cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

چارسوق

چارسوق، دغدغه شهرها را دارد و آگاهی‌بخشی را راهی موثر در بهبود حال شهرها می‌داند. چارسوق، دریچه‌ای به اندیشه و نقد شهری @chaarsuoq اینستاگرام: instagram.com/chaarsuoq/ توییتر: twitter.com/chaarsuoq ارتباط با ما: @Chaarsuoq_admin [email protected]

Mostrar más
El país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
210
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

🔸معماران پیشکسوت؛ درس‌ها و تجربه‌ها در روزهای گذشته، انجمن صنفی معماران یزد، در نشستی با عنوان "مهندسان معمار پیشکسوت؛ درس‌ها و تجربه‌ها" به مرور تجربه‌های #معماری_معاصر یزد پرداخت. ایسنا در دو گزارش جداگانه به پوشش محتوای سخنرانی‌های این گردهمایی پرداخت. سخنرانی نخست مربوط به رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان یزد درباره اهمیت صنعت ساختمان در توسعه 👇👇 http://yazd.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=66661 و دومین سخنرانی توسط رییس انجمن صنفی مهندسان معمار درباره معماری معاصر یزد👇👇 http://yazd.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=66663 سخنرانی دوم محور برگزاری پانل تخصصی جمعی از معماران پیشکسوت یزد بود که #چارسوق گزیده‌ای از نکات مطرح‌شده در این پانل را مستند کرده است👇👇 ✅تعارض بین معماران قدیم و معماران جدید، همواره بوده و امروز هم وجود دارد؛ حتی میان تحصیل‌کرده‌های قدیمی و جدید. شاید نشناختن یک پدیده جدید باعث می‌شود که در برابر آن جبهه‌گیری کنیم. ✅یکی از خلاهای ما در مبحث معماری و توسعه شهری، نظارت است. برای جبران این خلا معمولا به تولید و تصویب ضوابط متعدد می‌پردازیم. زمانی که تعدد ضوابط از حد مشخصی فراتر می‌رود، شرایط برای خلاقیت معماران محدود می‌شود. از این رو اگر به جای تولید ضوابط، بر آموزش اصول و چارچوب‌های درست به معماران و ناظران تمرکز کنیم، نتیجه بهتری خواهد داشت. ✅معمار باید خلاق باشد؛ معمار باید عاشق باشد... ✅امروزه خلق یک اثر مفهوم خود را گم کرده است. به صرف اینکه فرم‌هایی خلق کنیم که تا به امروز کسی سراغ آن‌ها نرفته، نمی‌توان سخن از خلاقیت گفت. ✅معماری هر دیاری آیینه تمام‌نمای جامعه است. هر آنچه را که امروزه در فرهنگ و آداب‌ورسوم مردم جامعه می‌بینیم، نمود آن در معماری هم دیده می‌شود. ✅معماران جوان هیچ‌گاه نباید اتود و پوستی را زمین بگذارند. شاید ده‌ها بار یک طرح را اتود بزنید و موفق نشوید؛ اما باید حوصله کرد و باز هم تلاش کرد. ✅امروزه معماران جوان ما، آنچه را که باید بدانند، نمی‌دانند. برای بسیاری از مسئولیت‌های حرفه‌ای خود آموزش ندیده‌اند. ✅معماری باید در مرتبه‌ای باشد که نیازی به حرف زدن ما نداشته باشد. معمار نباید حرف بزند؛ کار معمار باید حرف بزند. ✅معماری بازتاب جهان‌بینی یک جامعه است و ریشه در فرهنگ دارد. معماری خرد و دانشی است که باید کسب کنیم. معماری باید محصول خرد جمعی باشد که تنها با دانشکده رفتن و درس خواندن و مدرک گرفتن به دست نخواهد آمد. باید با مردم بنشینیم؛ با مردم بزییم و نفس مردم را حس کنیم... ✅مشکلاتی که ما امروزه درباره معماری امروزمان لیست می‌کنیم، علائم یک بیماری است که آن بیماری چیز دیگری است. نباید علائم بیماری را با خود بیماری اشتباه بگیریم. ✅اگر قبول کنیم که اساس معماری اندیشه است، جایگاه اندیشه در شکل‌گیری معماری چیست؟ گرفتاری ما در فقر مبانی نظری استوار و پیروی از روش‌هایی است که از زیست‌بوم دیگری وارد کرده‌ایم، بدون اینکه سنخیت آن را با خودمان بسنجیم. ⭕️نکات یادشده، تلخیصی از دیدگاه معماران حاضر در پانل است و نقل به مضمون شده است. #چارسوق @chaarsuoq
Mostrar todo...
