نــــــفــــــوذ نــــــــاپــــــذیــــــر
🖤نام رمان: نفوذ ناپذیر 🖤به قلم: Sahar.R ☘️☘️ژانر: گی، عاشقانه، بی دی اس ام ، مبارزه ای و علمی تخیلی! ☘️☘️دوست دارم روزی برسه که با غرور اعلام کنم من مال تو ام 😊 نظراتتون رو بفرستید لینک زیر🤗: https://t.me/BChatBot?start=sc-169822-EYn0jGl
Mostrar más235
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
❗️❗️❗️❗️❗️بچه هاااااا❗️❗️❗️❗️❗️
اخطار اخر❌❌❌❌
سریع پیام های پین شده رو بخونیــــــــــد⭕️
این چنل تا 24 ساعت دیگه حذف میشه❌❌❌❌❌
جا نمونید عزیزانم🥺❤️
500
با دیالوگ های رمانش مخ دوست پسرم رو زدم🔥💦
دختره اینقدر زرنگه تمام کار های مخ زنی رو یادتون میده😂🔞
رمانش محشره هشتاد تا پارت آماده داره روزی سه تا پارت میذاره تازه چالش داره برای ویآیپی برنده چالش ویآیپی رایگان میگیره😍🥺
برنده چالش ویآیپی فقط ده نفر اولی که جوین بشن بعدش لینک باطل میشه😍🔥
#فول_عاشقانه #خشن #مثبت_هیجده
https://t.me/joinchat/GYrYOLtU1nRiOWEx
300
رابطه زوری و خشن با وکیلش
#ماسیمو❤️🔥
پارت هشتاد و چهارم رمان⛔️
- به چه حقی اجازه میدی دست #یکی به جز #من بهت بخوره؟
- ببخشید، تو کی باشی؟
مرا چفت دیوار کرد، نفس های عصبیاش به گردنم میخورد و مرا #دیوانه میکرد، دستش را روی #لبم گذاشت، #خشن میکشید...
- میخوای همینجا بهت بفهمونم کیم؟
من خیلی ترسو بودم، مخصوصا در کنار او...
دستش را روی لاله #گوشم گذاشت، داشت تحریکم میکرد، لبش #پایین رفت، روی گردنم #نشست و مهر شد...
از #لذت زیاد فقط لبم را میگزیدم، سرش را بالا آورد، لبش نیم میلیمتری لبم بود
- این همون مهر #مالکیتیه که بدونی هیچ کس حق نداره به تو دست بزنه...
لبانش به لب هایم برخورد میکرد، مرا عاشق میکرد، انگار با دستانش قلبم را بغل میکرد، به قدری که از چشمانم اشک چکید
- اگه یک بار دیگه اینجا ببینمش، به خدا قسم #میکشمش، میدونی که حرفم حرفه، زندش نمیذارم...
آنجا بود که فاصله ها را برداشت، مرز ها را برداشت، خشن مرا...
شاهکار خالصه این رمان🤤
دیدم همتون دنبالشین از #نویسنده لینک گرفتم دیگه #نگردین😍❤️
❌❌❌❌
https://t.me/joinchat/GYrYOLtU1nRiOWEx
❌❌❌❌
هاوش آقا مردی بیدیاسام خشن که با وکیلش توکا رابطه زوری داره😱
#چاپشهفایلشنیست❌🔥
400
سلام عشقام، من اومدم با یه رمانه جدید حرف نداره رمانش😍♥️
به 1981 برسه سه پارت از دیوار خانمون و شیطون خانم میزارم😁❌
https://t.me/joinchat/WbNmJQOCTDQ4NDA8
❌❌❌❌❌❌
600
⭕️⭕️⭕️بچه هااااااا خبر خیلی مهمممممممم⭕️⭕️⭕️⭕️
این چنل حک شده.پیاماش داره به اسم من پاک میشه در حالی که من پاک نمیکنم.🤷♀🤷♀ بزنید رو لینک زیر.تو چنل زیر عضو بشید و از اینجا لفت بدید.باید چنلو حذف کنم.❌❌❌❌
https://t.me/joinchat/scUmp6iGBzllOWY0
1100
سلام عشقام، من اومدم با یه رمانه جدید حرف نداره رمانش😍♥️
به 1981 برسه سه پارت از دیوار خانمون و شیطون خانم میزارم😁❌
https://t.me/joinchat/WbNmJQOCTDQ4NDA8
❌❌❌❌❌❌
200
🤣ارباب و خدمتکار باهم کنار نمیان
حسابی همدیگه رو جرواجر میکنن🤣🤣
🚫🚫🚫
-من به لگن تو دست نمیزنما
گفته باشم 😒
یه تای ابروش و بالا میندازه
-راحت باش! میتونی بگی ماتحت مبارک!🤨
حرصی لبهام و بهم فشار میدم
-خیلی بیشعور و بیحیایی
واقعا که!😑
خنده ی ریزی میکنه و سمتم میاد و کنارم خودش و رو تختِ جدید و خوشگلم میندازه
لبخندی به روم میزنه و میگه
-اگه ماساژم ندی تختت و با خودم میبرم موقرمزی😏
با حرص مشتم و کنارش رو تخت میکوبم
-چرا انقدر گیر دادی به ماساژ؟😤
اینبار اونم اخم میکنه
-صبح بهم لگد زدی و از تخت پرتم کردی پایین بچه جون😠
از لای دندونای بهم کلید شدم میغرم
-من بچه نیستم😡
-آره یادم رفته بود
خانوم ۳۰ساله!😁
آتیش از چشمام میباره و دود از کلم بلند میشه
دقیقا داره روز اولی رو میگه که جلوی همه بهش گفتم سن به عقله نه به سال
بیتوجه به آتیش نگاهم میچرخه و دمر میشه
