🌷 هر روز با شهدا 🌷
کانال #هر_روز_با_شهدا سعى دارد شما را با رزمندگان هشت سال دفاع مقدس همراه كند. به فيض رسيديد التماس دعاى #فرج #کپی حلال اندر #حلال است. با #خواندن، #کپیکردن یا #فورواردِ پستها در ثواب این کانال سهیم باشید.
Mostrar más380
Suscriptores
-124 horas
-17 días
-130 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
Photo unavailableShow in Telegram
میزنم امروز در کوی تّولایت قدم
تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد
🔰 امام جواد (ع):
✅️ من ضامن بهشت برای کسی هستم که قبر پدرم را در طوس زیارت کند وحق او را بشناسد.
📚 "عیون اخبارالرضا"، ج۲، ص۲۵۶
🏴 شهادت مظلومانه امام محمدتقی جواد الائمه (ع) تسلیت باد.🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۶
#عاشق_که_شدی....
🌷روزهای آخر، چند روز قبل از شهادتش مدام این یک بیت شعر را با خودش زمزمه میکرد: "عاشق که شدی تیر به سر باید خورد - زهری است که مانند عسل باید خورد...." هیچکدام از بچهها نمیدانستند که منظور مهدی از خواندن این یک بیت شعر چیست؟! گذشت تا اینکه خبر شهادتش بین بچهها پیچید. زمانی بالای سر مهدی حاضر شدیم، دیدم یک تیر درست وسط پیشانیاش خورده است و او بهحالت سجده افتاده و به درجه رفیع شهادت رسیده است. آن موقع بود که فهمیدیم مهدی میخواست با خواندن آن یک بیت شعر چه چیزی را به ما بفهماند.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مهدی شاهدی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۵
#یادم_اومد....
🌷زیر باران گلوله به نماز ایستاد. رکعت اول را با سرعت خواند، اما رکعت دوم را خیلی آهسته و با طمانینه. نماز که تمام شد، پرسیدم: چرا رکعت دوم نماز رو اینقدر اروم خوندی؟ جواب نداد اصرار که کردم، گفت: چنان گلوله میآمد که رکعت اول را با عجله خوندم، برای یک لحظه یادم اومد در حال صحبت کردن با خدا هستم، ولی از ترس تیر و ترکش فقط به جون خودم فکر میکنم به همین دلیل استغفار کردم و رکعت دوم رو عادی خوندم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمد عبدالهی
❌️❌️ کاش ما هم یادمون باشه!!
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۴
#مال_اینجا_نیستم!
🌷گفت حاجی قسمت میدم به حضرت زینب (سلام الله) مخالفت نکن بزار من برم. حاجی من مال اینجا نیستم. من اونجا راحتم. گفتم برو دوره مربیگری. بعد گفت حاجی من دوست دارم برم منطقه. دیدم حسین واقعاً بند نیست رو زمین. بعد از برگشت از منطقه روحیاتش خیلی تغییر کرده بود و یه وقتهایی بهش نگاه میکردم، میدیدم تو خودشه و ذهنش با خودش درگیره، با خودش کلنجار میره. راستش افراد زیادی رو واسطه کرده بود که رضایت بدم دوباره بره مأموریت و من همش مخالفت میکردم، حتی....
🌷حتی از فرماندهی زنگ زدن گفتن منطقه اعلام نیازِ حسین رو فرستادن که من باز اجازه ندادم. چون معتقد بودم باید بچهها با فاصله زمانی خاصی برن منطقه [سوریه] ولی حسین من رو تو یه شرایط خاصی قرارداد واقعاً نتونستم بهش بگم نه، وقتی قسمم داد،یه جورایی شل شدم و دل من لرزید، حس خوبی نداشتم، احساس کردم خیلی آسمانی شده. بعداً که رفت منطقه، خبردار شدیم، اول مجروح شده بعد حدود بیستوچهار ساعت مفقود شده بود، بعد پیکرش رو طی مراحلی پیدا کردن و مشخص شد شهید شده.
🌹خاطره ای به یاد شهید مدافع حرم معزز حسین معز غلامی
راوی: فرمانده گرامی شهید
❌️❌️ ای کاش ما هم مال اینجا نباشیم!
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۳
#وسط_جزیره_مجنون....
🌷عمليات خیبر گره خورده بود.... فشار مىآوردند خط طلائيه شكسته شود! زير آتش ميگهايى که جزيره را شخم میزدند. كسى نمانده بود خبر بياورد. خودش رفت و از "سه راهى مرگ" عبور كرد..! قبل رفتن فقط گفت: «مثل اينكه خدا ما رو طلبيده.» هفده اسفند ۶۲ وسطِ جزیره مجنون در سهراهی مرگ، بیسر افتاد و آرام گرفت و آنها که ماندند را شرمنده خودش کرد....
🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۲
#چون....
🌷یک روز من داشتم وسایلم را ردیف میکردم که دیدم شهید منوچهر به داخل اتاق دیگری رفت و با یک قاب عکس به داخل اتاق آمد، عکس خودش بود، دیدم دارد گریه میکند، گفتم: «چی شد منوچهر؟!» گفت: «این قاب عکس را برای روز تشییع جنازهام آماده کردم، هر وقت شهید شدم آن را به تابوتم وصل کنید.» انگار میدانست شهید میشود، آن روز وقتی اشکهایش را دیدم به دلم آمد که او شهید میشود. یک جمله را بارها و بارها به من گفته بود، میگفت: «وظیفه شما از وظیفهای که به گردن من هست سنگینتر است، شما در روز قیامت اجر و پاداشتان بیشتر از من است.» به او گفتم: «چرا؟» در جوابم گفت: «چون دارید فرزندانم را در راه درست تربیت میکنی.
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید معزز منوچهر صالحی
راوی: همسر گرامی شهید
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۱
#فقط_مانده_پشت_موتور....
🌷تا نشستیم روی موتور، گفت: روضه بخوان. هر چه بهانه آوردم قبول نکرد. قسمم داد. میگفت: من چند شب دیگه مهمان امام حسین (علیه السلام) هستم. میخواهم به آقا بگویم که همه جا برایت گریه کردهام. پشت ماشین، سنگر، حسینیه. فقط مانده پشت موتور. با سلام به امام حسین (علیه السلام) روضه کوتاهی را شروع کردم؛ اما او گریهاش طولانی شد. رسیدیم اردوگاه شهدای تخریب، هنوز گریه میکرد. چند شب بعد عازم مهمانی شد....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز حسین نیکوصفت
راوی :حاج حسین کاجی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
Photo unavailableShow in Telegram
🔰 امام خمینی (ره):
✅️ قیام ۱۵ خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود...
یاد و خاطره شهدای قیام ۱۵ خرداد گرامی باد.🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۱۰
#تا_صبح_میزدیم_و_میگرفتیم....
🌷شب عملیات، گردان ما مستقر در جاده فعلی شلمچه به سمت بصره بود و از ساعت یازده شب در سمت غربی جاده مستقر شدیم و از آنجا که جاده از دشت حدود یک متر بلندتر بود به فاصله ۱۲ متری ما عراقیها در سوی دیگر جاده مستقر بودند. درگیری شدیدی رخ داد و عراقیها کشتههای بسیاری دادند و توانستیم کنترل جاده را به دست بگیریم و وظیفه ما این بود که اجازه ندهیم عراقیهایی که در خرمشهر محاصره شدهاند فرار کنند. نیمه شب تا اذان صبح بهطور ممتد خودروهای عراقی به ویژه با سرنشینان و فرماندهان عراقی بیخبر از تصرف جاده توسط ما تردد میکردند و ما هم کل جاده را پوشش داده، خودروهای دشمن را میزدیم و اسیر میگرفتیم. گردان ما اولین گردانی بود که با سربازان دشمن که از خرمشهر فرار میکردند مواجه میشدند و اتفاق جالب این بود تا صبح، شمار زیادی از نیروهای متخاصم، تسلیم گردانهای ما شدند.
راوی: سرهنگ پاسدار سعید کوشکی جهرمی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۰۹
#تمام_مرخصی_گردان!
🌷فاصله فتحالمبین تا بیت المقدس کمتر از یک ماه بود و نیروهـا خستـه شده بودنـد. از حاج احمـد خواستیـم نیروهـا پیـش از سازمانـدهی مـجـدد بـرای انجـام عملیـات به مرخصی بروند. اصرار کمکم نتیجه داد و حاجـی راضی شد تا نیروهـا به مرخصی بروند؛ بهشرطی که او هم همراه آنان باشد. همهی گردان سوار اتوبوس شدند و حاجی هم همراهشان بود. تا اینکه به منطقهی گلـف در نزدیکی اهواز رسیدیم. حاجی نیروها را ابتدا به حمام فرستاد و سپس برای هر نفر یک آلاسکا خرید و گفت: مرخصی تمام شد! برمیگردیم منطقه. این فرصت چند ساعته تمام مرخصی گردان بود، در فاصله سه ماه و دو عملیات بزرگ!!
🌹خاطره ای به ياد سردار شهید حاج احمد کاظمی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات