انتقال یافت سریعتر تو چنل جدید جویینشید
https://t.me/joinchat/SpqV_gZtUmfd0QdY چنل جدیدمون جویین شید عشقای من
Mostrar más579
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
-پاهات و باز کن!
پاهام و از هم باز کردم که ویبراتور و به سوراخ به*شتم فشار داد و داخلم کردش جیغی از درد کشیدم:
-رفتیم پیش شیخها اگر ناله کنی میکشمت!
سری تکون دادم که توی مهمونی کنار شیخ ها نشستیم،سامر ویبراتور و روشن کرد و من چشمام و از درد و لذت بستم و نتونستم خودم و کنترل کنم و آه غلیظی کشیدم.
شیخهای عرب با چشمای گرد نگاهم کردن که سامر عصبی دستم و کشید و جلوی شیخها من و روی میز خوابوند و دامنم و بالا زد:
-بهت گفته بودم ناله کنی تنبیه میشی!
اشارهای به یه دختر عرب کرد که سریع بین پاهام نشست و شروع به لیس زدن به*شتم کرد..
باورم نمیشد اون دختره داشت بین پای من و میخورد،با گازی که از چوچولم گرفت جیغ پر دردی کشیدم و سامر غرید:
-برو عقب ناز.
سرش و عقب برد که کمربندش و باز کرد و جلوی شیخها که از دیدن ناله های من شلوارشون و پایین اورده بودن و جق میزدن،کلفتش و توی بهشتم فرو کرد.
-آهههه....سامر....اینجا ....نههه
اسپنک محکمی به باسنم زد:
-من ددی توام!
چی صدام باید کنی؟
با دستش اسپنک دوم و زد که جیغ کشیدم:
-ددی.....ددی....باید صدا کنم....آخ....ارومتر ددی....
تلمبههای محکمی بهم زد که شیخ نالهای کرد:
-میشه ما هم یکم از این لیتل تو استفاده کنیم؟
سامر با نیشخند سری تکون داد و عقب کشید که دوتا شیخ پیر شلوارشون و در اوردن و با دیدن چیزی که دستشون بود .....😱🔞💦
سامر از دستِ گروهک داعش نجاتم داده بود اما یه شرط گذاشته بود و شرطش این بود که ددی من بشه و ...
https://t.me/joinchat/LpZbIPvuS8s1N2Q0
https://t.me/joinchat/LpZbIPvuS8s1N2Q0
16490
#آبآورترینرمانتلگرام💦🙊
با حرص #لبام رو #مکید و سینهام رو فشرد. رفت پائینتر و #لبای داغش روی #گردن سفیدم نشست. با هر #مکی که میزد #آه من بیشتر میشد.
#دستش روی کصم نشست و #بهشتم رو مالید. رفت پائینتر و نوک #سینهام رو گاز گرفت.
رفت پائینتر و زبونش رو دور #نافم کشید. #آه کشیدم که جونی گفت. رفت پائینتر و پاهام رو بازتر کرد. #زبونش رو دور لبش کشید و سرش رو نزدیک #بهشتم کرد و مکید.
با هر مکیدنش #آه من بلند تر میشد! سرش رو گرفتم و بیشتر #چسبوندم به بهشتم.
دلم #مردونگیش رو میخواست.
- آره..آرشام من.. مردو..مردونگیت رو میخوام.
لیسی به #بهشتم زد، دستاش رو گذاشت دو طرف سرم و #یهو کل مردونگیش رو واردم کرد.. .
https://t.me/joinchat/F8u43MffaqY1ZDM0
#بخون_بزار_بپاچه_بیرون🤤💦
بچه عضو نشه، ادمین ببینه ریمو❌
ارباب مغرورو سنگدل💦
. ﷽ . •• تــ♡ــو •• مالــِک صــِدآی تپیدنِ قَلبــمی!💕🥂🖇 ارباب مغرور و سنگدل🔥 قربانی عقل💦🍑 رمان دلبرممنوعه←فایل ❤️🔥 رمان دلدار ارباب←فایل♥️ کپی رمانها ممنوعه میدمتون اتحاد🚫
4230
⚠️ 🔥⛓💦
◇از #گرایش خودت مطمئن نیستی یا کامل نمیشناسیش؟
چیزی ازش نمیدونی؟؟ سردرگمی؟
دوست داری همه چیزو راجب حس و گرایشت بفهمی؟؟🤔🧐
⚠️دنبال فیلم و عکسای جذاب bdsm هستی؟؟🔞
◇دوست داری #عکس و #فیلم bdsm# ببینی؟؟⛓⚠️
😋💦
https://t.me/joinchat/ySzJcw4y1O84ZmJi
🔞⚠️بیا اینجا هر روز یه فیلم داریم🔞⚠️
🚫آروم بمال روش و از فیلماش لذت ببر😈
👅
https://t.me/joinchat/ySzJcw4y1O84ZmJi
⛔️زیر ۱۸ وارد نشه⛔️
6.17 KB
4420
⚠️ ♨️#اربابی که به جای #دیلدو با #دسته_شلاق #بردهاش رو ارضا میکنه 💦🔞👅⛓
دسته ی #شلاق و اروم از روی #قوص_کمرش کشیدم و روی #چاک_باسنش متوقف شدم. ♨️
دست و پاهای بسته اش به لرزه افتادن و با ولع شروع کرد پارس کردن:
_ارباب... ارباب لطفا این بنده ی حقیرتون و #ارضا کنین پشیمونتون نمیکنم #ارباب.
