود كه انسان را از هدف اصلى و مسائل اساسى باز مى دارد؛ «لعب» انجام كارى مثل بازى است كه قصدى در آن نيست «هذه الحياة الدنيا» رمز تحقير دنياست، همان گونه كه «لهى الحيوان» رمز عظمت آخرت. سؤال: با اين كه قرآن، خود به كار و تلاش براى آباد كردن زمين و سير و سفر و بهره مند شدن از طبيعت، همسر، زيبايى ها، خوراكى ها و كسب درآمد، سفارش نموده است، پس چگونه در اين آيه مى فرمايد: دنيا جز لهو و لعب نيست؟ پاسخ: كاميابى هايى كه براى رسيدن به اهداف مقدّس و با روش و ابزار مقدّس و در محدوده ى قانون و با رعايت ساير شرايط باشد، همه ى آنها مزرعه ى آخرت است و آنچه در اين آيه تحقير و مذمّت شده و لهو و لعب معرّفى شده، مواردى است كه هدف مقدّسى در كنار آن نباشد و با موازين دينى و قانونى مخالف باشد. سؤال: مادّيون در تحليل خود، براى ريشه ى ايمان، مسأله ى ترس را مطرح مى كنند و مى گويند: سرچشمه ى مذهب ترس است. انسانى كه بترسد، در كودكى به مادر و در بزرگسالى به قدرتى موهوم به نام خدا پناه مى برد. آيا اين آيه كه مى گويد: بعضى مردم، هنگام احساس خطر و غرق شدن، خدا را مى خوانند، نظريّه ى آنان را تأييد نمى كند؟ پاسخ: اين آيه مى فرمايد: توجّه به خدا به هنگام ترس است، نه آنكه اصل وجود خدا، مولود ترس است. مثلاً ما به هنگام ديدن سگ و احساس خطر، رو به سنگ مى رويم؛ امّا اين، بدان معنا نيست كه اصل سنگ به خاطر سگ به وجود آمده باشد. وجود قدرتى لايزال در هستى، امرى فطرى است كه به هنگام حوادث، مورد توجّه انسان واقع مى شود. مراد از «يكفروا» كفران نعمت است، زيرا در كنار «آتيناهم» يعنى نعمت دادن، آمده است. كلمه ى «بِضع» به معناى قطعه است، چنانكه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «فاطمة بضعة منّى» فاطمه پاره ى تن من است. گاهى مراد از «بِضع»، قطعه اى از زمان (بين سه تا نه سال) است. سؤال: پيروزى سپاه روم بر ايرانيان، چه ربطى به مسلمانان دارد كه قرآن مى فرمايد: «يؤمئذ يفرح المؤمنون» پاسخ: پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نامه اى به پادشاهان ايران و روم نوشت و آن دو را به دين مبين اسلام دعوت كرد. خسرو پرويز، شاه ايران نامه رسول خداصلى الله عليه وآله را پاره كرد، ولى قيصر روم به نامه پيامبر احترام گزارد. مسلمانان دوست داشتند روميان - كه به نامه پيامبر احترام كردند - پيروز شوند، ولى آنان شكست خوردند ومسلمانان از اين حادثه ناراحت شدند. خداوند با نزول اين آيات به مسلمانان بشارت داد كه اگر چه روميان شكست خوردند، ولى در آينده نزديك پيروز خواهند شد و آن پيروزى، سبب شادى مؤمنان خواهد شد. آرى، جامعه ى ايمانى نبايد تنها به درون خود بنگرد، بلكه بايد نسبت به حوادث تلخ و شيرين ساير ملل نيز عكس العمل نشان دهد.
860Loading...
