𝟒:𝟐𝟎’
Fardin Talk more👇 https://t.me/BiChatBot?start=sc-364403-QNAvt5X
Mostrar más198
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
خستم. نه از زندگی. نه از تلاشکردن. فقط خستم. نیاز دارم کمی برای خودم باشم. تا به انگیزههام آب بدم و رسیدگی کنم.
یک جوری خسته و نابودم که احساس میکنم با مغزم دهسِت دمبل بیستکیلویی زدم. یکوقتایی مثل امروز و دیشب احساس میکنم دیگه توانی برای ادامهدادن ندارم. اینقدر توی اونروز از خودم کار کشیدم که مغزم با همهی عشقی که نسبت به راهم دارم پسم میزنه. یعنی حتی توانی برام نمیمونه بشینم پشت سیستم فیلم ببینم. نیمساعت پیش کار رو تعطیل کردم و کشیدم کنار. و الآن تنها چیزی که میطلبه اینه که برم تو تختم و همهچیو فراموش کنم.
من فقط تا یکجایی میتونم با حرفزدن خودم رو آروم کنم. از یکجایی به بعد تمایلم به تنهاشدن و نوشتنه. اونم نه نوشتن برای یک فرد خاص. نوشتن روی هرچیزی که مخاطب خاصی نداشته باشه. ولی قول میدم وقتی حالم بهتر شد در موردش حرف بزنیم. من تو درونم یک شهر دارم که توی بدترین حالات روحیم به اونجا سفر میکنم. به همین خاطر نمیتونم همزمان هم اینجا باشم هم اونجا. سر همینم تا حالم بهتر نشه نمیتونم یک کلامم حرف بزنم.
به آدمها زیادی بَها نده، اهمیت دادن زیادی آدمارو هار میکنه، اینو کسی بهت میگه که چند سال از عمرش رو برای اهمیت دادن زیاد به آدما؛ درگیر خود آزاری بوده.
اگه از من بپرسی، میگم تموم پختگی ها و بالغ شدنا از یک جدایی شروع می شه؛ جدا شدن از یک عشق، جدا شدن از یک امنیت، جدا شدن از یک قدرت، جدا شدن از یک وابستگی، جدا شدن از هرچیزی که فکر می کنی بدون اون پوچ می شی. جدایی ها اتفاق می افتن تا بهت یاد بدن که بدون هیچ چیز پوچ نمی شی. تا یاد بگیری تو فرا تر از اتفاقات بد زندگیت هستی، و همیشه چیزایی هستن که بهت معنا بدن. تا تجربه کنی و قوی تر بشی. تا خودتو پیدا کنی و بدونی همیشه راه هایی هستن که انتظار قدمات رو می کشن و دنیات اونقدر بزرگ هست که تو چارتا اتفاق بد خلاصه نشه.
من با این ساختار که میگن: "فلانی حالش خرابه. سریعتر زن یا شوهرش بدید تا کار به جای باریک نکشه.” مشکل دارم. ازدواجی که وابسته به نگاه جنسی باشه ازدواج نیست، صرفا دو جسم برای رفع نیازه. و دونفر که برای ارضای نیاز هم زیر یک سقف میان هیچوقت نمیتونن دوستای خوبی برای همدیگه باشن، چون روح ازدواج چیزی فرای این مسائله.
یکروزی هم از راه میرسه که از خستگی هم خسته شی و دلت بخواد یک کار بزرگ انجام بدی. اگر هنوزم خستهای خوب استراحت کن. چون اونروز خیلی دور نیست.
عذابوجدان هم زاییدهی کمالطلبیه. با این تفاوت که جای اینکه دیگران بهتون گیر بدن و سرزنشتون کنن، خودتون میافتین به جون خودتون.
اگر گاهی دیدی دستم رو گذاشتم روی پیشونیم و دارم فشارش میدم، فکر نکن سردرد دارم. اینقدر مغزم صدا تولید میکنه که دارم پاش دیوانه میشم. فشارش میدم که خون کمتری بهش برسه تا کمتر برای من صدا تولید کنه.