📃 کالبدشکافی وهن نظام آموزشی کشور
🖌 مزبان حبیبی
فیلمی منتشر شد از رفتار خارج از عرف شخصی با ناظم مدرسهاش در سالهای نوجوانی و یادآوری تنبیههای گذشته که از قضا با خنده و شوخی همراه است که با انکار ناظم به پرخاش کلامی و رفتاری خارج شئونات انسانی منتهی میشود. نه قصد قضاوت ناظم را دارم و نه قصد دفاع از او، چون رفتارها و بازخوردهای جامعه، آئینه رفتار ماست. توهین و تحقیر معلم از این فیلم آغاز نشده که بخواهیم با برخورد قهری با عوامل فیلم، آن را متوقف کنیم، سالهاست معلم و دانشآموزان و نظام آموزشی کشور تحت شدیدترین تحقیرها و توهینهای مکرر نمایندگان مجلس و وزارت آموزشوپرورش هستند که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
معلم وقتی تحقیر شد که،
با صدور مجوزهای رنگارنگ، بیش از ۴۰ نوع مدرسه در ایران دایر شد در حالیکه در بسیاری از کشورهای جهان حداکثر سه نوع مدرسه وجود دارد.
معلم وقتی تحقیر شد که،
بودجه آموزش در کشور ایران ۴ میلیارد دلار تعیین شد در حالیکه در ژاپن ۲۴۶ میلیارد و در آمریکا ۱۳۰۰ میلیارد دلار است.
معلم وقتی تحقیر شد که،
حقوق ماهیانهاش به عدد شرمآور ۳۳۵ دلار رسید در حالیکه میانگین جهانی ۳۵۰۰ دلار و در برخی کشورهای توسعهیافته ۳۶۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار است.
برای رسیدن حقوق معلمان ایران به میانگین جهانی، لازم است تا حقوق آنان حداقل ۱۰ برابر شود.
معلم وقتی تحقیر شد که،
سرانه دانشآموزش به ۲۵۶ دلار کاهش یافت که در مقایسه با میانگین جهانی ۹۳۱۳ دلار، به هیچ عنوان قابل عرضه و دفاع نیست.
برای رسیدن سرانه دانشآموزی به میانگین جهانی، باید تمام بودجههای وزارت آموزشوپرورش را ۵۸ برابر کرد.
معلم وقتی تحقیر شد که،
تراکم دانشآموزان در هر کلاس درس
به ۳۱.۶ رسید در حالیکه میانگین جهانی ۱۰ تا ۱۶ نفر است.
معلم وقتی تحقیر شد که،
از صدر تا ذیل سیستم آموزشی تحت نفوذ شدید مافیای مدارس خصوصی و آموزش طبقاتی قرار گرفت و هیچ نهاد یا ارگانی، صدای عدالتخواهی معلمان را نشنید.
معلم وقتی تحقیر شد که،
بیش از ۹۹ درصد صندلیهای رشتههای خاص در دانشگاههای معتبر، سهم فقط ۳,۵ درصد از دانشآموزان تحت آموزش در مدارس خاص شد و بسیاری از دانشآموزان مستعد و توانمند به دلیل مشکلات مالی از این رقابت کنار گذاشته شدند.
معلم وقتی تحقیر شد که،
سرانه ملی آموزش در ایران به ۴۷ دلار رسید در حالیکه این عدد در دانمارک ۱,۵۵۱ دلار، در کویت ۱,۶۹۳ دلار و در ژاپن ۲,۰۵۰ دلار است.
معلم وقتی تحقیر شد که،
سهم آموزش از تولید ناخالص ملی
ایران به کمتر از یک درصد رسید در حالیکه متوسط جهانی بیش از ۵ درصد است و هیچ برنامهای هم برای بهبود شرایط موجود نیست.
معلم وقتی تحقیر شد که،
هزینههای ماهانه هر دانشآموز در هر ماه ۱,۲۹۷,۰۰۰ تومان و هزینه هر زندانی بیش از ۱۸،۰۰۰,۰۰۰ میلیون تومان شد. هزینه هر زندانی معادل هزینههای یک کلاس درس است.
طبیعی است که این تخصیص بودجه را آشکارا توهین به نظام آموزشی کشور قلمداد کرده و استمرار این شیوه بودجه نویسی را بسیار خطرناک بدانیم.
معلم وقتی تحقیر شد که،
در تمام کشورهای توسعهیافته جهان، آموزش مهمترین زیرساخت توسعه تعریف شده و اولویتی فرابرنامهای دارد اما در برنامه توسعه هفتم ایران، هیچ جایگاه مناسبی برای آموزش تعریف نشده است.
نتیجه:
وضعیت فعلی جامعه از نظر نرخ بالای طلاق، ارزشگریزی جوانان، تورم استخوانشکن، گرانیهای غیرقابل کنترل، بیاخلاقیهای آشکار، قانونیشدن قانونگریزی قانونگذاران، عدم پایبندی به نهاد خانواده، نقض آشکار قانون اساسی و تمام ناکامیهای اجتماعی را باید در اولویتهای بودجهریزی جامعه یافت که آموزش را اولویت اول خود نمیداند.
بدون توجه به حقوق و معیشت معلم و دانشآموز، نمیتوان انتظار توسعه در آموزش و به دنبال آن نباید انتظار رفاه و آسایش داشت.
این واقعیت که عدم توجه به نظام آموزشی کشور سالهاست سیاست ثابت دولتها و مجالس ایران بوده، بنمایهای ویرانگر است که نتایج آن اکنون در حال رخنمایی است.
آغاز مسیر توسعه در لوحههای الفبایی نهفته است که معلمان ابتدایی به دانشآموزان خردسالشان میآموزند، مهم است که پیش از آغاز و پس از پایان تدریس موضوعات درسی، معلمان آن کلاسها چه دغدغههایی دارند؟
اینکه معلمان یک کشور به تفکر در شیوههای آموزش و انگیزشهای شادمانه دانشآموزان مشغولند یا درتلاش برای تأمین معیشت و رفع مشکلات معیشتی خویش، میتواند مهمترین فاکتور ایجاد تفاوت در توسعهیافتگی کشورها باشد.
آموزش، پاسخ تمام چالشها، معضلات ومشکلات جوامع توسعهنیافته و دلیل تمام رفاه، آرامش و آسایش مردم درجوامع توسعهیافته است.
نمیتوان بدون سرمایهگذاری درحوزه آموزش، انتظار توسعه داشته داشت، حتی اگر قصد آموزش ایدئولوژیک داریم، راهی جز سرمایهگذاری مستقیم دربخش آموزش نداریم
مزبان حبیبی
۱۴۰۳/۲/۲۱