پارک آینده پژوهی

🔸محققان چینی مغز منجمدشدۀ انسان را دوباره زنده کردند محققان دانشگاه‌ فودان شانگهای توانستند یک ترکیب شیمیایی اختراع کنند که هنگام یخ‌زدگی از اعصاب در مقابل آسیب‌ها حفاظت کند. 🔹۸۰ درصد سلول‌های مغز از آب ساخته شده‌اند. شکل‌گیری کریستال‌های یخ در آن، هنگام انجماد ممکن است به سلول‌ها آسیب برساند و آن‌ها را از بین ببرد. بنابراین سلول‌های مغزی پس از آب‌شدن یخ عملکرد خود را از دست می‌دهند. 🔹این دستاورد جدید نه‌تنها برای عصب‌شناسانی که به‌دنبال توسعۀ داروهای جدید هستند، بلکه برای ایدۀ احیای افرادی که می‌میرند، یک گام رو به جلو به حساب می‌آید. 🔹براساس این ایده افراد می‌توانند بدن‌هایشان را منجمد و آن‌ها را حفظ کنند تا درآینده با پیشرفت علم بتوانند دوباره به حیات برگردند؛ چیزی شبیه به فیلم‌های علمی-تخیلی و سفر در زمان! #فارس @HOD8HOD

🔻 🟪 در فصل چهارم گود، چه موضوعاتی طرح خواهد شد؟ ◽️ با ارائه‌دهنده‌ها و موضوع ارائه‌های فصل چهارم گود، بیشتر آشنا شوید! #گود #خیابان_آزادی_بن_بست_شهر_نو ˹@goadmedia1 | گود مدیا˼

🔻بنابر آنچه ذکر شد، باید وزن بیشتری برای تحولات فناورانه قائل شد؛ تحت تأثیر این تحولات، در خصوص نگرش خطی به تغییرات جوامع باید تردید کرد و نسبت به توصیف جوامع بر اساس نگرش خطی، احتیاط بیشتری کرد. اکنون جامعه ایران، یک جامعه شبکه‌ای است. این جامعه شبکه‌ای فرصت‌های جدیدی را برای مردم خلق کرده و محدودیت‌های جدیدی را در برابر آن‌ها گذاشته است. ▪️متن کامل این یادداشت را در این لینک می‌توانید بخوانید.