29
🌷 ختم 100 هزار صلوات که محال را ممکن میکند از آیت الله کشمیری (ره) 👌 در بعض از کتب اذکار و ختوم ، ختم صد هزار صلوات به عنوان یکی از ختوم مجرب آمده است. و مرحوم آیت الله کشمیری(ره) به آیت الله مبشرکاشانی فرمودند که آیت الله سیدعلی آقا قاضی فرمود:«این ختم تخلف ندارد و امر محال را ممکن می کند و محال است که حاجت روا نشود» و طریقه این ختم چنین است که: 🤲 با این نیت نذر کند که خدایا نذر می کنم و بر ذمّه من است که طی دو ماه قمری صد هزار صلوات بفرستم و به پیامبر(صلی الله علیه و آله) هدیه نمایم تا فلان حاجت من برآورده شود. پس به نذر خود وفا کند و هر روز مقداری صلوات(مثلا روزی حدود هزار و هفتصد صلوات) بفرستد به طوری که مجموع صلوات ها در دو ماه قمری ، صد هزار شود و باید به چند نکته توجه شود:1- هنگام ختم صلوات با وضو و روبه قبله باشد 2- هنگام ذکر صلوات راه نرود و با کسی سخن نگوید 3- روزانه کمتر از 1000 نفرستد 4- نباید حتی یک روز ترک شود و از صبح تا غروب وقت دارد صلوات ها را بفرستد ولی اگر بعد از نماز صبح ،صلوات ها را بفرستد بهتر و حصول نتیجه قطعی تر است.و معظم له این ختم را مکرّر تجربه نموده اند ✍ در کتاب مجربات الامامیه حکایاتی از مجربات این ختم نقل نموده که قابل توجه است از جمله به نقل از مرحوم آیت الله سیدعلی میبدی می گوید:آرزو داشتم به زیارت عتبات بروم نذر کردم صد هزار صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) بفرستم و به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هدیه کنم.بعد از پایان ختم صلوات حاجت روا شدم و به زیارت ائمه (علیهم السلام) مشرف شدم و بعد به طوس رفتم و قبل از اتمام عمل به وطن خود بازگشتم مجددا مشغول صلوات شدم و بحمد الله به مراد رسیدم و بعد از تحصیلات به شهر خود مراجعت نمودم و در آن جا[کرمانشاه] گرفتار والی ظالمی شدم که مرا اذیت می کرد و سینه ام تنگ شد پس نذر کردم که صدهزار صلوات بفرستم که عزل شود پس تعجیل نمودم و در مدت چهل روز ختم را انجام دادم پس عزل شد و هرگز نصب نشد و به عده ای این عمل را آموختم پس انجام دادند و به حاجات خود رسیدند.
624Loading...
30
✨ سوره تکاثر 👌 و هر کسی این سوره را در روز دوشنبه یا چهارشنبه ۴۰ مرتبه بخواند مال عظیم یا خیری بزرگ به او می رسد که در ذهن و تصورات او نمی گنجد 📖 عدّة الداعى ص297
526Loading...
31
☘همه چیز درباره سوره روم محل نزول: مکه ترتیب نزول: ۸۴ تعداد کلمات: ۸۲۰ تعداد حروف: ۳۴۷۲ تعداد آیات :60 جزء :۲۱ ☘نام ها: روم به خاطر خبر دادن از عالم غیب در مورد شکست خوردن ایرانیان در جنگ با رومیان ☘ محتوا :درباره داستان جنگ روم ☘ فضیلت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :هر کس سوره روم را بخواند ده برابر تمامی فرشتگانی که خداوند را در بین زمین آسمان تسبیح گفتن حسنه به او داده می شود و هر آنچه که در روز یا شب از دست داده دوباره به دست می آورند..
521Loading...
32
امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس غمگین شد وعلت آن را ندانست، سر خود را بشوید. 📚دعوات راوندی ص۱۲ 🌹آیاتی در مورد آب که می‌توان ساعت‌ها در مورد آنها تفکر نمود! :🌹 هنگامی که حضرت ایوب بسیار مریض و دردمند بود در آیه ۴۲ سوره ص آمده که خداوند به ایشان فرمود: «پای خود را بر زمین بزن! (چشمه‌ای جوشید) این چشمه، آبی سرد برای شستشو و نوشیدن است…» و اینگونه ایشان شفا یافت… . سوره انفال آیه ۱۱: «و از آسمان آبی برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک گرداند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد». . سوره انبیاء آیه ۳۰: «…و از آب هر چیز زنده‌ای را آفریدیم…» . سوره رعد آیه ۱۷: «از آسمان آبی فروفرستاد، پس رودخانه‏هایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند…». . سوره روم آیه۲۴: «و از آسمان آبی فرو می‏فرستد که به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده می‏گرداند؛ در این امر برای مردمی که تعقّل! می‏کنند، قطعا نشانه‏هایی هست!».
