نعنا🌻

کتابخانه ی نیمه شب رو امروز شروع کردم در واقع کتاب خرداده تا اینجا که ۶۰ ۷۰ صفحه خوندم خیلی دوسش داشتم💫

آقا همسایه مامانم پرچم سیاه زده😶‍🌫

من الان دلم خوردنی چی میخواد؟ چایی با بیسکوییت که چایی رو میخوام دم کنم خواهرا بیان باهم بخوریم..

این پستم ۵۸۰۰بار دیده شده که خیلی جالب و باحال بود برام خیلی ممنونم از همگی واقعا💖 ۱۳۲ بار هم share شده اما دریغ از یک پروژه 😄

عصر با همسر جلوی تی وی آش رشته ی داغ پرپیاز داغ خوردیم و رفت سرکار نیم ساعت بعد خواهرم پسرشو اورد پیش من که دخترشو ببره دندونپزشکی برای ارتودنسی منم آش رشته م آماده بود براشون کشیدم خوردن خواهرم گفت تو چرا انقد باحالی؟ یه قابلمه کوچولو آش رشته پختی و با چه حوصله ای پیاز داغ و سیرداغ و نعنا داغ آماده ‌کردی :))) گفتم خب دخترم دوس داره منم میپزم که بخوره خوردنشو ببینم روحم تازه بشه بعد رفتن و دوسه ساعت بعد اومدن گفتم بیان بالا که به سوفی هم شام بده چون بچه خواهرمو موقع خوردن میبینه اشتهاش باز میشه و یه شام ساده باهم خوردیم و خواهرم به دوتاشون شام داد و رفتن جالب بود شوهر جفتمونم شب قرار نبود بیان و خواهرم تا ۱۱ پیشم بود. امروز نوبتمه و باید برم خونه مامان پریروز عصر خواهرم زنگ زد و گفت مامان تو حیاط خورده زمین کله ش خورده به دیوار و ورم کرده دیگه سریع خودمو رسوندم خونشون و زنگ زدیم اورژانس دوتا آقای خوش اخلاق اومدن و تو حیاط نشستن کنار مامان(حالش اوکی بود) و از حیاط و گلاش تعریف کردن خواهرمم براشون چای ریخت تا من مامانو اماده کنم اونا معطل نشن.. گفتن چون وارفارین مصرف میکنه حتما باید از سرش سی تی بگیرن دیگه با امبولانس رفتیم بیمارستان و ۴فاکین‌ ساعت علاف شدیم که فقط دکتر بیاد ببینه عکسو و بگه اوکیه میتونید برید.

برای ناهار هم تند و تند کمی کدو سرخ کردم و مواد کله گنجشکی آماده کردم کدوها که سرخ شد کنارشون گوجه حلقه شده میذارم و کله گنجشکی هایی که تو یه ظرف دیگه جدا پختم میریزم داخلش و ادویه نمک و لیمو میزنم میذارم مزه هاشون به خورد هم بره این غذا رو میشه هم با نون و هم با برنج خورد.

بچه که بودم مامانم زیاد آش میپخت و من خیلی دوست داشتم. مادرشوهرم یونجه داده بهم کمی ( مااا ماااا مااا) بعد خیلی وقت بود تو یخچال مونده بود، بعد یادم افتاد مامانم بهار ها آش با سبزی های کوهی و باغی خیلی میپخت و میپزه و دیگه سریع دست به کار شدم و نخود. لوبیا خیس شده از فریزر دراوردم گذاشتم بپزه تا خونه بوی بچگیامو بگیره. در واقع هروقت کدبانوی درونم میزنه بیرون آش میپزه آخه جوجه طلاییمم آش دوست داره🐥

واقعا منم شیرینی پخش میکنم فقط میخوام به عنزشی ها پخش کنم

شایدم فرار کرده ها

باورم نمیشه🥲