🔸معماری برای انسان یا انسان برای معماری؟ ✍مریم پوراسماعیل - چندانی از مخابرهٔ خبر سوختن بخشی از کلیسای نتردام پاریس نگذشته است. خبری که آه از نهاد عارف و عامی، پاریس‌دیده‌ها و پاریس‌ندیده‌ها (مثل من) برآورد. ویدئوها نشان می‌داد که بسیاری از مردم پاریس در اطراف کلیسا هاج‌وواج ایستاده بودند و بعضی‌هاشان از شدت تأثر های‌های گریه می‌کردند. لابد شما هم مثل من با خود گفته‌اید که بوَد آیا روزی افکار عمومی کشور ما هم نسبت به تخریب میراث فرهنگی و طبیعیِ خودش اینجور واکنش نشان بدهد؟ - رئیس جمهورِ فرانسه بلافاصله (فکر می‌کنم ما ایرانی‌ها معنیِ این «بلافاصله» را خوب بفهمیم) واکنش نشان داد و از جلب کمک و تخصیص اعتبارهایی برای بازسازی بنای کلیسا آن‌هم بهتر از روز اولش خبر داد. لابد شما هم مثل من آهی از نهادتان برآمد و به هزارویک اثر معماری ایران – در داخل و خارج مرزهایش - فکر کردید و «ای‌کاش‌ها» و «بوَد آیاها» سردادید. - چیزی نگذشت که خیابان‌های پاریس که در ممالکی چون فرانسه عرصهٔ فعالیت‌های مدنی است پیام دیگری به مردمِ سراسر کشورها مخابره کرد. جلیقه‌زردها آمدند و گفتند چطور است که در حادثهٔ نتردام (آدم را یاد «حادثهٔ پلاسکو» می‌اندازَد!) رئیس‌جمهور مملکت، چنین و چنان به صحنه آمد و پای چندین میلیارد یورو پول به میان آمد و فلان و بهمان، ولی ما که ماه‌هاست کف این خیابان فریاد می‌زنیم صدایمان به گوش کسی نمی‌رسد و اگر می‌رسد کار درخوری برایش نمی‌شود؟! - بعد از شنیدنِ این خبر، بی‌درنگ یادم افتاد که سال‌ها پیش توی کتابِ زندگینامهٔ آرتور دو سنت اگزوپری - خالق شازده کوچولو - خوانده بودم که روزی، او همراه با دوستانش برای دیدن یک قلعهٔ تاریخی سفر می‌کند ولی به‌جای بازدید از قلعه با بچه‌های توی کوچه گل کوچیک بازی می‌کند (با اندکی تحریف)! رفقا که از این برخورد اگزوپری بهشان برخورده بود سبب را جویا می‌شوند. اگزوپری جمله‌ای می‌گوید که من مدت‌های مدید است آن را به‌خاطر سپرده‌ام: «من آدم‌ها را به بناها ترجیح می‌دهم». - بی‌شک استادان و دانشجویان معماری در اثبات لزوم حفظ میراث معماری حرف‌های بسیار دارند. از مسائل هویتی بگیر تا موضوعاتی در باب تاریخ و سنت و چه و چه که همه‌شان درست است. اما لطفاً بیایید کمی به اتفاقات اخیر فرانسه و این جملهٔ آخری که از اگزوپری آورده‌ام دقت کنیم. در نظر ما فرانسه مهد دموکراسی، آزادی و مدنیّت است. جایی‌که اغلب شهروندان مثل چشم‌شان از میراث فرهنگی و طبیعی مملکت‌شان مراقبت می‌کنند. اما حضور جلیقه‌زردها نشان می‌دهد که عده‌ای – که تعدادشان هم کم نیست – فکر می‌کنند (درست هم فکر می‌کنند) که شأن و کرامتشان پامال