cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

قِصـاص یا صیغهـ 🍃

﷽ قِصـاص یا صیغهـ 🍃

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
6 299
Suscriptores
-824 horas
-577 días
-20730 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
آموزش کامل و کد های مخفی و کارت ها ی همستر 😍👇 https://t.me/Hamster_kombat_bot/start?startapp=kentId764788197 لینک کانال آموزش 👇 @hamsterkombabott
2252Loading...
02
همستر هنوز بازی نکردین ؟؟ سریع جوین شین هر ۱میلیون‌کوینش ۴۰دلاره الانم به راحتی روزی ۵میلیون کوین در میاد 😎😎😎 https://t.me/hamster_kombat_bOt/start?startapp=kentId1365798738 فردا شب به ایردراپ دیگه معرفی میکنم بهتون که کسی معرفی نکرده و یه ارز خیلی خیلی خفنه منتظر باشین
1821Loading...
03
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
2671Loading...
04
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
6291Loading...
05
#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکتر _میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟ مظلوم گفت:درد داره؟ دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود _داگی شو داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم که نالید: اییی دکتر _جووونم مریض کوچولوم؟ داد زد:کیرتو میخوااام لطفا خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
7731Loading...
06
#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکتر _میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟ مظلوم گفت:درد داره؟ دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود _داگی شو داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم که نالید: اییی دکتر _جووونم مریض کوچولوم؟ داد زد:کیرتو میخوااام لطفا خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
8633Loading...
07
این بازی هر ۱۰کوینی که درارین ۱دلاره https://t.me/onchaincoin_bot?start=user_345743913 روزی ۱۰۰۰کوین میتونید درارید که میشه ۱۰۰دلار ۱۰روز دیگه تموم میشه فقط کافیه بزنید روی لینک و بعد داخل ربات play onchain برنید‌و‌روی زنجیر بزنید
9745Loading...
08
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟🦋 +خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چو..چو..لم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چو.چو.لم که صدای آه و ناله ام بلند شد.🍓💧👅 _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.🩺🍋 این رو گفت و بعد مک #محکمی به چو.چو.لم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی #مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم #لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چو.چو.لم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که #ناگهان آل..تش رو حس کردم که به #لبه‌های چو.چو.لم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد #داخلم و....🍆🌸💦 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
6661Loading...
09
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟🦋 +خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چو..چو..لم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چو.چو.لم که صدای آه و ناله ام بلند شد.🍓💧👅 _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.🩺🍋 این رو گفت و بعد مک #محکمی به چو.چو.لم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی #مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم #لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چو.چو.لم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که #ناگهان آل..تش رو حس کردم که به #لبه‌های چو.چو.لم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد #داخلم و....🍆🌸💦 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
8391Loading...
10
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk
9251Loading...
11
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk
1 0005Loading...
12