پوزخندی زدم و آروم پشت سرش رفتم.
کمرش روی #میزغذاخوری خم شده بود و اینطوری، #واژن_خیس_و_چوچولهی_صورتیش کاملا در دسترسم بود.
با دو #انگشت شصت و اشاره ام شروع به #ماساژ_چوچوله اش کردم که صداش دوباره بلند شد.
_ ارباب... بزارید #کیرتون و #بلیسم...
ارباب بزارید #مقعدتون و بلیسم...
کم کم داشت به #ناله کردن می افتاد که دست از #مالیدن #چوچوله اش کشیدم.
_نهه... ارباب... 👅👅
#دسته ی چوبی #شلاق و با #آبش #خیس کردم و آروم آروم توی #سوراخ #تنگ و صورتی #باسنش هولش دادم...
میخوای ادامشو بخونی👅⛓
با #دسته_شلاق دختره رو... 🙊🔥💦🔞
https://t.me/joinchat/659xPLdv7H05YTYx
https://t.me/joinchat/659xPLdv7H05YTYx
animation.gif.mp40.28 KB
3210
#پارت_رمان_کپی_ممنوع❌
#مستر_اسلیوگرل👿💦 #مستر_اسلیوبوی💦💯
#صدای_شلاق توی #اتاق_رد_روم شنیده میشد. وگل اون طرف به تخت بسته شده بود و اربابش داشت با #دلیدو و #شلاق_شکنجش_میکرد. در همین لحظه ارباب #سیلی به صورتم زد که بی حال شدم. #آلتم توی #چیستی داشت خفه میشد. اربابم عربی حرف میزد و با #ترکه_بزرگ_چوبی بهم شلاق میزد. نزدیکم شد و حرفای نامفهومی زد و #آلتش را به #سوراخ_تنگ_و_صورتیم چسبوند. دهنم بسته بود و آهم تو گلو خفه شد که باشدت #کیرش_رو_داخلم_برد🥵💯
#رابطه_ارباب_برده_فوق_هـــات_و_سکسی🤯‼️
🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦
https://t.me/joinchat/V_UJkWW7BcFqT8u1
#دختر_و_پسری_که_توی_کشور_عربی_توله_جنسی_میشن😱💥
⊰پسرجذابمن/جآدویسرخ⊱
ژانر📝💕 #گی_عآشقانه_اجباری_ددی_خشن_لیتل_بوی🌼🖇 بهقلم:میمط📝🖇 عضوانجمنقلمسآزآن-!💙🖇
3610
#گی 🏳️🌈 #ددی_غیرتی ♨️ #لیتل_بوی_هورنی 💦
پسری که به جرم دزدی لیتل ارباب خشن میشه😈🤤
🍌🍌🍌🍌
داشتم تو کمد دنبال #پول میگشتم که دستی روی #باسنم نشست.
_ دنبال این میگشتی #آقا_کوچولو
و #آلتشو روی #باسنم کشید.
_ غلط کردم #ارباب
#دستشو تو #لباس_زیرم بردو آلتمو لمس کردو خندید
_ #جوجو داری اون #زیر
🍌🍌🍌🍌
https://t.me/joinchat/V_UJkWW7BcFqT8u1
https://t.me/joinchat/V_UJkWW7BcFqT8u1
3610
#گی 🏳️🌈 #برده_جنسی 🔞⚠️
پسری که موش آزمایشگاهی مردی خشن میشه🍓💦
🔥🔥🔥🔥
دستشو از پشت وارد #شلوارم کردو #آلتمو ماساژ داد. با دست دیگه ش #سینمو تو #مشت گرفت و #گردنمو مکید.دستشو گرفتم و با #التماس صداش زدم که با #شهوت گفت
_ دوس دارم #صدای درمونده تو
#بوسه های ریزی به #گردنم میزدو رد بوسه هاشو تا مرز #کبودی #گاز میگرفت. جسمی رو به #آلتم نزدیک کرد که...