شده و می‌بینند که درعوض، یک بنای تاریخی چه شأن و کرامتِ رشک‌برانگیزی دارد. - اگزوپری – که نمی‌دانم شاعرش بگویم یا عارف یا فیلسوف – آدم‌ها را به بناها ترجیح داد و اثری خلق کرد که پس از کتاب‌های مقدس، پُرخواننده‌ترین کتاب در همهٔ ادوار تاریخ است. حاصل توجه یکسویه به بناهای تاریخی منهای انسان هم تبدیل فرهنگ است به صنعت فرهنگی. صنعتی مثل همهٔ انواع دیگر صنایعِ مدرن در خدمت سرمایه و سرمایه‌دار و سرمایه‌داری. صنعتی که ممکن است آدم‌ها را لابه‌لای چرخ‌دنده‌هاش له کند. - حوادث فرانسه یک پیام بزرگ برای ما ایرانی‌ها - که تازه اول راهیم دارد؛ برای ما که اولاً ناچاریم توجه مردم و مسئولین خود را به لزوم حفظ میراث معماری کشورمان جلب کنیم و بعدش تازه برسیم به موضوعاتی که امروز در فضای فرهنگی و دانشگاهی و علمی دنیا دربارهٔ انواع رویکرد به این‌گونه وجود دارد. پیام ساده اما عمیق است: «تا شأن و کرامت انسان‌ها به‌تمامی حفظ و پاسداری نشود، صحبت از شأن و کرامت بناهای معماری خالی از مفهوم و معنی است». بیاییم به وضعیت شأن و کرامت آدم‌ها در فضای فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی-سیاسی کشورمان نگاهی بیندازیم. 📚بازنشر از: @asmaaneh مشاهده نسخۀ اصلی در وبگاه آسمانه: http://asmaneh.com/feed/5cbd86c28b0ede0e16c48367 #یادداشت #مریم_پوراسماعیل #چارسوق @chaarsuoq
Mostrar todo...
{{og.title}}

{{og.content | htmlToPlaintext}}

🔸درباره موضوع خلیج فارس، گذشته از مسائل فراملی و ابعاد دیپلماتیک و تاریخی که بر سر نام #خلیج_فارس وجود دارد، موضوع توجه داخلی به این خلیج و نواحی پیرامون آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. 📝رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به مناسبت #روز_ملی_خلیج_فارس در توییتر خود بعد فرهنگی خلیج فارس را هم یکی از ظرفیت‌های مهم شکوفایی کشور دانسته است. اما شاید این هم تمام ماجرا نباشد. 🔍چارسوق توجه به ابعاد برنامه‌ریزی منطقه‌ای و #آمایش_سرزمین را هم از مهم‌ترین مسایل مرتبط با این ناحیه از سرزمین عزیزمان می‌داند. بسیاری از نواحی پیرامون خلیج فارس با وجود پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های سرشار، اما همچنان در شمار مناطق محروم و کمتر برخوردار کشور دسته‌بندی می‌شوند. در اینکه خلیج فارس همواره فارس خواهد ماند، تردیدی نیست، اما تاریخ خلیج فارس تنها روایتگر نام آن نیست؛ بلکه روایت زندگی مردمانی است که برهه‌هایی از تاریخ این سرزمین را ساخته‌اند؛ مردمانی که این روزها نشانی از آن شکوه تاریخی را در زندگی خود نمی‌بینند... #چارسوق @chaarsuoq
Mostrar todo...
