انجمن علمي جامعه شناسي
ارتباط با اعضا @Miss_sammannehh @Niloufaramirian @Ghadimi1382 @Mohamad_momeni21 لینک کانال👇 https://t.me/joinchat/AAAAAErbg8nucb23pVFFRw
Mostrar más220
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
-530 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
01:08
Video unavailableShow in Telegram
راهنمای رای دهی در سامانه جامع امور فرهنگی
https://farhangi.razi.ac.ir
تاریخ انتخابات ۱۴۰۳/۳/۶
ساعت ۸ الی ۱۵
هر فرد با یک ای پی (ip) فقط ۳ رای می تواند ثبت کند. ثبت بیش از ۳ رای با یک ای پی تخلف می باشد و رای باطل می گردد.
با سلام و احترام
قابل توجه کاندیداتورهای محترم عضویت در شورای مرکزی انجمن های علمی دانشجویی و دانشجویان گرامی عضو مجمع انجمن های علمی دانشجویی
با توجه به اعلام عزای عمومی و لغو شدن برخی از فعالیت ها بر اساس تصمیم اتخاذ شده، انتخابات مجازی انجمن های علمی دانشجویی دانشگاه رازی به تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ راس ساعت ۸ الی ۱۵ تغییر می یابد.
جهت عضویت در مجمع انجمن و رای دهی به سایت زیر مراجعه نمایید.
https://farhangi.razi.ac.ir
https://t.me/AnjomanElmiRazi
انجمن های علمی_دانشجویی دانشگاه رازى
✅ کانال رسمی انجمن های علمی_دانشجویی دانشگاه رازی ✅ انجمن های علمی نشانی از همت نمادی از هویت ✅ ارتباط با ادمین: @y1988n
خبر:
کشت ۵ هکتار خشخاش
در زمین های دانشگاه رازی
و امحای آن توسط نیروهای امنیتی
به اطلاع کاندیداتورهای محترم انتخابات انجمن های علمی دانشجویی ۱۴۰۳ می رساند نتایج بررسی تایید صلاحیت ها در سامانه جامع امور فرهنگی به ادرس https://farhangi.razi.ac.ir/ مشخص شده است.
اگر برای فردی وضعیت در انتظار تایید صلاحیت می باشد. یعنی صلاحیت فرد به یکی از دلایل زیر رد شده است.
۱. ترم قبل مشروط بوده است
۲. معدل کل کمتر از ۱۴ می باشد
۳. سنوات مجاز ندارد
۴. پرونده انضباطی دارد.
لطفا شرایط را بررسی و بعد در صورت هرگونه اعتراض در سامانه ثبت اعتراض نمایید.
جلسه هفتم نظریهخوانی
در بخش اول فصل پنجم خواندیم که فایده و کارکرد پدیدههای اجتماعی، علت وجود آن نیست. علل فاعلی باید مستقل از کارکردها کندوکاو شود. پس به طور کلی باید قبل از کارکرد ابتدا به علل پرداخت هرچند مطالعه کارکرد هم مفید است.
در ادامه دورکیم معتقد است که ویژگی روانشناختی روش است که جامعهشناسان عموما دنبال میکنند. این روش درک غلطی از ماهیت پدیدههای اجتماعی دارد زیرا تعریف دقیق آنها نشان میدهد که به روانشناسی تقلیل پذیر نیستند. واقعیت اجتماعی را باید فقط با واقعیتهای اجتماعی تبیین کرد. واقعیتهای اجتماعی از عوامل قومی که از زمره واقعیتهای جسمانی و روحی هستند، مستقل است و تحول اجتماعی با علل روانی صرف تبیین پذیر نیست. بین روانشناسی و جامعهشناسی همان شکافی وجود دارد که بین زیست شناسی و فیزیک و شیمی.
باید منشا فرآیندهای اجتماعی را قطع نظر از اهميتشان در ترکیب محیط اجتماعی درونی جستجو کرد. خاصه این که عنصر انسانی در این محیط نقش غالبی ایفا میکند. وظیفه جامعهشناسی بیش از هرچیز پیدا کردن آن دسته از ویژگیهای این محیط است که بیشترین تاثیر را بر پديدههای اجتماعی دارد. حجم و تراکم پویای جامعه، دو نوع ویژگی هستند که این شرط را برآورده میکند.
