باور
ما انسانها تنها یکبار فرصت زیستن داریم، بهترین نسخه ی خود باشیم.
Mostrar más288
Suscriptores
+224 horas
+67 días
+1530 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
Photo unavailableShow in Telegram
نیست در اقلیم کسی
اینهمه بی هم نفسی .....
@baavareman
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
عجب است که مردم چقدر برای مبارزه
با شیطان تلاش میکنند.
اگر همین انرژی را صرف عشق ورزیدن
به هم نوعان خود کنند؛
شیطان در تنهاییِ خود خواهد مُرد!
#هلن_کلر
@baavareman
👍 3❤ 1
همین حوالی اند ؛
شِمرهایی که ستم می کنند ،
حسین هایی که قربانی می شوند ،
و مختارهایی که دیر می رسند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@baavareman
👍 5❤ 1
⚜خاطرهی دکتر عبدالحسین زرین کوب از عاشورا
روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم ، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود ، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود ، پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد :
ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
گفتم : استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم .
خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند .
همین طور که صحبت می کرد ، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته ، متین ، سنگین و باوقار .
می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را می خواند .
پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
گفت : سؤالی داشتم
گفتم : بفرما
پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟
گفتم : خب بله ، صددرصد
گفت : ولی من اعتقاد ندارم
پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید ؟
گفتم : اگر از دستم بر بیاد ، حتما ، چرا که نه؟
گفت : یک فال برام بگیرید
گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم
بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید
فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟
برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال .
حافظ ، عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟
با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد .
متوجه تردیدم شد ، گفت : چی شد استاد؟
گفتم : هیچی ، الان ، در خدمتتان هستم .
چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده
بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم .
بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم ، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم .
گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ، ایمان پیدا کردم استاد ، گریه امانش نمی داد ،
آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.
@baavareman
👍 2❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
هر كه خدا را ،
آن گونه كه سزاوار او است،
بندگى كند،
خداوند بيش از آرزوها و كفايتش
به او عطا كند.
#امام_حسین_ع
@baavareman
❤ 3
Photo unavailableShow in Telegram
میشود یک دروغ ساده گفت
و ۱۰ نفر برایت دست بزنند،
میشود یک حقیقت تلخ گفت
و ۸ نفر به تو تهمت بزنند
ولی ۲ نفر فکر کنند ..!
#برتراند_راسل
@baavareman
👍 3❤ 1
⚜مثلث برمودا
🔹سالها قبل در یک محفل آموزشی، پای صحبت یک روانشناس نشستم که میگفت در ذهن و فکر ما ایرانیها یک مثلث برمودا کشف کرده است که زوایای آن عبارت است از:
1⃣ نمیتوانم
2⃣ نمیگذارند
3⃣ نمیشود
🔹روانشناسان از نظر یکی از ویژگیهای شخصیتی، انسانها را به دو دسته تقسیم میکنند: گروه اول شامل کسانی که معتقدند آنچه بر سرنوشت آنها موثر است و مسیر زندگی آنها را تعیین می کند خیلی در اختیارشان نیست. آنها ،گاهی تقدیر و گاهی دیگران را سازنده سرنوشت خود می دانند. گروه دوم که باور دارند تا حد قابل توجهی بر سرنوشت خود موثرند و می توانند آن را طراحی کنند.
🔹 روانشناسان همچنین به تجربه دریافتهاند که گروه دوم موفقترند، چرا که ریشه مسائل و موانع سر راه را در خودشان جستجو میکنند، لذا به دنبال راه حل میگردند، آن را مییابند و به اجرا در میآورند.
🔹این نگاه که ما بر سرنوشت خود تاثیر داریم ابتدا بر رفتار و سپس به تدریج بر شخصیت ما اثر میگذارد و ما را خوشبینتر و موفقتر میکند.
#دکتر_بهزاد_ابوالعلائی
@baavareman
👍 1❤ 1
Photo unavailableShow in Telegram
نه از شهامت او عاشقانه تر شعری ست
نه از شهادت او دلبرانه تر هنری ....
@baavareman
👍 1❤ 1
⚜مثلث برمودا
🔹سالها قبل در یک محفل آموزشی، پای صحبت یک روانشناس نشستم که میگفت در ذهن و فکر ما ایرانیها یک مثلث برمودا کشف کرده است که زوایای آن عبارت است از:
1⃣ نمیتوانم
2⃣ نمیگذارند
3⃣ نمیشود
🔹روانشناسان از نظر یکی از ویژگیهای شخصیتی، انسانها را به دو دسته تقسیم میکنند: گروه اول شامل کسانی که معتقدند آنچه بر سرنوشت آنها موثر است و مسیر زندگی آنها را تعیین می کند خیلی در اختیارشان نیست. آنها ،گاهی تقدیر و گاهی دیگران را سازنده سرنوشت خود می دانند. گروه دوم که باور دارند تا حد قابل توجهی بر سرنوشت خود موثرند و می توانند آن را طراحی کنند.
🔹 روانشناسان همچنین به تجربه دریافتهاند که گروه دوم موفقترند، چرا که ریشه مسائل و موانع سر راه را در خودشان جستجو میکنند، لذا به دنبال راه حل میگردند، آن را مییابند و به اجرا در میآورند.
🔹این نگاه که ما بر سرنوشت خود تاثیر داریم ابتدا بر رفتار و سپس به تدریج بر شخصیت ما اثر میگذارد و ما را خوشبینتر و موفقتر میکند.
#دکتر_بهزاد_ابوالعلائی
@baavareman
Photo unavailableShow in Telegram
هیچ وقت در مورد هیچ چیز نمیتونی کاملا مطمئن باشی. فقط باید شجاعتشو داشته باشی تا اون کاری رو که فکر میکنی درسته انجام بدی. ممکنه بعدها بفهمی که اشتباه کردی ولی لااقل آنچه را که فکر میکردی درسته انجام دادی و این مهمه.
#ایروینگ_استون
@baavareman
👍 1❤ 1
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.