-زودباش مامان بزرگ
بنده وقت ندارم😌
دندون قروچهای میکنم و تا به خودش بیاد #لگد محکمی به #اونجاش میزنم که صدای فریادش بلند میشه
-فرررررررررررح! عقیمم کردی خررررر
🤣🤣🤣🤣🤣
یعنی از دست دعواهای اینا پاره میشی🤣
اربابی که خدمتکارش و صیغه میکنه🤭🚫
و فرحی که به هیچ عنوان پا نمیده😶
‼️موضوعی متفاوت با قلمی قوی‼️
♨️از بهترین های تلگرام♨️
https://t.me/joinchat/TCW9vwyvBpGRCzgp
100
🤣ارباب و خدمتکاری که مزدوج شدن اما باهم کنار نمیان🤣
♨️♨️♨️
-اینه اون فاصله ی اسلامیت!؟
بیخیال شونهای بالا میندازه و با کمال پررویی کمی دیگه خودش و سمتم میکشه که اخم میکنم
هردو مقابل هم دراز کشیدیم با کمترین فاصله
اونقدر کمه که دماغش اگه کمی جلوتر بیاد میخوره به دماغم
-خیلی پررویی واقعا
و تو جام میشینم
از تخت پایین اومده و سمت کمد میرم
لحن خشمگین و تهدیدگونهش بلند میشه
-کجا؟!
بیتوجه ۲تا بالش برمیدارم و برمیگردم سرجام و بالش هارو هم خیلی شیک و خوشگل عمودی و پشت سرهم بینمون میذارم
و در نهایت نگاهش میکنم
با لبخند پهنی رو لبهام انگشت اشارهم و سمت بالش ها میگیرم
-اینم مرز
اگه این خط و رد کنی اونوقت...
با کشیده شدن دستم بیاختیار جیغ خفهای میکشم
با چشمهایی گرد و شگفت زده به چشمهای شیطونش نگاه میکنم
دستم و کشیده و منو انداخته بود تو بغل خودش
-خب...حالا چیکار میکنی؟!
فاصله ی اسلامیت و رعایت نکردم!
دهنم بیاختیار برای چندمین بار باز میشه و باز میمونه
لبهاش با لذت به دو طرف کش میان و متاسفانه ارسلان چال گونه نداره
به سختی دهن وا موندهم و میبندم
-با این نگاهت میخوای بگی من واقعا مرد رمانتیکی هستم که اینجوری اوردمت تو بغلم!
و باز دهنم باز میشه
صورتش بیشتر نزدیک صورتم میاره و نگاهش و پایین تر میاد
-میخوای رمانتیک ترش کنم؟!
بذار بهش زد حال بزنم بچه پررو رو!
جوری میگه انگار من نفهمیدم قصد بوس داره
ناگهان جیغ میکشم که اینبار اون چشماش گرد میشه و محکم تکون میخوره
-رمانتیک بخوره تو سرت! مگه نگفتم فاصله بگیر برو عقب ببینم..
🤣🤣🤣
🚫شب اول ازدواج خدمتکار و ارباب🚫
حالا مگه فرح پا میده؟🤔😓
❌زیر 🔞 وارد نشه❌
https://t.me/joinchat/TCW9vwyvBpGRCzgp
(چرا من بی ارزشم)🌙🌙معصومه طباطبایی
عشق یعنی تنها تو هستی که میتونی منه تنها رو آروم کنی" رمان #گمشده به پایان رسیده #چرامنبیارزشم #قاتلمتشنج آنلاین پارتگذاری روزهای زوج ۲پارت در عصر جهت تبادل @shokoofeh_ziba کپی رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد و پیگرد قانونی دارد!
100
اینا که میبینی اینطوری قطار🚂 شدن از بهترین رمان های تلگرام انتخاب شدن
تو هم یه سر بزن شاید قطعا خوشت میاد لاوم♥🚶♀
═┅─═ঊঈ🚂نفرت احتشام🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂انتقام عاشقانه🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂عشق روانی🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂خلجان دل🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂گرگینهٔ هات🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂حضرت یار🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂رمان هات🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂قتل بهار🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂اساگ سیاه🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂قرة العین🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂طلوعی تازه🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂وصال ویرانی🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂مرگ فرشته🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂عشق خشن🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ🚂رمز جدایی🚂ঊঈ═─┅═
═┅─═ঊঈ✈آشیان لیست✈ঊঈ═─┅═
1000
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.