532Loading...
33
☁️👨‍🦲ابری شبیه به چهره انسان بفرموده قرآن( سوره روم-آیه چهل و هشت): و از نشانه های قدرت خداست که ابرها را در پهنه آسمان می گستراند و آنها را به هر شکلی که بخواهد می آراید و موزون می کند
483Loading...
34
💠دانشمندان روانکاوی دریافته اند که کودکان در حالی متولد میشوند که دارای سرشتی پاک و فطرتی الهی و مجهز به اندیشه های معینی هستند.اندیشه هایی که به او می گوید هر چیزی خالقی دارد و خالق همه چیز خداوند یکتاست. کودکان فطرتی خداجو دارند (و سرشت یکتاپرستی).آنان میدانند که هر چیزی علتی دارد و هر علتی، خالقی دارد که سرچشمه علت و معلول برای هر پدیده ای میباشد و این موضوعی است که قرآن چهارده قرن پیش بطور صریح به آن اشاره کرده است بفرموده قرآن(سوره روم- آیه سی ):این فطرت پاک الهی است که خداوند آفرینش انسانها بر پایه آن سرشته است
601Loading...
35
🔆چرا برای اموات حمد میخوانیم⁉️ 💢 قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از: « ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف » 🔆 ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟ 🔆خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند. آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفتگانه در آن نیست... پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟ 🌷حضرت فرمودند: ❶👌حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت) ❷👌حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ) ❸👌حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) ❹👌حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) ❺👌حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی) ❻👌حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) ❼👌حرف «ف» اشاره به «آفت» است خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت. قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت. 📚 شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص ۷۹٥...
544Loading...
36
خلاصه ی نامه های بسیار زیبا و حیرت آور از سوی پروردگار به همه انسانها : سوگند به روز، وقتی که نور میگیرد و به شب، وقتیکه آرام میگیرد، که من نه تو را رها کرده‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام. (ضحی 1-2) افسوس که هرکس را بسوی تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را بسخره گرفتی! (یس 30) و هیچ پیامی از پیامهایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام 4) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا 87) و مرا به مبارزه طلبیدی وچنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز توانایی! (یونس 24) و این درحالی بود که حتی مگسی را هم نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری. (حج 73) پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید(چه لرزشی!)، گفتم کمکهایم در راهست و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک کردی. (چه شکهایی!) (احزاب 10) تا زمین با آن وسعتش بر تو تنگ آمد. پس حتی ازخودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من بسوی تو باز گشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118) وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم، با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. (انعام 63-64) این عادت دیرینه ات بوده که هرگاه خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رو بسوی دیگر کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شدی. (اسرا 83) آیا من برنداشتم از دوش تو باری که می شکست پشتت را؟ (سوره شرح 2-3) آیا غیر از من، خدایی برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59) پس کجا میروی؟ (تکویر 26) پس از این سخن، دیگر به کدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50) چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6) مرا بیاد می آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرهای پاره پاره را به هم فشرده میکنم تا  قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و بخواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این درحالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم 48) من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی بر میدارد! و در شب، تمام روحت را درخواب باز پس میگیرم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آنرا به زندگی بر انگیخته، و تا مرگت که بسویم بازگردی، به اینکار ادامه میدهم. (انعام 60) من همانم که وقتی می ترسی، به تو امنیت می دهم. (قریش 3) برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29) تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54) ارسال این نامه های زیبای خداوند به دیگران، یقیناً حالشان را متحول خواهد ساخت.
524Loading...