🔺❌ پس از اینکه طی دو ماهی با کتاب سنتولا همراه بودم ، این یادداشت را برای معرفی نوشتم . به صورت اتفاقی امروز این یادداشت را در کانال دیپلماسی ایران دیدم .. 🔵🔴به بهانه نامه آصف بیات به سعید مدنی: تحولات فناورانه چگونه بر تحولات اجتماعی و سیاسی سایه افکنده‌اند؟ ✍🏻محمد رهبری|منتشر شده در هفته‌نامه صدا 🔻یادداشت‌ها و مواضع دو جامعه‌شناس برجسته در روزهای اخیر توجه اندیشمندان و کنشگران سیاسی و مدنی را به‌خود جلب کرده است. نخست، گفت‌وگوی سعید مدنی با حسین رزاق در زندان بوده که در آن مباحثی راجع به شرایط اجتماعی و سیاسی ایران مطرح شده و دوم یادداشت انتقادی آصف بیات راجع به این مباحث بوده است. 🔻هر دو جامعه‌شناس از منظر نظری چنان به مباحث تسلط دارند که نقد آن، جسارت زیادی می‌طلبد. با این‌حال، تصور می‌کنم بحث در باب مباحث مطرح شده بتواند به فهم بهتر آن و همچنین تدقیق آن‌ها کمک کرده و راه را برای فهم بهتر وضعیت اجتماعی-سیاسی و تغییر آن فراهم کند. در همین رابطه نکاتی را در ضرورت بکارگیری مفاهیم جدید در نسبت با تحولات فناورانه برای تحلیل جامعه ایران نوشته‌ام که خلاصه آن در ادامه آمده است. 🔻آقای بیات در یادداشت خود، از بکارگیری مفاهیمی نظیر «جامعه شبکه‌ای» توسط سعید مدنی انتقاد کرده است. او با بکارگیری مفهوم جامعه شبکه‌ای از آن رو مخالف می‌کند که آن را مختص به جوامع «پسا صنعتی» می‌داند. با این حال، به نظر نگارنده، این نگاه خطی به تحولات جوامع، نگاه درستی نیست چرا که تأثیر تحولات فناورانه را بر آن نادیده می‌گیرد. 🔻ظهور تکنولوژی و فناوری‌های نوظهور در بسیاری از جوامع و روند جهانی‌شدن، عملا نحوه تکوین و تکامل جوامع را تغییر داده است. این موضوع اتفاقا از منظر کاستلز، مبدع تئوری جامعه شبکه‌ای نیز دور نمانده است. او، بر خلاف آقای بیات، تعبیر «جامعه شبکه‌ای» را برای جوامعی مثل ایران هم بکار می‌برد و آن را منحصر به جوامع پسا صنعتی نکرده است. بحثی که او در رابطه با انقلاب‌های عربی و جوامعی نظیر مصر و تونس دارد کاملا متأثر از مفهوم جامعه شبکه‌ای است و این مفهوم را برای آن جوامع نیز بکار می‌برد. 🔻آقای بیات در یادداشت‌شان در نقد بکارگیری جامعه شبکه‌ای مدنظر کاستلز گفته‌اند که «شبکه‌های مورد نظر کاستلز اصولاً با فناوریِ نوینِ دیجیتالی پدید آمده‌اند» و فرض گرفته‌اند که شبکه‌ها در ایران متأثر از این فناوری‌های نوظهور نیست. اما بنظر می‌رسد این فرض صحیحی نباشد. 🔻چطور می‌توان جامعه ایران را که، طبق نظرسنجی ایسپا، در آن حدود ۸۰ درصد از مردم از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها استفاده می‌کنند، بسیاری از روابط و ارتباطات از طریق پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و توسعه پیدا می‌کند و نفوذ اینترنت در آن بیش از 95 درصد است متأثر از فناوری‌های جدید ندانست و شبکه‌های درون آن را صرفا برآمده از شبکه‌های سنتی تلقی کرد؟ 🔻اگر بپذیریم مفهوم جامعه شبکه‌ای برای جامعه ایران کاربرد دارد، آنگاه باید چارچوب مفهومی جدیدی را برای جامعه و تحلیل آن در نظر گرفت. بر مبنای این چارچوب جدید، و درون جامعه شبکه‌ای، یکی از مسائلی که باید بیشتر به آن پرداخت موضوع «رهبری» و «سازماندهی» است. رهبری و سازماندهی در جامعه شبکه‌ای دستخوش تغییر شده است؛ شکل‌گیری روابط افقی، نیاز به سازمان‌های سیاسی را کاهش داد و تولد «سیاست رسوایی» در دل جامعه شبکه‌ای، امکان اعتماد به رهبران و تولد رهبران کاریزماتیک را کم کرده است. 🔻واقعیت آن است که تولد یک «رهبر انقلابی» در دوران جدید بسیار سخت‌تر از گذشته است. در این دوران، به قول کاستلز، شایعه‌های شبکه‌سازی‌شده دیجیتال به راحتی جایگاه اخلاقی رهبران را تخریب می‌کند. علاوه بر آن، گسترش روابط افقی، احساس نیاز به رهبران و سازمان‌های سیاسی را کاهش داده است. 🔻بنابراین می‌توان گفت که «رهبر گریزی» یکی از ویژگی‌های جوامع شبکه‌ای و تحت تأثیر سیاست رسوایی است که نه فقط مختص به جوامع پسا صنعتی که مربوط به جوامعی نظیر جامعه ایران نیز هست. 🔻آقای بیات در یادداشتشان به درستی به ضرورت وجود رهبر و سازماندهی برای تغییرات بزرگ و انقلابی اشاره کرده‌اند. اما بر اساس آنچه ذکر شد، در جامعه شبکه‌ای، تولد رهبری که بتواند اعتماد توده‌ها را جلب کند، اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است. 🔻در فقدان سازماندهی سلسله‌مراتبی و رهبر کاریزماتیک، همواره عناصر اصلی وقوع انقلاب غایب هستند. بنابراین سخن گفتن از انقلاب در چنین شرایطی، امری انتزاعی است و این امری است که در جریان اعتراضات سال‌های گذشته به‌خوبی نمایان شد.