🔸درخواست توقف اجرای پروژه چهارباغ عباسی اصفهان گروهی از شهروندان و کنشگران شهری و میراثی در نامه‌ای به معاون معماری و شهرسازی شهرداری #اصفهان ، خواستار توقف روند اجرایی پروژه #چهارباغ_عباسی و رصد رفتار اجتماعی مردم در این فضای شهری شدند. متن نامه به شرح زیر است: 5 اردی‌بهشت 1398 جناب آقای دکتر حسینی‌نیا معاون محترم معماری و شهرسازیِ شهرداریِ اصفهان با سلام درخواستِ امضاکنندگانِ زیر بسیار ساده، یا به‌عبارتِ دقیق‌تر، سهلِ ممتنع است. پیاده‌راه‌سازیِ چهارباغِ عباسی، شاید یکی از دوران‌سازترین اقداماتِ شهری در تاریخ معاصرِ اصفهان است. این اقدام، گذشته از همه‌ی اگرواماهای کالبدی و معماریِ آن، به‌خودیِ خود، بی‌شک سپهرِ عمومی و اجتماعیِ حداقل منطقه‌ی مرکزیِ شهرِ اصفهان را دچارِ تغییرات و تحولاتی قابل‌توجه و پایدار خواهد کرد و تنها زمان، کیفیتِ این تحولات را روشن می‌کند. امضاکنندگانِ این نامه معتقدند که با توجه به مقیاسِ قابل‌توجهِ این مداخله‌ی شهریِ مهم و پیچیدگی تاثیرات آن، ادامه‌ی مداخله، مشخصا در قالبِ تصمیم‌گیری‌های کالبدی و اجرای طرحِ محدوده‌ی میانی (صرف‌نظر از این که چه طرحی‌ست)، فعلا زودهنگام است. امضاکنندگانِ این نامه معتقدند که پیش از هر مداخله‌ی کالبدیِ دیگری، به‌خصوص مداخلاتِ گسترده و ماندگار، اکنون زمانِ رصد و پایشِ این فضای عمومی و کنش‌های اجتماعی و عمومیِ آن است. به‌عبارت دیگر، اکنون در یک دوره‌ی زمانیِ مشخص، باید با رصدِ رفتار اجتماعی و عمومیِ مردم در این فضای شهری، به‌جای اقداماتِ سریعِ اجرایی، مقدماتِ تصمیم‌گیری‌های کالبدیِ سنجیده‌تری را برای آینده فراهم آورد. با عنایت به ملاحظاتِ یادشده، امضاکنندگانِ این نامه از حضرت‌عالی درخواست می‌کنند: 1. فعلا و با یک برنامه‌ی تعریف‌شده و در مدت‌زمانی مشخص، از اجرای هرگونه طرحِ کالبدیِ ماندگار و ثابت در چهارباغِ عباسی خودداری فرمایید. 2. با تشکیلِ کارگروهی ویژه، زندگیِ فضای عمومیِ این فضای شهری را، پایش و رصد و مطالعه کنید تا از نتایجِ آن برای تدارکِ اقداماتِ کالبدیِ سنجیده‌تری استفاده شود. هستند گروهی از «مردمِ عادی»ِ علاقمند و حساس به شهر که به‌طورِ خودجوش چندی‌ست به کارِ پایشِ این فضای عمومی پرداخته‌اند و آماده‌اند تا با مدیریتِ شهری در این مهم همکاری کنند تا بدین‌ترتیب، شعارِ مشارکتِ مردمی در بازآفرینی و توسعه‌ی شهری تاحدی محقَّق شود. امید است در چنین بزنگاهی از تاریخِ معاصرِ اصفهان و در چنین فضای شهریِ بااهمیتی، با درایتی که از حضرت‌عالی سراغ داریم، اقداماتی مانندِ پروژه‌ی شکست‌خورده‌ی «بدنه‌سازی شرق چهارباغ عباسی» تکرار نشود. #چارسوق @chaarsuoq
Mostrar todo...
4_5915799129291752591.pdf2.60 KB
معماری تجلی هنر و اندیشه است در شکل دادن به زندگی روز معمار گرامی #چارسوق @chaarsuoq
Mostrar todo...
