cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

کافه دکلمه بهار

Publicaciones publicitarias
480
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
-3030 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

بوسیدمش در جاده ‌های مُرده ‌ی بی ‌روح بوسیدمش در کوچه‌ های پشت “لیلا کوه” بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که توی خیابان ‌های خیسِ “لنگرود”ی که بارید از من مثل ابر خسته از باران بارید از من تا خودِ “استخر لاهیجان” خندید با من در جدال گرم بازی‌ ها خندید با من به تمام حال و ماضی‌ ها خندید با من در مسیر رفت تا برگشت خندید با من در تمامِ پارک‌ های “رشت” بوسیدمش در کافه‌ های خسته‌ ی در راه بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه‌ های داغ بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق آغوش وا کردیم اگر چه ترس هر سو بود در سینما که شاهدِ عشقِ من و او بود بوسیدمش هر شب سرِ پل‌ های صدساله بوسیدمش تا ساحلِ دریای “چمخاله” بوسیدمش در روز های تلخ و سختی که بوسیدمش بر کنده‌ ی خشک درختی که سخت و غریبانه گذر کردیم شب ‌ها را شامِ غریبان بود و می‌ خوردیم لب‌ ها را با قلب ‌های خسته ‌ی حالی به حالی ‌مان با آن نگاه و لهجه‌ ی بغضِ شمالی ‌مان بوسیدمش در کافه ‌های خسته ‌ی در راه بوسیدمش از غم جلوی درب دانشگاه بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه‌ های داغ بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق
Mostrar todo...
👍 3
وقتی حالت خوب نیس اینو همیشه با خودت تکرار کن: کسی قرار نیس به دادت برسه. خودت باید یه تکونی به خودت بدی، "همه چیز از خودت شروع میشه.."
Mostrar todo...
👍 2
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود که به بازار تو کاری نگشود از هنرم سیزده را همه عالم به در امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم #شهریار
Mostrar todo...
👍 3
Meysam-Ebrahimi-To-Nabashi-128.mp32.95 MB
👍 3
2.35 KB
👍 5
2.45 KB
👍 6
1.34 MB
👍 6
1.27 MB
👍 5
2.52 MB
👍 5
3.98 KB
👍 5
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.