.

سلام بچه ها زهرام من یه چنل زدم اگه دوست داشتین بیایین @Mahemanaz80

پاک

سر کلاهک کی*رشو روی ک*صم #لیز میداد.میخواست آمادم کنه. -اه #استاد خواهش میکنم اینجا نه.. #سیلی محکمی به گوشم زد و کی*رشو یه #ضرب واردم کرد. #جیغی کشیدم که دوباره #تودهنی محکمی بهم زد. تند تند داخلم #ضربه میزد و من از درد جون می‌دادم. گرمی خونو بین پاهام حس میکردم و اون از شهوت اه می‌کشید. -ماده سگ تا صبح قراره سرویس بدی تا پاست‌ کنم. اونقدر سوراخاتو می*گام تا جون بدی. ضربه‌هاشو شدید تر کرد و با یه حرکت #چهاردست و پام کرد.... اوف برای نمره به استاد خشنش میده😱 #تاصبح‌اینقدر‌میکنش‌دختره‌از‌حال‌میره🥺🤤 https://t.me/joinchat/AAAAAEa7GKTWqd0xu4lJWA

🔥⚡️🔥⚡️سوار و اژدها Lesbian bdsm LGBT هات ترین رمان لزبین تخیلی💦 اژدها و شاهدختی که عاشق هم میشن. بدن بلوری اژدها هوش از سرم برده بود. دلم لمس اون تن سفید و میخواست. آهسته دست روی سینه های خوش فرمش کشیدم. + معاشقه با من تاوان داره شاهدخت. - بهای این عشق هر چی باشه میدم. روی تخت خوابیدم و پاهامو از هم باز کردم. لبه های واژنمو از هم باز کردم - در اختیارتم، تمام وجودم متعلق به تو...... https://t.me/joinchat/AAAAAEVplRl9peEMDFyMhg

#دیکتاتورعاشق #پارت26 هنوز به اتاق انچنان نزدیک نبودم که صدای آه و ناله به گوشم رسید . البته چون یکم دورتر بود صداش ضعیف بود.+آه....آیییییی.این صدای ناله های گل اندام بود؟+آیی ...دست نزن .دختره ی خراب حالا پسر میاری خونه من؟باهاشم لاس میزنهت بیشعور . لاس میزنی اره؟+آه .....آخ کم کم قدم بر میداشتم سمت اتاق صداش واضح تر میشد ... یهو صدای جیغش بلند شد +آی ... نکن چته تو گفتم نکن .چشم منو دور دیدی ؟درو با لگد باز کردم و باصحنه روبرو ماتم برد ... 🤞پارت بعدیه.... پسره میاد خونه صدای ناله های دختره رو میشنوه👿 https://t.me/joinchat/AAAAAEXUVwBBVF2Z6wM7hA

دنبال دلبری از ددی یا پارتنرتی😘💋🤤🙊🙈 دوس داری یه چنل باشه پر از گیفا و عکسای خاص❤️ که هیچ جا ندیدی و براش فوروارد کنی و دلبری کنی💦💦 بدو بدو جوین بده فرصت محدوده😈😈 https://t.me/joinchat/AAAAAFdDYwVJ9F6zimocNw

#part_2💦 #سک_س_با_استاد #بیا_ببین_چجور_ج_رش_میده اومدم بلندشم که بادستاش مانع من شد وتند تند بین #س*ینمو #مبی*بوسید♨️ #سوت*ینو داده بود پایین وس#ین*مو #مي*مكيد وگازمیگرفت هر کارکردم که بزنمش کنارولی اون #وح*شی ترمیشد زبونشو روی #شکمم میکشید و پایین تر رفت #اه بلندی کشیدم وگفتم: بسه #شلوارم رو بیشتر کشید #پایین و بین پاهام رو #لیس بارون کرد دیگه #آه ونالم دست خودم نبود که در باز شد و با دیدن مدیردانشگاه....🚫🔞 #همه_صحنه_هاش_فول_سکسیه #با_خوندنش_آب_ت_میاد ادامه در لینک زیر♨️🔞👇🏿 استاد و شاگرد تو کلاس سک*س میکنن https://t.me/joinchat/AAAAAEGnINdx1B6D0oKRzw