بیا ببین پسره رو چیکارش میکنه😋🍌
🔥🔥🔥🔥
https://t.me/joinchat/AAAAAEioRdTmW74CuGrqOA
https://t.me/joinchat/AAAAAEioRdTmW74CuGrqOA
3610
عـط💦ـش داغ🔞
#part45
لبم رو گاز گرفتم و گفتم:
_مال تو...فقط تو #فرهود، اوف...سریع تر.
سرعت حرکاتش رو بیشتر کرد که آه و ناله هام بالا گرفت.
کیارش آلتش رو دراورد و توی دهنم فرو کرد که با ولع مشغول #ساک زدن شدم.
داشتم #ارضا میشدم که فرهود از توم دراورد و آلتش رو توی دستش گرفت و مشغول ج*ق زدن شد تا آبش بیاد.
کیارش بین پاهام ایستاد و گفت:
_اونقدر گشادی که #آب داداشمو نیوردی، اما من میخوام از جلو بزنم درت، باشه!
با شنیدن #حرفش چشم هام تار شد و با ترس سعی کردم ازش فاصله بگیرم که رونام رو گرفت و منو به #خودش چسبوند.
از اون ور فرهود داد زد:
_آره #داداش همینه، بگیر جرش بده جنده رو، زن جنده ی من که به داداشم میده! لیاقتش جر خوردنه.
#کیارش داخلم تا آخر فرو کرد که جیغی کشیدم ولی بی توجه به #حرکاتش ادامه دادو...🔞
https://t.me/joinchat/43jyl69wZUIxY2U5
#تری_سام
#شوهرموداداشش
#ممنوعه
#آموزش_شب_جمعه
عـط💦ـش داغ🔞
#صحنه_دار_ممنوعهای_داغ🔞💦 بنرامون پارتای رمانمونن💉 • • گر تو گـ🔞ـناه من شویتوبه نمی کنم ز تو🍑 جام لبــ💋ـت بنوشم وباز گـــ🔞ـناه می کنم زتُ🤤💦🥂
3510
گشنش میشه، در میاره میگه اینو🍆بخور🤤
⚠️⚠️فول سوسکی•••❌📛
اون خود شیطانِ باید هر جوری شده از دستش خلاص شم اما چطوری؟
لبم رو به دندون گرفتم، عصبی پام رو تکون دادم، گوشههای ناخنم رو انقدر خوردم که به گوشت رسید.
- آ آ آ این چه کاریه انسان کوچولو؟ اگه گشنته یه چیز خوشمزه خوردنی بیارم🤯🔞
از روی مبل بلند شد، لباس حریر خوابشو باز کرد
آلت سیخ شدش افتاد بیرون، با دست گرفتشو بهم نزدیک شد.
- آآ دهنتو باز کن خوشگلم🔥
دختره گیر یه هیولای شهوتی خطرناک میافته.
هرشب با یه بهونی بهش دست میزنه
https://t.me/joinchat/Td1P58-N6hg3ZGI8
https://t.me/joinchat/Td1P58-N6hg3ZGI8
3210
#رابطه_خشن_یه_دانشآموز_تو_مدرسه_با_مسترش🤤⛔️🔥
توی کلاس همکلاسیش و انگشت میکنه و ارضاش نمیکنه👅💦
👈🏻🍑#فوووول_سک*سی🍑👉🏻
GAY💘👼🏻
BDSM📛⚠️
MASTERSLAVEBOY🐶🔞
سرعت تلمبه_زدنش_توی_سوراخم💧
بالا بود و نمیتونستم جواب سوال معلم و بدم.ناخوداگاه سرمو نزدیک کردم به آرتون و زیر_گوشش_ناله_ریزی_کردم🤯💢
_ارباب خواهش میکنم استاد داره صدام میکنه به فاک میرم🥵😱
_ساکت #تخم_سگ🍆 کاری نکن همینجا اون دودولتو_بمالم_تا_راست_کنی🖕🏻 و نتونی از جات بلند شی از درد_دیکه_بیمصرفت🌶💯
با حرفش تحریک شده بودم دستمو_بردم_تو_شلوارم که یه دفعه دستشو از سورا*خم بیرون کشید از دردش ناخوداگاه ناله بلندی کردم👄👣
https://t.me/joinchat/qekeaVQBPKYwYmY5
https://t.me/joinchat/qekeaVQBPKYwYmY5
1.33 MB
3110
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.