از مجموعه قواعدی که اثبات شد مفهوم خاصی از جامعه و زندگی جمعی برمیآید. از نظر هابز و روسو پیوندی ترکیبی و مصنوعی بین فرد و جامعه وجود دارد اما از منظر اسپنسر و اقتصاددانان، این پیوند طبیعی است. از منظر دورکیم، این رابطه هم ترکیبی است و هم مصنوعی. حیات اجتماعی هم خود را به شکل محدودیت بر فرد ظاهر میکند و هم محصول خودانگیختگی واقعیت است. آنچه این دو عنصر به ظاهر متناقض را به طور منطقی به هم پیوند میدهد این است که واقعیتی که سرچشمه حیات اجتماعی است فراتر از فرد است. روح انضباط شرط ضروری هر نوع حیات جمعی است و در عین حال بر خرد و حقیقت استوار است.
در فصل ششم دورکیم به قواعد اثبات جامعهشناختی میپردازد. دورکیم معتقد است که برای اثبات این که پدیدهای علت پدیده دیگری است تنها یک راه داریم و آن مقایسه مواردی است که هردو پدیده همزمان حضور دارند یا غایب اند تا ببینیم تغییرات آنها در شرایط مختلف علتی بر وابستگی یکی بر دیگری است یا نه.
روش مقایسه یا آزمایش غیر مستقیم، روش اثبات و برهان جامعهشناسی است. در میان روش مقایسهای گوناگون، روش تغییرات مقارن برترین ابزار برای تحقیق جامعهشناسی است.این روش از آن رو بهترین روش است که از درون به رابطه علی میرسد و برای نتیجه بخش بودن آن چند واقعیت با استفاده از دادههای منتخب و با دقت بررسی شده کافی است.
آنچه باید کرد مقایسه تغییرات جداگانه نیست بل رشته ای از تغییرات منظم است که وضعیت آنها حتی الامکان به صورت مقیاسی مدرج و با دامنه کافی باهم همبسته است. به این نکته هم باید توجه کرد که جامعهشناسی مقایسهای شاخهای خاص از جامعهشناسی نیست بل خود جامعهشناسی است.
کتاب قواعد روش جامعهشناسی دورکیم با این فصل به پایان میرسد. جلسه آینده را به جمعبندی کتاب خواهیم پرداخت.
👍 2
جلسه ششم نظریهخوانی
فصل چهارم، درباب قواعد تعیین انواع اجتماعی است. در تمامی علوم دستهبندی واقعیتها وجود دارد. هیچ علمی از این مقولهبندی تهی نیست. یکی از کارهایی که جامعهشناس باید انجام دهد، تیپ سازی است. این تیپسازی قواعد خاص خود را دارد که در این فصل دورکیم به آن پرداخته است.
مفهوم انواع اجتماعی، زمینه میانهای بین دو مکت متضاد از حیات اجتماعی را فراهم میکند: مکتب نامینالیسم (نامگرایی) و مکتب رئالیسم (واقعگرایی). نوع اجتماعی جمع دو مفهوم وحدت و کثرت است. نوع برای همه یکسان است اما انواع باهم تفاوت دارند! در عین حفظ تفاوتها، میتوان فصل مشترکی بین واقعیت اجتماعی پیداکرد طوری که نه در دام نسبی گرایی افتاد نه در دام مطلقگرایی.
برای این کار باید واقعیت اجتماعی و جوامع را به شکل استقرایی مورد مطالعه قرار داد. طبقهبندی جوامع را بر اساس میزان سازماندهی جامعه آغاز میکنیم و جامعه کاملا ساده و یا تک بخشی (اردو و کلان) را مبنا قرار میدهیم. در درون این طبقات برحسب این ادغام کامل بخشها صورت گرفته است یا نه گونههای مختلف را تمیز خواهیم داد.
دورکیم در این فصل نشان میدهد که انواع جامعه وجود دارد و قواعدی را برای ساخت تیپ اجتماعی برمیشمارد.