37
🛡پیش بینی شکست ایران از روم ⬇ در سال 614 میلادی جنگی بین خسرو پرویز و رومیان در نزدیکی اورشلیم در گرفت که منجر به پیروزی ایرانیان و فتح سوریه و فلسطین توسط ارتش ایران شد. این حادثه زمانی بود که رسول اکرم در مکه بودند و سوره روم بر ایشان نازل شد که پیش بینی می کرد ایرانیان از رومی ها شکست خواهند خورد. این آیه در سال هشتم قبل از هجرت یعنی سال 614 میلادی نازل شد. الم ﴿۱﴾غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿۲﴾فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ ﴿۳﴾ رومیان مغلوب شدند (ایه ۲) در پایینترین سطح زمین، امّا آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودی غلبه خواهند کرد (ایه ۳) در سال 622 میلادی در عین ناباوری ایران از روم شکست خورد در حالی که ایران در موقعیت برتر قرار داشت و پیروزی از آن روم شد و ایرانیان یک به یک سرزمین هایی را که گرفته بودند از دست دادند  و این جنگ ها مقدمات سقوط دولت ساسانیان را فراهم نمود. و در عرض چندین سال پیش بینی قرآن محقق شد. 💢اشاره حیرت آور قرآن به پست ترین نقطه زمین بدون تکنولوژی و وسایل مدرن امروزی!!                                                                                                                                         💠غلِبَتِ الرُّومُ* فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ💠 ﴿الروم 2-3﴾ «رومیان مغلوب شدند، در پایین‌ترین زمین. و آن‌ها بعد از این مغلوبیت به زودی غلبه خواهند کرد » 🔸یک معجزه‌ی بزرگ در این آیات وجود دارد. موقعیت جغرافیایی که جنگ در آن رخ داد که فقط با تکنولوژی امروز قابل بررسی است. در آیه سوم سوره روم می‌خوانیم رومیان در پست‌ترین ناحیه‌ی زمین شکست خوردند. عبارت عربی« فِي أَدْنَى الْأَرْضِ » در بسیاری از ترجمه‌ها به نزدیک‌ترین محل ترجمه شده است. کلمه «ادنی »در عربی از لغت «دنی» گرفته شده است که معنی آن پایین است. ارض هم یعنی زمین. پس « فِي أَدْنَى الْأَرْضِ » یعنی پایین‌ترین ناحیه‌ی روی زمین. بسیار شگفت‌انگیز است که جنگ میان امپراتوری روم و ایران، که با شکست رومیان پایان یافت، در بیت المقدس  و در بستر بحر المیت است که علم امروز یافته است که این نقطه  پایین‌ترین ناحیه‌ی کره زمین است. این منطقه‌ی خاص در محل رسیدن مرزهای «سوریه»، «فلسطین» و اردن قرار دارد.
731Loading...
38
تفسیرص۴۰۳سوره عنکبوت وپیام سنجاق شده👆
1120Loading...
39
اسلام هجرت را براى گروهى از مردم واجب كرده است. كسانى كه در مناطق كفر و طاغوت زده زندگى مى كنند و گرفتار ستم و خفقانند و رشد و نجات خود را در هجرت مى يابند بايد هجرت كنند؛ ليكن در برابر اين وظيفه، وسوسه هايى از درون و بيرون به انسان القا مى شود كه در آيات بعد پاسخ اين وسوسه ها داده شده است از جمله: * خطر مرگ. انسان مى گويد: اگر هجرت كنم، ممكن است مرگ به سراغم بيايد. آيه ى بعد مى گويد: هر كجا باشيد مرگ را مى چشيد. * دل كندن از مسكن؛ كه براى انسان سخت است و وسوسه مى شود كه هجرت نكند، آيه ۵۸ پاسخ مى دهد كه به جاى مسكن دنيا به هجرت كنندگان، غرفه هاى بهشتى پاداش مى دهيم. * سختى هاى هجرت؛ كه گاهى مانع هجرت اهل ايمان است. در آيه ى ۵۹ مى فرمايد: اين وسوسه را بايد با صبر و توكّل بر خداوند از بين برد. * تأمين معاش. كسى كه به