Alltag

هر رایی که در صندوق این رژیم اهریمنی ریخته شود، فقط به عمر آن اضافه می‌کند. #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #ما_ادامه_داریم #رای_بی_رای #ما_کنار_شاهیم #ما_رای_نمیدهیم #من_رای_نمیدهم #نه_به_جمهوری_اسلامی #سیرک_انتخابات #جاویدشاه #جاوید_شاه جمهوری اسلامی از همان ابتدا یک سیرک وحشتزا بوده و هنوز هم هست. اگر کسانی در این سالها منتظر تغییر رفتار و تغییر اندیشه ای، درون ساختار آن بوده اند، دور باطل پیموده اند. با هربار پرداختن به تحلیل تئاترهای تکراری جمهوری اسلامی ، ما  چند قدم از پیروزی و رهایی وطن دورتر میشویم. تاابد پاینده و آباد باد ایران جاویدشاه @OfficialRezaPahlavi

t.me/Alltags „den Faden verlieren“: Beim Sprechen vergessen, was man sagen wollte, den gedanklichen Zusammenhang verlieren. “رشته/ نخ را از دست دادن“: هنگام صحبت کردن ، آنچه را که می خواهید بگویید فراموش کنید، ارتباط خود را با افکار خود از دست دهید.🧵 (سر رشته صحبت را از دست دادن) •z. B.: -Wenn Sie jedes neue Wort erst übersetzen müssen, dann werden Sie bei jeder Konversation schnell den Faden verlieren. 🧵 -اگر باید هر کلمه جدید را ترجمه کنید، به سرعت موضوع هر مکالمه را از دست می دهید.🧵 •der-#Faden: نخ/ تار/ رشته t.me/Alltags

#رای_بی_رای #رای_نمیدهیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #سیرک_انتخابات

t.me/Alltags “Trick 17“: (kein Plural) Einfacher Lösungsweg für ein ungewöhnliches Problem. “ترفند۱۷”: راه حل ساده برای یک مشکل غیر عادی1️⃣7️⃣ •z. B.: -Versuch es doch mal mit Trick 17. -ترفند ۱۷ را امتحان کن. 1️⃣7️⃣ -Falls Trick 17 nicht hilft, haben wir im Folgenden weitere Tipps für dich. -اگر ترفند ۱۷ کمک نکرد، ما در ادامه نکات بیشتری برایت داریم.1️⃣7️⃣ •der- #Trick: شگرد، ترفند، حقه، قلق t.me/Alltags

t.me/Alltags „die Katze aus dem Sack lassen“: Jemandem etwas verraten, ein Geheimnis lüften. “ اجازه دادن به گربه برای خارج شدن از کیسه”: چیزی را لو دادن، یک راز را به باد دادن(فاش کردن).🙀 •z. B.: -Nun musst du aber mal langsam die Katze aus dem Sack lassen, wo fahren wir denn nun hin?🙀 -حالا دیگه کم کم باید لو بدی، که ما به سمت کجا داریم می‌رانیم؟🙀 •die- #Katze: گربه •der- #Sack: کیسه، گونی •verraten: لو دادن، فاش کردن خیانت کردن t.me/Alltags

t.me/Alltags „Ein lang Gesicht machen“: Enttäuscht sein. “صورت بلند(کشیده) درست کردن”: ناامید شدن.☹️☹️☹️ •z. B.: -Tom machte ein langes Gesicht, als er die Geschichte hörte. -تام ناامید شد، وقتی که داستان را شنید.😞😞😞 -Machst du wieder ein langes Gesicht? -آیا دوباره ناامید شدی؟😔😔😔 •das- #Gesicht: صورت، روی، رخسار t.me/Alltags

t.me/Alltags „nur die Harten kommen in den Garten“: Wer etwas erreichen will, muss sich durchsetzen, durchkämpfen, durchbeißen. Wer Erfolg haben will, muss hart dafür arbeiten. فقط سرسخت‌ها (قوی‌ها) وارد باغ می‌شوند: کسی که چیزی را می‌خواهد به دست آورد، باید خودش را ثابت کند، بجنگد و از آن عبور کند. کسی که موفقیت می‌خواهد، باید برای آن سخت تلاش کند. •z. B.: -Es wird schwer, aber Du kannst es schaffen! Aber vergiss nicht: Nur die Harten kommen in den Garten. -دشوار خواهد بود، اما تو می‌توانی آن را انجام دهی! و فراموش نکن: فقط افراد قوی برنده می‌شوند. •der- #Garten: باغ، باغچه، بوستان •hart: سخت، سرسخت، دشوار، سفت t.me/Alltags

t.me/Alltags „die-Schadenfreude“: Die Freude über das Unglück oder ein Missgeschick einer andere Person. “بدخواهی”: خوشحالی و شادی از بدبختی و مصیبت دیگری. 😈😈😈 •z. B.: -In ihren Gesichtern war deutlich Schadenfreude zu lesen.😈 -در صورت او بصورت واضح خوشحالی از مصیبت خوانده می‌شد.😈 -Er sah mit Schadenfreude die Niederlage seiner Gegner.😈 -او با خوشحالی شکست مخالفان خود را می‌دید. 😈 •der- #Schaden: صدمه، خسارت، ضرر، زیان •die- #Freude: شادی، خوشحالی، خوشی، خوشبختی •das- #Unglück: بدبختی، سانحه، حادثه •das- #Missgeschick: بدبیاری، بدشانسی، مصیبت •die- #Niederlage: باخت، شکست •der- #Gegner: حریف، دشمن، مخالف t.me/Alltags

t.me/Alltags -Hubschrauber mit Irans Präsident Ebrahim Raisi verunglückt🚁 -بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران سقوط کرد.🚁 •der- #Hubschrauber: بالگرد، هلکوپتر •verunglücken: دچار سانحه و تصادف شدن، در حادثه تصادف مردن t.me/Alltags