🛑 قدرت شبکه های اجتماعی ، پیشران تغییر 🖌 سعید غفاری در دنیایی که پیشرفت‌های فن‌آوری ناخواسته به چالش‌های جهانی مانند تغییرات آب و هوایی منجر شده است، کتاب دیمون سنتولا با عنوان : "تغییر: چگونه چیزهای بزرگ اتفاق بیفتد" (2021) چشم‌انداز تازه‌ای را برای فهم و مقابله با این مسائل مبرم ارائه می‌کند. سنتولا بینشی را برای فکر کردن به چالش های معاصر و تاملات آینده پژوهانه فراهم می آورد . او استدلال می‌کند که کلید پرداختن به چنین چالش‌هایی نه تنها در راه‌حل‌های تکنولوژیکی بلکه در تحولات اجتماعی-فرهنگی و سیاسی ناشی از قدرت شبکه‌های اجتماعی نهفته است. 🔸پیامدهای ناخواسته فناوری بینش سنتولا بر پیامدهای ناخواسته پیشرفت تکنولوژی تمرکز دارد و تأکید می‌کند که بسیاری از چالش‌های جهانی امروزی از این پیشرفت‌ها سرچشمه می‌گیرند. سنتولا با شناخت ابعاد اجتماعی-فرهنگی و سیاسی این موضوعات، از تغییر تمرکز به سمت استفاده از شبکه های اجتماعی برای ایجاد تغییرات معنادار حمایت می کند. 🔸نقش شبکه های اجتماعی سنتولا با اقتباس از علم شبکه، این ایده را به چالش می کشد که ایده ها و رفتارها به صورت ویروسی گسترش می یابند. در عوض، او نقش محوری شبکه های اجتماعی را در تأثیرگذاری بر تغییر رفتار انسان برجسته می کند. با درک نحوه عملکرد شبکه‌های اجتماعی، می‌توانیم از قدرت آن‌ها برای انتشار هنجارهای قابل تکراری که تغییرات تحول‌آفرین موفق را هدایت می‌کنند، استفاده کنیم. 🔸نفی اسطوره ها و استقبال از تغییر " تغییر: افسانه‌های رایج در مورد تغییرات اجتماعی را از بین می‌برد و بر اهمیت پرورش و گسترش هنجارهای قابل تکرار بر روی انتشار ساده اطلاعات ویروسی تأکید می‌کند. با شناخت تأثیر شبکه‌های اجتماعی و پویایی رفتار انسانی در آن‌ها، می‌توانیم راه را برای تغییرات تأثیرگذار و پایدار در مقیاس جهانی هموار کنیم. در دنیایی که ارتباط متقابل بیش از هر زمان دیگری رایج است، بینش سنتولا به عنوان چراغ امید عمل می کند و ما را به سمت آینده ای هدایت می کند که در آن شبکه های اجتماعی نه تنها پلتفرم هایی برای اتصال، بلکه کاتالیزورهای تغییرات مثبت هستند. اجازه دهید قدرت شبکه های اجتماعی را در آغوش بگیریم و با هم کار کنیم تا اتفاقات بزرگی رخ دهد. ... 📍https://t.me/parkfs