فكر هجرت است، ممكن است بگويد: هجرت، مرا از درآمد و روزى محروم مى كند. در آيه ۶۰ پاسخ مى دهد: روزى دهنده خداست وحتّى به موجوداتى كه قدرت حمل روزى خود را ندارند روزى مى دهد، چه رسد به مهاجرانى كه اهل كار و تلاشند. هجرت، زمينه ى پيدايش اخلاص است. كسانى كه هجرت نمى كنند و خود را وابسته به فرد، حزب، منطقه، قبيله، امكانات و توقّعات اين و آن مى دانند، خواه ناخواه مسائل منطقه اى، نژادى، قبيله اى، تنگ نظرى هاى برخاسته از حسادت ها و رقابت هاى منفى خودى ها و بيگانگان، انسان را از اخلاص خارج مى كند، و هجرت به مناطقى كه مسائل فوق در آن نيست، بهترين زمينه براى پيدايش اخلاص است. امام باقرعليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: از حاكم فاسق پيروى نكنيد و اگر ترسيديد كه آنان سبب فتنه و انحراف در دين شما شوند، هجرت كنيد. در قرآن چندين بار آمده است: كفّارى كه به عذاب الهى تهديد مى شدند، به خاطر ناباورى يا استهزا، پيوسته از پيامبرشان عذاب فورى تقاضا مى كردند؛ از اين عجله ى كفّار در همه ى موارد انتقاد شده است. در تأخير عذاب و قهر الهى بركاتى است از جمله: الف: فرصتى است براى توبه. ب: پيدايش فرزندان صالح از پدران منحرف. ج: آزمايش مردم در ديندارى و مقاومت. شايد اين آيه در ارتباط با آيه قبل باشد كه اگر در هجرت مرگ انسان فرارسد، در آن صورت تكليف چيست؟ اين آيه پاسخ مى دهد، آنجا كه هجرت لازم است از مرگ نترسيد، زيرا مرگ سرنوشت حتمى همه است؛ ولى پايان كار نيست، به سوى ما مى آييد و ما پاداش هجرت و مرگ در راه هجرت را به شما عطا خواهيم كرد و ستمكارانى را كه شما را مجبور به هجرت كردند كيفر خواهيم داد، گرچه رسيدن به آن پاداش و كيفر طول بكشد. (كلمه ى «ثمّ»، بيانگر مدّت زمان طولانى است.) شايد اين آيه به آيه ى ۵۶ اشاره دارد كه هجرت را يك نمونه ى روشن از عمل صالح مى شمرد؛ يعنى كسانى كه از مسكن خود در دنيا به خاطر اهداف مقدّس هجرت كنند، خداوند مسكن آخرت آنان را تأمين مى كند. كلمه ى «تَبَوّء» به معناى دادن مسكن دائمى است و «غرفه» به محلّ بلندى گفته مى شود كه بر اطراف، اِشراف داشته باشد. «الصالحات»، جمعى است كه با الف و لام آمده، يعنى همه گونه كارهاى نيك انجام دهد. كلمه ى «تحمل» از ريشه ى «حمالة»، به معناى كفالت و برعهده گرفتن است و ممكن است مراد از حمل رزق، ذخيره سازى براى آينده باشد. در آيه ى ۵۶ به هجرت سفارش شد، در اين آيه مى فرمايد: مهاجرانِ در راه خدا نگران رزق و معاش خود نباشند، خدايى كه به انبوه جنبنده هاى ناتوان رزق و روزى مى دهد، رزق شما را هم خواهد داد. «اِفك» به معناى باز گرداندن چيزى از صورت واقعى آن است، يعنى آگاهانه حقيقت را دگرگون مى كنند. مراد از تسخير خورشيد و ماه، تسخير آنها در مدارى است كه براى ما مفيد باشد. كم يا زياد كردن روزى افراد به وسيله ى خداوند، عالمانه و حكيمانه و بر اساس معيارهاى پيدا و ناپيداست. در حديث مى خوانيم: مصلحت بعضى از بندگان خدا گسترش روزى است و اگر در تنگناى معيشت قرار گيرند، فاسد مى شوند و بر عكسِ اين گروه، صلاح گروهى ديگر در تنگنا بودن است كه اگر در توسعه واقع شوند، به فساد كشيده مى شوند. ممكن است حمد پيامبر اسلام براى اتمام حجّت بر كفّار باشد، يعنى اكنون كه با زبان اقرار به خالقيّت اللّه داريد، خدا را شكر كه حجّت بر شما تمام است.