موضوع بحث بخش اول فصل پنجم، قواعد تبیین واقعیتهای اجتماعی است. فهمیدیم که واقعیت اجتماعی چیست و چگونه میشود آن را مشاهده کرد و انواع آن را تعیین کرد. حال چگونه واقعيت اجتماعی را میتوان تبیین کرد؟
عدهای گمان میکنند که از طریق ویژگی غایتشناسی میتوان واقعیت اجتماعی را تبیین کرد. اما فایده یک واقعیت علت وجود آن نیست. این رویکرد، دو مساله متمایز را خلط میکند.
ممکن است واقعیتی که از هرگونه فایدهای عاری شدهاست تداوم یابد. ممکن است کارکرد واقعیت تغییر کند بی آنکه ماهیت آن تغییر کند (پدیده از کارکردش مستقل است) و دیگر این که ای بسا یک نهاد در طول تاریخ خود در خدمت اهداف متعدد باشد. لازم است علل فاعلی پدیدههای اجتماعی کندوکاو شود.
این علل اهمیت زیادی در مطالعه جامعهشناسی دارد و از اعمال اجتماعی کلی گرفته تا کوچکترین آن اعمال مبین این اهمیت است. علل فاعلی باید مستقل از کارکردها کندوکاو شود. به طور کلی باید قبل از کارکرد ابتدا به علل پرداخت هرچند مطالعه کارکرد هم مفید است.
در بخش دوم ،سوم و چهارم فصل، قواعدی را برای تبیین واقعیتهای اجتماعی برمیشمارد که در جلسات آتی بدان میپردازیم.
👍 1👌 1
اطلاعیه
امشب پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت، ساعت ۲۱/۳۰، جلسه ششم نظریهخوانی در بستر گوگل میت، از طریق لینک زیر برگزار میگردد:
meet.google.com/ksp-yetm-qtc
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
Photo unavailableShow in Telegram
🛑انجمن جامعه شناسی برگزار می کند :
جلسه ششم محفل نظریه خوانی (به صورت مجازی)
🗓️تاریخ برگزاری : پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت
🕒زمان برگزاری : ۲۳_۲۱/۳۰
🏫مکان برگزاری : در بستر گوگل میت
جهت شرکت در این محفل خوانش نظریههای جامعهشناسی دانشجو محور به گروه زیر بپیوندید:
https://t.me/+__9Ed5CT_JthOWI0
برای اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه فرمایید:
@niloufaramirian
‼️شرکت برای عموم دانشجویان آزاد است .
▶️https://t.me/joinchat/AAAAAErbg8nucb23pVFFRw
👍 1
جلسه پنجم نظریهخوانی
فصل دوم کتاب قواعد روش جامعهشناسی، در رابطه با قواعد مشاهده واقعیت اجتماعی است. در فصل اول فهمیدیم که موضوع علم جامعهشناسی، واقعیت اجتماعی است. واقعیت اجتماعی هرنوع شیوه عملی است چه ثابت چه غیر ثابت که قادر به اعمال محدودیت بیرونی است. در فصل دوم دورکیم میخواهد قواعدی را برای مشاهده واقعیت اجتماعی ترسیم کند.
اولین و اصلیترین قاعده اساسی درنظرگرفتن واقعیت اجتماعی به عنوان شی است. یعنی با واقعیت اجتماعی مثل شی برخورد و رفتار کرد. یا میتوان گفت عینیت دارد. عینیت داشتن و مشاهده واقعیت اجتماعی به مثابه یک شی، به این معناست که آن واقعیت فارغ از ذهن من، منطقی دارد و مستقل از وجود من است. عینیتی که مدنظر دورکیم است آن عینیت حیطه علومطبیعی نیست که توسط حواس پنجگانه قابل مشاهده باشد بلکه واقعیتی چون مشارکت اجتماعی با پدیده ای چون چوب متفاوت است. مشارکت اجتماعی خود قابل مشاهده نیست بلکه اثرات و نتایج مشخصا عینی دارد که در سطح جامعه دیده میشود.
