ݒــــــــإیــــــإݩ ٺَــــݪــــڂ💔
ٺـو چـــہ دانــــے ڪـــہ چــِهـا ڪـــرد فــراقـــٺ بـــا مــَـن ...🖤 بی تو با خاطرهایت چکنم.😔 . . . لفت ندید 🙏 بزارید رو بیصدا
Mostrar más582
Suscriptores
Sin datos24 horas
-187 días
-5330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
00:05
Video unavailableShow in Telegram
امشب
از تمام شب ها آرامترم
نگران فردا نیستم
همه چیز را به خدا سپرده ام
او بزرگ و مهربان است...
" شب بخیر "
وقتایی که : برای شب های تنهاییتون به لازمهِ هندزفرى
01:01
Video unavailableShow in Telegram
تمام تنم میلرزد…
از زخمهایی که خورده ام..!!
من از دست رفته ام…شکسـ ــ ـ ـته ام
می فهمی؟؟
به انتهای بودنم رسیده ام
اما…!
اشــــــک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لبخـــندی که درد میــــکند
00:44
Video unavailableShow in Telegram
وَعده دادی که به هَمراهِ بَهار میآیی،،
نوبَهار آمَد و مَن
چَشم به راهَت دارَم..🍃
حمیدرضا یگانه
Photo unavailableShow in Telegram
سینها را که چیدم
عکس انداختم با تنهایی خودم که بی تو
که چند سال از آن همه ای کاشها گذشت
و کنار هم نبودیم هرگز
و سال تحویل بشود یا نه ؟
از من روسریهای آبی در سفره تو باد میخورند
از تو
ماهیهایی که ناگزیر قفس را پذیرفتهاند
سفره را چیدهام
کنار خودم
کنار خودت
و خیلیها باید کسی کنارشان باشد که نیست ..
نیست که نباید بوده باشد
نیست که سفره همیشه بفهمد بزرگترین تحولش تیر خورده است
نیست که نیست
و گشتن بیفایده نبود
زیراکه خاطرات ما
کنار ما پنهانی نشستند ..
برای دیگری چای دم کردند
روی هم را بوسیدند
که سال خوبی آغاز شده باشد !
Photo unavailableShow in Telegram
اتفاق است و می افتد ...
می دانم یک شب
از حوالی خواب هایت خواهم گذشت
و دهان گشوده ی شب را
به بوسه ای طولانی
خواهم بست
Photo unavailableShow in Telegram
دوست داشتنت را
از سالی به سال دیگری جابه جا می کنم !
مثل دانش آموزی
که مشقش را
در دفتری تازه پاک نویس می کند ...!
صدای تو ،
عطرتو ،
نامه های تو
شماره تلفن تو و صندوق پستی تو را هم منتقل می کنم
و می آویزمشان به کمد سال جدید
اقامت دائمی قلبم را
به تو می دهم
تو را دوست دارم
و هرگز رهایت نمی کنم !
بر برگه ی تقویم آخرین روزِ سال
در آغوش می گیرمت
و در چهار فصل سال می چرخانمت
🥀
هر شب
نبودنت را به آغوش مى کشم
و هر صبح
خاطره اى خیس را آویزان می کنم
اشک هایم که خشک شود
بوی دلتنگى بلند مى شود...