1040Loading...
40
✅پانزده ڪلید خوشبختى ❶موهبت‌های خودرا شمارش‌کنید نه مشکلاتتان‌را. ❷در لحظه زندگی کنید. ❸بگویید دوستت دارم. ❹ بخشنده باشید نه گیرنده. ❺در هر چیزی و هر کسی خوبی‌ها را جست‌و‌جو کنید. ❻هر روز دعا کنید. ❼هر روز حداقل یک کار خوب انجام دهید. ❽در زندگی اولویت داشته باشید. ❾عادت همین الآن انجامش بده را تمرین کن. ❿اجازه ندهید مسائل کوچک و خیالی شما را آزار دهد. ⓫زندگی‌تان را با خوبی پر کنید. ⓬خندیدن و گریه کردن را بیاموزید. ⓭لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند. ⓮از هیچ چیز یا هیچ کس غیر خدا نترسید. ⓯ در سختی‌ها به او توکل کنید.
1042Loading...
تفسیرص۴۰۵سوره روم وپیام سنجاق شده👆
Mostrar todo...
درباره ى لزوم آشنايى با تاريخ و تدبّر در آن، حضرت على عليه السلام خطاب به فرزندش مى فرمايد: گرچه عمر زيادى ندارم، ولى با تاريخ گذشتگان چنان آشنا هستم كه گويى عمر تاريخ را دارم. كلمه ى «يُبْلِسُ» از «ابلاس»، به معناى غم و اندوهى است كه ناشى از شدّت يأس باشد. واژه ى «ابليس» نيز از همين ريشه است. «رَوضة»، به باغى گفته مى شود كه آب و درخت فراوان دارد. كلمه «يُحبرون» از «حِبر»، به معناى حالت سرورى است كه آثار آن در چهره نمايان شود.
Mostrar todo...
🌸 روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر می‌روی و سلطان تو را می‌بیند و سلطان بدون این‌که به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. آیا تو از وزیر تشکر می‌کنی یا سلطان؟؟ پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است. اگر کسی به تو نیکی می‌کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه حمدها است. ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─
Mostrar todo...
ایمان به خدا ... به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ ♡ ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.ﮔﻔﺘند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.  ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟؟؟؟!!!! ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ.
Mostrar todo...
امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳
Mostrar todo...
بعضی وقتها خدا به بنده هاش توی همین دنیا پاداش کاراشون رو میده. می فرماید می خوام روز قیامت باهاش بی حساب باشم... اونجا حسابش رو میرسم...آخه این خیلی نامرد بود... آدم عاقل از خدا میخواد که پاداش رنج های دنیاییش رو، روز قیامت بده و توی این دنیا هم خدا از "کرم و رحمتش" بهش بده... پس از این به بعد مراقب باش یه موقع انتظار نداشته باشی که جواب خوبی هات رو حتماً توی دنیا ببینی! یه موقع نگی "بشکنه این دست که نمک نداره..." قرار ما بر این شد که از این به بعد هر خوبی کردی پاداشش رو توی قیامت بگیری... «وَ الآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبقی‌‌- و آخرت‌ بهتر و پاینده‌تر ‌است‌.» 📖سوره اعلی آیه ی 17. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
Mostrar todo...
غرور بیجا یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد. در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد. بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت. باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند. شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد. ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می گفت: “اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت، که فراموش کنی نشانه حیاتت من بودم!!!”
Mostrar todo...