🔴فراخوان بین المللی پرونده ویژه دو فصلنامه علمی-تخصصی #سروین نشریه تخصصی اتحادیه معماری، مرمت و شهرسازی ایران 🔻این پرونده بناها و فضاهای ناشناخته ♦مهلت ارسال آثار : ۲۰ فروردین ۹۸ همراه با اعطای گواهی و جوایز نفیس به پروژه منتخب و چاپ شده در نشریه کمیته نشریه و روابط عمومی اتحادیه معماری، مرمت ، شهرسازی هماهنگی و کسب اطلاعات بیشتر: @saeed_sh00 @pariisa_krbl @uaurir
Mostrar todo...
🔴فراخوان بین اللملی پرونده ویژه دو فصلنامه علمی-تخصصی سروین نشریه تخصصی اتحادیه معماری، مرمت و شهرسازی ایران 🔻این پرونده بناها و فضاهای ناشناخته ♦مهلت ارسال آثار : ۲۰ فروردین ۹۸ همراه با اعطای گواهی و جوایز نفیس به پروژه منتخب و چاپ شده در نشریه کمیته نشریه و روابط عمومی اتحادیه معماری، مرمت ، شهرسازی هماهنگی و کسب اطلاعات بیشتر : @saeed_sh00 @pariisa_krbl @uaurir
Mostrar todo...
👆📝 سیلیِ دمادمِ سیل بر صورت‌های ما! «ناگهان رعد و برق زد، آسمان غرید و باران به شدت شروع شد. عده‌ای از ده – که ۱۰۰ قدم با چادر ما فاصله داشت – آمدند و گفتند: آب زیادی می‌آید و بهتر است با چادر خود از آنجا برویم. ولی ما مایل نبودیم بساطمان را جمع کنیم و تصور خطر نمی‌کردیم ... حدود ۲ دقیقه پس از اینکه اهالی ده ما را ترک کردند صدای نهر بلندتر شد و صدای ریزش سنگ‌ها را شنیدیم. زمان فرار بود! ... پابرهنه به سرعتی که در توانمان بود به طرف ده دویدیم. چند ثانیه بعد سیل به محل چادر ما رسید. وقتی به ده رسیدیم سخت مأیوس بودیم. همه چیز را از دست داده بودیم. در تاریکی به محوطۀ میان خانه‌ها وارد شدیم. اهالی ده آمدند و ما را آرام کردند و اطمینان دادند که سیل به این نقطه نخواهد آمد». این بخشی از خاطرات دو همسفر جغرافی‌دان و کوهنورد اتریشی بود که مجهز به ابزار هواشناسی بودند و برای آشنایی با دماوند به سال ۱۹۳۶ به آن ناحیه سفر کرده و با فاجعۀ سیل شبانه مواجه شدند. در گزارش‌های مربوط به سیل این جملات بسیار تکرار می‌شود: «ناگهان آسمان غرید، رگباری گرفت و سیلی مهیب آمد» که مبیّن غافلگیر شدن است. در جایی چون ایران، سیل و خصوصا سیلاب‌های بهاری و تابستانی غیرمنتظره است. در چشم به هم‌زدنی، بارشی کوتاه مبدل به سیل ناگهانی (flash flood) می‌شود. این نوع سیل، علیرغم تصورمان حجم محدودی آب است که سرعت بسیار دارد و در چشم‌به‌هم‌زدنی می‌آید و می‌گذرد و ویران می‌کند. ایران به‌علت موقعیت کوهستانی و اقلیمی‌اش در زمرۀ نواحی سیل‌خیز جهان است. بسیاری از شهرها و روستاهای ایران بر روی مخروط‌افکنه‌هایی بنا شده که بر اثر سیلاب پدید آمده و آبستن وقوع سیل است. هر شهر و روستا مجاور مسیل‌هایی است که ای‌بسا چندین سال خشک مانده و همین نیز بسیار آدمی را در معرض نسیان نسبت به وقوع مجدد سیل قرار می‌دهد؛ لیکن از دیرباز اهالی روستاها و شهرهای مجاور به ردپای سیل در بیشترین و بحرانی‌ترین حالتش، اعتماد می‌کردند و سکونتگاهشان را با فاصلۀ مطمئنی از حریم آن برپا می‌کردند. پنداری ساکنین نواحی مختلف فهمیده بودند که در ایران این «شرایط بحرانی» است که اندازه‌های واقعی سکونت را تعیین می‌کند و نه «شرایط میانگین‌»؛ فلذا حتی در مواقع عادی نیز درعوضِ فراموش کردن بحران‌ها، متذکر و مجهز به تمهیداتی برای رویارویی با آن بودند. کم نیست تمثیل و مثل‌هایی چون «هرچیز که خوار آید، روزی به کار آید» در زبان فارسی که دقیقا متناسب با زندگی در محیطی است که بحران‌ها نقشی ‌تعیین‌کننده در آن دارند. ایرانیان زندگی را فرصتی میان دو بحران درک کرده بودند؛ میان دو سیل، میان دو زلزله، میان دو خشکسالی. در هر شهر یا روستایی، دست‌کم تعدادی از اهالی، مجهز به دانشی بودند که از روی معدود نشانه‌های جوی، وقوع سیل را پیش‌بینی کنند. این دانش نه همچون علم هواشناسی امروز، مجموعه قوانینی عمومی و فراگیر، بلکه مختص به همان نقطه بود؛ دانشی که سینه به سینه انتقال می‌یافت. محمد بهمن‌بیگی در کتاب «اگر قره‌قاج نبود»، از وقوع سیلی یاد کرده که یکی از اهالی ایل با نگاه کردن به آسمان، آن را پیش‌بینی کرد: «آفتاب صبح ابرها را سوخت. باد شمال می‌وزد. باران در راه است». همین عباراتِ مختصر کافی بود که همۀ اهل ایل و یا روستا گوش‌به‌زنگ فرارسیدن سیل باشند. عجیب است که امروز با وجود توانمندتر شدن به لحاظ تکنولوژیک، عوارض مخرب سیل تشدید شده؛ سیل خانه‌های نوسازمان را ویران، خودروهایمان را متلاشی و به راحتی جان عزیزانمان را می‌گیرد. امروز به علم فراگیر هواشناسی مجهزیم ولیکن از درک احوال جوی تک‌تک نقاط سرزمینمان عاجزیم. با اتکای به توان تکنولوژیکمان به حریم رودخانه‌ها تجاوز می‌کنیم و در آن خانه و پارکینگ طبقاتی و اتوبان و جاده می‌سازیم، و همین اتکای بی‌مورد به تکنولوژی، در مواقع بحرانی بر زمینمان می‌زند. اگر پیشینیان حواسشان بود که بر گردۀ شیری پرزور زندگی می‌کنند که هر لحظه ممکن است بجنبد و ساقطشان کند، امروز ما تصورمان این است که بر روی زمینی که مقهورمان شده، سکونت داریم و مجازیم با استمداد از فناوری‌های جدید، در آن به هر نحو مداخله کنیم، لیکن از آنجا که بستر طبیعی سکونت ما، تابع توهمات ما نیست، هر از چندگاهی از شیر زخمی می‌خوریم ولی چون از هشیاری بی‌بهره‌ایم، به‌سرعت زخم‌ها را فراموش می‌کنیم. انتشار اخبار سیل اخیر آذربایجان بسیار دردناک بود. در صحنه‌هایی از این فاجعه می‌دیدیم که چطور برخی از هموطنان به اتومبیلشان بیشتر از بستر امن حاشیۀ رودخانه اعتماد کرده و حاضر نبودند از آن پیاده شوند. حتی تلاش می‌کردند از همۀ امکانات اتومبیلشان نظیر روشن کردن چراغ و بستن کمربند ایمنی بهره برند! غافل‌ازینکه زور طبیعت بیشتر از امکانات ما است. @seyedmohammadbeheshti
Mostrar todo...
شیراز هم چون دیگر شهرهای ایران، خود را برای آغاز سالی سرشار از زیبایی آماده کرده بود. اما هم‌اکنون... @chaarsuoq
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.