77 960
Suscriptores
-14324 horas
-7907 días
-2330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
00:16
Video unavailable
💘طلسم شهوت بند و زبانبند و جلوگیری از خیانت🔐
🔮دعای حصار قوی دفع همزاد و چشم زخم و ابطال سحر عظیم
❣تسخیر و احضار برای جذب و بیقراری و بازگشت معشوق ❤️🔥
💰طلسم الفوز پیروزی در معاملات و جذب ثروت فراوان
🫶گشایش و تسهیل در ازدواج و بخت گشایی سریع💍
🪄گره گشایی و حاجت روایی فوری نازایی زوجین📜
👤مشاوره رایگان و تخصصی با استاد سید احمد هاشمی 👇
🆔@seyed_ahmadhashemi
📞09057936026
@telesme1
همراه با ضمانت کتبی و مهرمغازه و اصالت کارها æ¹³ț
https://t.me/telesme1
لینک کانال و ارتباط مستقیم و مشاهده رضایت اعضا
2.11 MB
5 83000
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
6 18400
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
2 30120
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
1 36600
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
1 54000
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
96300
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
99600
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
1 60800
پارت امروز 👆❤️
برای خوندن پارتهای بعدی به صورت آماده و یکجا عضو وی آی پی بشید 👆
1 83700
فستیوال 🌀
#Part390
با برگشتن سام حتی کوچکترین کارم رو نمیتونستم ازش مخفی کنم
اینکه میخواستم یک بار دیگه پدر رویا رو ببینم سختترین کار ممکن بود
سرم رو به طرف مسیری که سام داشت میرفت چرخوندم
در نمایشگاه پلمپ شده بود
بغض گلوم رو فشار داد
منی که همیشه سام رو توی غرور و اوج دیده بودم
نمیتونستم توی این شرایط ببینمش
هرچند که ظاهرش ناراحتیش رو نشون نمیداد
هنوزم سرسخت بود و نمیخواست قبول کنه که ورشکست شده
اما من میدونستم که این نمایشگاه چقدر براش اهمیت داشت
دلم میخواست پیاده بشم و کنارش بایستم و باهم به چیزی که فکر میکرد، فکر و برای حلش چاره پیدا کنیم
اما این پای گچ گرفته مانعم میشد
چند دقیقه کنار در نمایشگاه بی حرکت ایستاد و بعد عینکش رو روی چشمش زد و برگشت توی ماشین
استارت ماشین رو زد
_ فردا که امتحان نداری؟
_ نه
سری تکون داد
_ خوبه
کنجکاو پرسیدم
_ برای چی پرسیدی؟
قبل از اینکه جواب من رو بده گوشیش زنگ خورد
نامحسوس نگاه کردم با دیدن اسم کیوان خجسته روی گوشیش توی خودم جمع شدم
جهت عضویت در وی آی پی فستیوال و خوندن کلی پارت جلوتر👇
https://t.me/c/1251521741/52315
16 280500
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.