اصطلاح "چو فردا شود فکر فردا کنیم" زمانی به کار می رود که شخصی به دنبال تفریحات و سرگرمی‌های لحظه ای باشد و آینده ی خود را به طور کامل فراموش کند و وقتی دیگران به این رفتار او اعتراض کنند او در جواب آنها این مصرع را به کار می برد. این مصرع بخشی از شعری است که "نظامی گنجوی" شاعر بزرگ پارسی در کتاب" اسکندرنامه ی" خود آورده است اما آنچه که باعث معروف شدن آن در بین عوام شده است مربوط به یک واقعه ی تاریخی است که آنرا به طور خلاصه در اینجا بیان می کنیم. "جمال الدین ابواسحاق اینجو" از امیرزادگان دولت چنگیزی بود که در قرن هشتم هجری به علت  ضعف دولت مرکزی بر قسمت جنوبی ایران دست یافت و در شهر شیراز به نام شاه ابواسحاق به سلطنت نشست. ابواسحاق پادشاهی خوش خلق بود و به شعر و شاعری علاقه ی فراوانی داشت اما از طرفی مردی عشرت طلب بود و به امور پادشاهی توجه چندانی نشان نمی داد و حاضر نبود در هیچ شرایطی عیش خود را بر هم زند . در سال 754 هجری "محمد مظفر"از رقبای ابو اسحاق از یزد به شیراز لشکر کشی کرد . شاه ابواسحاق طبق معمول به عیش و عشرت مشغول بود و هر چه بزرگان گفتند که :" اینک دشمن رسیده است " خود را به نادانی می زد و می گفت :" هرکس از این نوع سخن در مجلس من بگوید اورا سیاست کنم " به همین جهت هیچ کس جرئت نمی کرد دیگر خبری از دشمن به او دهد تا اینکه مظفر امیرمبارزالدین و سپاهیانش به دروازه شیراز رسیدند .در این شرایط حساس" شیخ امین الدوله جهرمی" ندیم و مقرب شاه ابواسحاق برای اینکه شاه را از شرایط به نحوی آگاه کند، از شاه خواست که بر بام قصر رود زیرا تماشای بهار در جای بلند و مرتفع بیشتر نشاط انگیز است. خلاصه با این تدبیر شاه را بر بام قصر بردند . شاه ابواسحاق دید که دریای لشکر در بیرون شهر موج می زند . پرسید که :" این چه آشوب است ؟" گفتند :" صدای کوس محمد مظفر است " فرمود که :" این مردک ستیزه روی هنوز اینجاست ؟" و یا به روایت دیگر تبسمی کرد و گفت :" عجب ابله مردکی است محمد مظفر ، که در چنین نوبهاری خود را و ما را از عیش دور می گرداند !" و این بیت از اسکندرنامه را خواند و از بام فرود آمد :  همان به که امشب تماشا کنیم  چو فردا شود فکر فردا کنیم  در نهایت محمد مظفر شهر شیراز را بدون زحمت و درگیری فتح کرد و شاه ابواسحاق متواری گردید و سرانجام پس از سه سال در به دری و سرگردانی در سال 757 هجری در اصفهان دستگیر شد . او را به شیراز بردند و به دستورامیرمحمدمظفر یعنی همان مردک ابله کشتند.
Mostrar todo...
امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳
Mostrar todo...
🔴 میدونید عبارت "سر خر" از کجا اومد؟ بخونیدش جالبه روزی ملائی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر میرفت. در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند راه را بر او می بندند و یکی از آنها جامی را پر از شراب به او تعارف می کند. مرد استغفرالله گویان سرباز زد و ولی جوانان دست بردار نبودند. بلاخره یکی از آنها خنجری زیر گلویش گذاشت و تهدید کرد که اگر شراب تعارفی را نخورد کشته میشود. مرد برای حفظ جان راضی شده و با اکراه جام گرفته و رو به آسمان گفت: خدایا تو می دانی که من بخاطر حفظ جانم این شراب را می خورم. چون جام را به لب نزدیک کرد ناگهان خرش شروع به تکان دادن سرخود کرد و سر خر به جام شراب خورد و شراب بر زمین ریخت و جوانان خندیدند.... مرد نیز با دلخوری گفت: پس از عمری خواستیم شرابی حلال بخوریم این سر خر نذاشت...
Mostrar todo...