🛑داستان آینده: تمرین داستان گویی در سیستم های تحول آفرین 🖌سعید غفاری ◀️داستان سرایی از دیرباز به عنوان ابزاری قدرتمند برای ارتباط، آموزش و حفظ فرهنگ شناخته شده است. با این حال، ظرفیت آن به عنوان تمرینی برای تصور و شکل دادن به آینده اغلب نادیده گرفته می شود. قدرت داستان سرایی داستان ها توانایی جذب مخاطبان، انتقال ایده های پیچیده و الهام بخشیدن به کنش فعال را دارند. آنها می توانند ارتباطات عاطفی ایجاد کنند، همدلی بیافرینند و روایت های موجود را به چالش بکشند. زمانی که داستان سرایی برای آینده‌اندیشی به کار می‌رود، می‌تواند به ما کمک کند تا سناریوهای جایگزین را تصور کنیم، پیامدهای انتخاب‌هایمان را کشف کنیم و دیدگاه‌هایمان را برای جهانی بهتر به اشتراک بگذاریم. داستان سرایی در سیستم های تحول آفرین منظور از سیستم‌های دگرگون‌کننده آن‌هایی هستند که هدفشان ایجاد تغییرات اساسی در نحوه تفکر، عمل و سازمان‌دهی ما است. این سیستم ها اغلب چالش های پیچیده ای را دربر می گیرند که نیاز به راه حل های مشترک دارند. 🔸داستان‌سرایی می‌تواند نقش مهمی در این فرآیند داشته باشد: درگیر کردن ذینفعان : داستان‌ها می‌توانند به گرد هم آوردن گروه‌های مختلف، تقویت تفاهم و همکاری کمک کنند. شناخت پیچیدگی ارتباط : درک سیستم های پیچیده ممکن است دشوار باشد، اما داستان ها می توانند عناصر و روابط کلیدی را ساده و روشن کنند. اقدام الهام‌بخش : با ترسیم تصویری واضح از آینده مطلوب، داستان‌ها می‌توانند افراد را تشویق کنند تا در جهت آن چشم‌انداز تلاش کنند. 🔸کارگاه روایت و داستان سرایی داستان سرایی را می توان در زمینه های مختلف برای حمایت از تغییر سیستم های متحول کننده به کار برد، مانند: برنامه‌ریزی سناریو : داستان‌ها را می‌توان برای کشف آینده‌های احتمالی مختلف مورد استفاده قرار داد و به سازمان‌ها و نهادها کمک کرد تا برای طیف وسیعی از نتایج آماده شوند. تمرین‌های تصویری : داستان‌ها می‌توانند به گروه‌ها کمک کنند تا آرزوهای مشترک خود را بیان کنند و چشم‌اندازی قانع‌کننده برای آینده ایجاد کنند. تغییر روایت : با به چالش کشیدن روایت‌های غالب و ارائه داستان‌های جایگزین، می‌توانیم طرز فکر مردم را در مورد مسائل پیچیده فارغ از آنچه وجود دارد ، تغییر دهیم. 🔺پ. ن : داستان سرایی ابزاری قدرتمند برای تغییر سیستم های متحول کننده است. با درگیر کردن ذینفعان، برقراری ارتباط با پیچیدگی و اقدامات الهام‌بخش، داستان‌ها می‌توانند به ما کمک کنند آینده‌ای بهتر را تصور کنیم ، روایت کنیم و خلق کنیم. 📍https://t.me/parkfs

🎶 پوشه شنیداری نشست علمی دگرگونی های آینده آموزش 🗓سه شنبه 9 آبان 1402 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht

🎶 پوشه شنیداری نشست علمی تحول دیجیتال و آینده نظام های آموزشی 🗓 پنجشنبه 25 آبان 1402 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht

🎥 با تجسم باورنکردنی جدید ناسا به درون سیاهچاله بپرید @khabare_vije | Khabarevije.ir