cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

Thinktalk اندیشه ها

اینجا معمولا مطالبی که به نظرم ارزش خوندن و دیدن و شنیدن داره رو گردآوری میکنم. هیچکدام به معنای تایید و.منعکس کننده نظر شخصی من نیست.

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
259
Suscriptores
+124 horas
+97 días
+4430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

11:30
Video unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
نسخه اصلی و‌ قدیمی با صدای هنگامه یاشار تو که ماه بلند آسمونی.....
Mostrar todo...
👍 1
فیلمی فراموش‌شده و بی‌نظیر از کیارستمی: «قضیه شکل اول، شکل دوم» پرسش از «درستی» است. چه چیز درست‌ است و چه چیز نادرست. کارِ درست چیست؟ لو دادن دیگران یا رازداری؟ مقاومت در برابر زور یا تسلیم شدن؟ اولویت دادن به منفعت شخصی یا تن دادن به خواست جمعی؟ عباس کیارستمی در فیلمِ «قضیه شکل اول، شکل دوم» یک چالش فکری بزرگ را ایجاد می‌کند و سپس نخبگان آن زمان ایران را به پرسش می‌گیرد. غیره‌منتظره‌ترین افراد در این فیلم سخن گفته‌اند: • صادق خلخالی (حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی) • ابراهیم یزدی (وزیر امور خارجه) • نورالدین کیانوری (دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده ایران) • دکتر هدایت‌الله متین دفتری (بنیانگذار جبهه دموکراتیک ملی ایران) • صادق قطب‌زاده (سرپرست رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران) • عزت‌الله انتظامی (بازیگر تئاتر و سینما) • مسعود کیمیایی (فیلمساز) • نادر ابراهیمی (نویسنده و مدیر سازمان همگام با کودکان و نوجوانان) • دکتر کمال خرازی (مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) • دکتر محمود عنایت (نویسنده و روزنامه‌نگار) • دکتر غلامحسین شکوهی (وزیر آموزش و پرورش) • احترام برومند (گوینده برنامه کودک تلویزیون) • علی موسوی گرمارودی (شاعر و نویسنده) • ژاله سرشار (مسوول امور آموزشی و تربیتی کانون اصلاح و تربیت) • دکتر عبدالکریم لاهیجی (حقوقدان و نایب رئیس جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر) • راب داوید شوفت (رهبر مذهبی کلیمیان ایران) • اسقف آردوک مانوکیان (رهبر مذهبی ارامنه ایران) کیارستمی وضعیتی فرضی را در نظر می‌گیرد: چند دانش‌آموز مورد «تنبیه جمعی» قرار گرفته‌اند و حالا بین دو گزینۀ «مقاومت» و «افشای فرد خاطی» باید انتخاب کنند. کیارستمی به سراغ نخبگان سیاسی، ادبی، هنری، حقوقی، دینی، آموزشی، رسانه‌ای و مدیریتیِ کشور می‌رود و با شرح دادن این وضعیتِ فرضی نظر آن‌ها را جویا می‌شود. این‌جاست که وقتی پاسخ‌ها را می‌شنویم، دو چیز به خصوص نمایان می‌شود: 1. مرز باریک «درستی» و «نادرستی». 2. «درهم‌تنیدگیِ» درستی و نادرستی. برای این‌که به درک درستی از تاریخ و رخدادهای تاریخی برسیم، باید این دو مسئله را همواره پیش چشم داشته باشیم. درستی ناگهان نادرست می‌شود و نادرستی ناگهان درست. این نگرش ما را از «مطلق‌بینیِ ارزشی» نسبت به فاعل و امر تاریخی باز می‌دارد. در بارۀ این فیلم می‌‌شود یک کتاب نوشت، در بارۀ حرف‌های تک تک افراد آن می‌شود ساعت‌ها حرف زد. از درازگویی می‌پرهیزم و فقط بسنده می‌کنم به این‌که دعوت می‌کنم حرف‌های شخصیت‌های این فیلم را در بافت تاریخی سال 1358 در نظر بگیرید. روحیۀ «مبارزه‌‌طلبی» حتا به شکل کورکورانۀ آن ستایش می‌شود. درک بیش‌تر این نخبگان از مبارزه، امری کاملاً «مستقیم و تک‌خطی» است. و از این بدتر، برای این نخبگان نفس «اعتراض» ارزش است. در یک کلام، «اقتدارستیزی، به هر شکل ممکن» باور مشترک بیش‌تر این نخبگان است، حتا اگر به شیوه و برای هدفی نابخردانه باشد. و فراموش نکنیم که این نخبگان جامعه‌اند که مسیر جامعه را تعیین می‌کنند... این فیلم محصول سال 1358 است و در بحبوحۀ انقلاب ساخته شده است. این فیلم به دلیل بی‌حجاب بودن زن‌ها، وجود برخی عناصر سیاسی نامطلوب و شائبۀ ایده‌های شورشگرانه، خیلی زود ممنوع شد و رفته رفته به فراموشی سپرده شد. پیشنهاد می‌کنم این فیلم را که به همین پست پیوست کرده‌ام ببینید تا بدانیم چرا کیارستمی بزرگ و بی‌همتا بود. پی‌نوشت: همۀ فیلم یک طرف‌، جواب‌های روشنفکرانۀ صادق جان خلخالی هم یک طرف. مهدی تدینی @tarikhandishi #کیارستمی، #فیلم_سینمایی، #قطب_زاده، #خلخالی، #ابراهیم_یزدی، #کیانوری
Mostrar todo...

👍 2
01:36
Video unavailableShow in Telegram
06:57
Video unavailableShow in Telegram
دختری به نام جزمینا گلوبوسکا (Jasmina Golubovska) که سپر یک افسر ضد شورش را در اعتراضات جمهوری مقدونیه بوسید؛ 5 مه 2015 سرمایه‌داری حتی شورش رو هم ارزان کرد. خیال راحت ازینکه ایجاد آشوب حتی خط هم نمیندازه روی بدنه اقتصاد قوی، آدم پشت شیلد و اینور شیلد رو داخل یک پرفرمنس خیابانی قرار داد، که با هم «بازی دوستانه» انجام بدن. اما برای نسلی که با میم اینترنتی بزرگ میشه، منتقل کردن میم به فضای فیزیکی مهم‌تر از خود بازیه. «حماسه» خلاصه میشه به عکس‌های وایرال‌شده‌. بنابراین دفعه بعد که خودش رفت خیابان، دنبال اینه که دوباره اون عکس‌ها رو شبیه‌سازی کنه. و از شبیه‌سازیش از عکس‌های قبلی، عکس می‌گیرند، و دوباره وایرالش می‌کنند. و این چرخه ادامه پیدا می‌کنه. این مصرف‌گرایی در بازار دیده شدن‌هاست.
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
👍 4