#گی #خشن #اجباری🔞 یه سازمانی که دختر و پسرای نوجوون و #میدزده و روشون یه سری #ازمایشات انجام میده فقط اهداف خودشون براشون مهمه، تو داستانمون سه تا پسر یتیم داریم که گیر این باندخلافکار میفتن و #دزدیده میشن.... #پارت_رمان برگردوند خواستم تکون بخورم که اون مرده دستش و گذاشت رو پهلوهام و فشار داد، احساس تحقیر شدن داشتم حالم خیلی بد بود هنوزم داشتم هق هق می کردم. #آلتم و گرفت تو دستش و حتی #بیضه هامم لمس کرد از خجالت چشمام و محکم رو هم فشار دادم -بپوش لباساتو فوری دستم و جلوی #آلتم گرفتم و از رو تخت بلند شدم مردی که من و معاینه کرد با اخم گفت: -چون اولین بارت بود کاری به کارت ندارم دفعه بعد بخوای همچین غلطی بکنی میدم پدرت و در بیارن تا ادب شی سرم و با حرص بالا پایین کردم که فکم و با دستش فشار داد -اگه اینقدر به لال بودن علاقه داری میدم زبونت و ببرن و‌خودتم بخوریش https://t.me/joinchat/AAAAAEdZGA42li3DubxtUA

‍ #فول_هات♨️ #تریسام🔞 آروم آروم تو سوراخ بهـ*شتش گذاشتم که جیغ خفیفی کشید. روش خم شدم و محکم بغلش کردم. اونقدر تنگ بود که چند دیقه وایستادم تا جا باز بشه. بعدم شروع کردم به کـمر زدن. کم کم دردش کمتر شد و لذتـش براش سر به فلک کشید که آه و ناله های عمیقش کله کشتی رو پر کرده بود. یکم که داخلش تـ*لمبه زدم، برعکس شدم و نوا اومد روی من و روی کـ*یرم بپر بپر میکرد. - آه...ایییی تند تر... اووف...سکسی من.. - اهههه ماهانن - جانِ ماهان..عمره ماهانن..جونم خانمم - اووف خیلی خوبه...دلم تنگ شده بود صدای آه و نالمون بالا رفت که یهو در با شدت باز شد. در همون حالت خشکمون زد... - میبینم که عشق و حالتون به راهه! فقط یه نفر سوم کم دارین تا... بیا سرچ کن #پارت88 نبود لفت بده🔥 فقط شورت اضافی حتما با خودت بیار🤤

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣💦💦💦💦 #دختر_میگه_میخای_چهلویک_سانت_اندازه_لباسشویی_بکنی_بم😂❌ #ریده_باسوالش💢🤣💦 آیسا از #استرس زیاد داشتم میمردم..پسره خیلی جذاب بود و من نمیدونستم چه سوالی ازش بپرسم.. فقط از دوستام شنیده بودم ک هی میگن سایز #دول رلشون چنده..حتمن سوالی بوده ک از اول #رابطشون پرسیدن.. بنظرم بپرسم ازش خوبه..#عاشقم میشه.. ی نگاه از رو #شلوار بهش کردمو گفتم:#سایزش چنده? کجکی نگام کرد و گفت: 41 #اوهومی گفتمو سرمو تکون دادم.. #چهلو یک سانته..خوبه.. یادمه مامانم قد #لباسشوییمونو بهم گغت چهلو یکه.. تو فکرغرق بودم ک یهو #گرفتم چیشده..#جیغی زدم و یکم عقب رفتم.. + من بات #رل نمیزم.. ابروهاش بالا پرید.. -چرا؟ +اخع ی وقت بخای #منو #بکنی ، میخای #چهلو یک سانت بکنی توم..من ظرفیت ی #لباسشوییو ندارم.. #چهلویک سانت خیلیههه.. گنگ نگام میکرد..ولی ب ثانیه نکشید #قرمز شد و #بلند بلند زد زیر خنده..بلند بلند قهقهه میزد و من پوکر نگاش میکردم.. بین #قهقهه هاش گفت: من سایز ...#شلوارمو گفتم .. حس کردم #شلوارم بوی گوه میده😂😂😂⛔️ https://t.me/joinchat/AAAAAEUdT5yTH4yC5sTIYQ #بیاببین_دختره_چ_گندی_میزنه😂😂❌