cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

خوشه های حرف

دل نوشته های یک دوست در این لینک ناشناس منم شما رو میخونم: https://telegram.me/dar2delbot?start=send_a0DaAZ (فعلا تبادل و معرفی نداریم، درخواست نفرمایید.)

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
234
Suscriptores
Sin datos24 horas
-27 días
-130 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

آن‌قدر خوابت را دیده‌ام که واقعیتت را از دست داده‌ای... #روبرو_دسنوس
Mostrar todo...
2👍 1
مَن قِصِه‌ی فِراقِ تو را خاک كَرده‌اَم حاصِل چه شُد؟ جَوانه زَدی، بيشتَر شُدی... #سعید_شیروانی
Mostrar todo...
3
. پرسیدی: (( چگونه دوستم داری ؟ )) . گفتم: (( پرنده‌ای عاشقم که برخورد گلوله‌ای به سینه‌ام تا مرگ بیشتر از چند ثانیه طول نمی‌کشد و آن چند ثانیه را به تو فکر خواهم کرد )) . . . #آریا_معصومی
Mostrar todo...
2👍 1
دوباره می‌نویسمت کنار بیت آخرم و چکه چکه می‌چکم به سطرهای دفترم تو مثل ماه برکه‌ای و من غریق مست شب دوباره تو دوباره من شناوری شناورم... #حسين_منزوى
Mostrar todo...
2👍 1
اولین رنج بر می گردد به عصر دایناسورها وقتی که مادری نتوانست کودکش را از پرت شدن به دره نجات دهد آرام به شکاف سنگ ها برگشت رنج اما منقرض نشد هر پرنده در لانه اش جوجه ای را برای مهاجرت پرورش داد هر رودخانه دانه ای را تا دهانه ی آبشار بدرقه کرد که اجداد ما از درخت ها پایین آمدند و رنج بر دو پای خودش ایستاد بودن فلسفه ی پیچیده ای نیست رنجی است کوچک که در زیر سنگی بزرگ زندگی می کند #محمد_علی_نوری
Mostrar todo...
3
فکر می‌کنید آدم از چه می‌میرد؟ از گرسنگی؟ از سیگار؟ از غصه؟! نه. آدم از بی‌امیدی می‌میرد. از اینکه هر روز صبح چشم‌هایش را باز کند و نداند چرا. •فرانسیس فورد کاپولا
Mostrar todo...
👍 3 1
ای در طلب گره‌گشائی مرده در وصل بزاده وز جدائی مرده ای در لب بحر تشنه در خواب شده و اندر سر گنج از گدائی مرده #مولانا
Mostrar todo...
4
ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی شهری به تیغ غمزه خون خوار و لعل لب مجروح می‌کنی و نمک می‌پراکنی از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست ور متفق شوند جهانی به دشمنی با مدعی بگوی که ما خود شکسته‌ایم محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی #سعدي
Mostrar todo...
👍 1
(( دو آدم برفی از چشم‌هاشان برف بارید )) . . . کمی از هم دوریم شبیه دو فنجان چای روی میز بی‌خبر از این‌که در جهان قبل تا نقطه‌ی فنا در گرمی هم لولیده‌ایم و حالا سرد می‌شویم شبیه دو عاشق که خط استوا شروع جدایی‌شان بود و از هم دور شدند دور و سرد آنقدر که دو آدم‌برفی از چشم‌هاشان برف بارید و قطب‌ها پدید آمدند... . . . #آریا_معصومی
Mostrar todo...
2
خوش به حالِ بوته‌ی یاسی که در ایوانِ توست می تواند هر زمان، دلتنگ شد، بویَت کند #علیرضا_بدیع
Mostrar todo...
2