در ادامه ۳ قاعده فرعی را معرفی میکند:
۱. دور انداختن همه پیشپندارها. یعنی باید با ذهن باز با واقعیت اجتماعی مواجه شد. توضیحات عوامانهای که درباره یک پديـده اجتماعی وجود دارد را باید کنار گذاشت.
۲. اولین گام جامعهشناس در تحقیقات باید تعریف چیزهایی باشد که بدانها میپردازد. تعریفی که از امر اجتماعی ارائه میشود باید از مراجعه به آن و از ذات آن نشات گرفته باشد، نه چیز دیگر. یعنی تعاریف را باید از سلطه تصورات عمومی خلاص کند. موضوع تحقیق فقط باید شامل دستهای از پديـدهها باشد که برحسب ویژگیهای بیرونی مشترک خاصی تعریف شده باشد. پس برای تشخیص واقعیت اجتماعی به منظور مطالعه عینی آنها جامعهشناسان باید آنها را بر اساس ویژگیهای بیرونی مشترک گروهبندی و تعریف کنند.
۳. این ویژگیهای بیرونی تا حد ممکن باید عینی باشد. یعنی جامعهشناس وقتی به مطالعه دستهای از واقعیتهای اجتماعی مبادرت میورزد باید بکوشد آنها را از منظری بنگرد که خود را جدای از تجلیات فردیشان ظاهر میکنند.
فصل سوم به قواعد تمیز نرمال از غیرنرمال میپردازد. دورکیم معتقد است که علم باید ابزاری برای ایجاد این تمایز داشته باشد تا مطالعه مارا هدایت کند. این امر در جامعهشناسی بسیار مهم است. تاقبل از جامعهشناسی معیار تمایز هنجارمندی پدیدهها به دست معلمان اخلاق بود که در طول زمان ثابت میماندند. دورکیم معتقد بود که واقعیت اجتماعی پویاست و تغییر میکند پس نمیتوان یک معیار کلی در همه زمانها ارائه داد. پس متری که برای به هنجار بودن یک واقعیت، در صد سال گذشته استفاده میشد الان قابل استفاده نیست. سعی دورکیم در این است که قواعد هنجارمندی واقعیت اجتماعی را از چنبره عالمان اخلاق دربیاورد.
هنجارمندی یک امر اجتماعی از درون خود آن امر قابل بررسی است. یعنی مطلوبیت یک پدیده از درون خودش نشات میگیرد نه چیز دیگری چون اخلاقیات، احساسات و تعصبات. بر مبنای کارکرد پدیدهها میتوانیم بهنجاری آن را تشخیص دهیم نه بر مبنای اصول اخلاقی.
۱. تعادل جامعه (و وجدان جمعی) ابزاری برای تمایز به هنجار بودن و نابههنجار بودن واقعیت اجتماعی است.
۲. از دودسته پدیده سخن میگوید. دستهای از پدیدههای فراگیر که صورتی عمومی دارند و بهنجار محسوب میشوند. دستهای دیگر که استثناست و صورت عمومی ندارد، مرضی یا نابهنجار است.
۳. پس به هنجار بودن یک پدیده به دلیل ارزش پدیده نیست(خوب یا بد بودن)بلکه برای عمومیت و فراگیر بودن آن است.
۴.البته تنها شیوع (عمومیت) پدیده کافی نیست بلکه باید این عمومیت همارز با تاریخ و شرایط اجتماعی آن باشد.
۵. بهنجار بودن پدیده ها در مراحل رشد جوامع متفاوت است. یعنی ممکن است در یک مرحله از رشد جوامع یک پدیده مرضی و در مرحله دیگر مرضی نباشد. پس واقعیت اجتماعی زمانی برای نوع اجتماعی معینی در مرحله معینی از رشد آن نرمال است که در جامعه معمولی آن نوع اجتماعی در همان مرحله تحول وجود داشته باشد.
۶. سودمندی پدیده ارتباطی با بهنجاری و نابهنجاری آن ندارد.
از منظر دورکیم علم جامعهشناسی بدون اعمال این قواعد غیرممکن است.
👌 3👍 1