اشعار دیبا

بــرای دیـگـران بـودی بـرای دیگـران مـانـدی و من با گریه میگویَم"خلایق هرچه لایق را" میلاد میرزایی @ashar_diba

پـرَت! بـالـی بـه پـرهـای غـزل داد به من کندوی لب هایت عسل داد چـه زیبـا سـرنوشتـی شد نصیبم تـو را خـالـق بـه مـن روز ازل داد ولی‌الله تیموری @ashar_diba

مگـو فـردا بَـرت آیم، کـه من دور از تو تا فـردا نخواهم زیست خواهم مُرد، یا امروز یا امشب هاتف اصفهانی @ashar_diba

دل ز مـا ، پیوستـه آن غارتگـرِ جان بشکند از شکست دل چه باکش آنکه پیمان بشکند شـد درونِ سیـنـه زنـدانـی ، دلِ دیـوانـه ام اخر این وحشی صفت درهای زندان بشکند از مَـذمّـت کـم نـگــردد ، خـوبـی دلــدارِ مـا قیمـت یوسف کجا، از سنـگ بهتان بشکند؟ از نگـاهِ گـاه گـاهـش، مـی‌بـرم بر حـق پنـاه چشمِ مستش توبه ها، از اهلِ ایمان بشکند عـشـق آمـد ، آرزوهـای دگـر در هـم شکست پور آذر بـی امـان، بت هـای بی جان بشکند ظالم‌آخر میخورد از صبرِ مظلومان شکست کس ندید از ضربه‌های پتک ، سندان بشکند مدعـی گـفتا به من ، دل را رها کـن از نگـار پاسخـی باید که از او، سخت دندان بشکند محسن دولتی @ashar_diba

دل ز مـا ، پیوستـه آن غارتگـرِ جان بشکند از شکست دل چه باکش آنکه پیمان بشکند شـد درونِ سیـنـه زنـدانـی ، دلِ دیـوانـه ام اخر این وحشی صفت درهای زندان بشکند از مَـذمّـت کـم نگــردد ، خـوبـی دلـدارِ مـا قیمت یوسف کجا، از سنگ بهتان بشکند؟ از نگـاهِ گـاه گـاهـش، مـی‌بـرم بر حق پناه چشمِ مستش توبه ها از اهلِ ایمان بشکند عشـق آمـد، آرزوهـای دگـر در هم شکست پور آذر بی امان، بت های بی جان بشکند ظالم آخر میخورد از صبرِ مظلومان شکست کس ندید از ضربه های پتک ، سندان بشکند مدعـی گـفتا به من ، دل را رها کـن از نگـار پاسخـی باید که از او، سخت دندان بشکند محسن دولتی @ashar_diba

در گوش به جز عشق توأم زمزمه‌ای نیست در سـر به جز از شور توأم همهمه‌ای نیست در دیر و حرم، مطـرب و مؤذن همه در ذکر جـز یـاد تـو هـرجـا شنـوم ، زمزمه‌ای نیست آشفته شیرازی @ashar_diba

چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد حآفظ @ashar_diba

با تو آن روز که شطرنج محبت چیـدم مـاتـیِ خـود ز تـو ، در بـازی اول دیـدم محتشم کاشانی @ashar_diba