#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکــتر💉👨‍⚕ _ حنا میای دکتربازی؟ _دکتر بازی؟؟ _اره  _چطوری؟؟ کمی خودمو جلو کشیدم و گفتم : بیین چی بهت میگم من خودم دکترم میدونی که! بیا باهم بازی کنیم تو مریض بشو من دکتر _یعنی منو میخواید معاینه کنید؟؟ تند تند سرمو تکون دادم : اره یادته بهم گفتی می می هات درد میکنه؟ خب بیا من میخوام خوبش کنم لباشو جلو داد :یه جا دیگه مم درد میکنه _کجات؟؟ دستشو گذاشت وسط پاش وفشاری به پاش داد  و گفت : اینجام درد میکنه خیلی میخاره جوون کشداری گفتم و دستمو اروم اروم رو ...ـ ص تپلش کشیدم و گفتم: الان خوبت میکنم و بعد اروم اروم دستمو...👇❌🔞 پارت اول نبود لفت بده 😋💦 https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk
7910Loading...
13
🌿☘☘☘☘🌿 #قصـاص_یاصیغهـ #پارت_311 ساعت بی انتظار ده شد و من باید خودمو به اون اتاق لعنتی برای یه داستان مسخره ای که معلوم نبود قراره صحبت از چی باشه برسونم ! با بیرون اومدن از اتاقم درو بستم و با کفشای پاشنه بلند تق تقی که خیلی برای اعتماد به نفسم موثر بود به سمت اتاق جلسه رفتم ! همون کفشا واسه گذشته برام خیلی مفید بود . کمک میکرد تا همه چیو به اندازه ای که تکرار شده فراموشش کنم. با چند تا ضربه به در وارد اتاق شدم و با انبوهی از نگاها مواجه شدم ! سرمو پایین انداختم و رفتم به سمت صندلی خالی و نشستم ! هنوز تعداد افرادی که برای جلسه میخواستن اماده بشن تکمیل نبود ! گوشیو برداشتم و گشت و گذاری تو فضای مجازی زدم ! صدای بلند مردونه ای رسا تر شد : _ خب ... همکاران محترم ! سرمو ببلند کردم و قامت رشید ارینو دیدم که کت شلوار سرمه ایشو پوشیده بود. یه دکمه از دو دکمه باز کرد و شروع کرد به صحبت کردن : _هنوز کامل نشدیم اما یه مطلبی رو بگم ... بعد از اومدن بابا ارین ادب رو رعایت کرد . تو اون جمع نگاهای سنگین ادما رو حس میکردم. هر تیزی از چشاشون اذیتم میکرد و منو بیشتر از همیشه مجاب مبکرد که راه فرار که در باشه رو انتخاب کنم. صدای پچ پچ گوشمو پر کرده بود ! از صداهایی که جسته گریخته به گوشم میرسید متنفر بودم و هر کاری میکردم که ازشون فرار کنم ! _ دختره حاجیه ؟ همون که .... زیر چشمی به مردی که برای اولین بار صداشو میشنیدم نگاه کردم .گستاخانه ادامه داد : _نگو که میخواد بشه مدیر ... از یه ادم هرزه چه مدیری در میاد ؟ صدای دیگه ای بلند شد ... گوشای من تو اون لحظه حساس ترین گوش به حساب میومدن و کاملا شنوای حرفای اون دوتا مرد بودن . _منم نمیدونم قصدش از این کار چی بوده .میخواد پول بابا عه رو بالا بکشه حتما ! سعی بر نشنیدن فایده ای نداشت ! صندلیو عقب کشیدم و از اتاق بیرون رفتم .با این کار کم جلب توجه نمیکردم اما نمیتونستم از پس اون همه قضاوت نا به حقو بربیام !
2 34410Loading...
14
سلام نویسنده جون 🥲 یه رمان بود که بخاطر صحنه هاش کانالو‌خصوصی کردن گمش‌کردم‌ دختر ساده ای که فانتزی های جنسی زیاد داره و ایده هاشو به سایت های پورن میفروشه ولی  با پیداشدن یه مردن ناشناس دورگه ورق برمیگرده و حالا بازیگر نقش اول اون فانتزی های سکسی خودش میشه...... میشه لینکشو‌بذاری برامون ؟ جواب: لینکشو فقط تا دوساعت دیگه میذارم چون کانال خودمون فیلتر میشه سریع جوین شین 😎🫰🏻 https://t.me/+Yf0Qw67TWKQ1YTVk https://t.me/+Yf0Qw67TWKQ1YTVk
1 9154Loading...
15
معرفی رژ که جون میده برا تابستون. #𝙏𝙧𝙚𝙣𝙙𝙮_𝙘𝙤𝙨𝙢𝙚𝙩𝙞𝙘𝙨
2 3084Loading...
16
📌فروش ویژه بهاره لوازم خانگی بندر گناوه(خرید بدون واسطه ) 🔸ارسال بدون هیچ بیعانه‌ای 🔸تسویه بعد از تحویل کالا 🔸ارسال رایگان کلیه‌ی محصولات دارای۵سال خدمات و گارانتی (تخفیف ویژه جهیزیه عروس) 😍 همراه بااشانتیونهای فوق العاده 😍        ‌‌‌ 👈     09177557763   ☎️                      🟡 جهت مشاهده اجناس جوین شو 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEd2iy8AunRUZT9srQ
1 3250Loading...
17
🔸کلینیک تخصصی پوست مو و زیبایی دکتر سمانه خلیلی 🔸 مشاوره رایگان👇 0901 096 0069 0912 048 5488 برای دیدن نمونه کارهای بیشتر میتونید عضو کانال تلگرام ما بشید✅ https://t.me/drsamanehkhalili
1 3010Loading...
18
#𝘽𝙁𝙁
1 8450Loading...
19
ایده استایل شیک بهاری مادر و پسر. #𝙎𝙩𝙮𝙡𝙞𝙨𝙝 | #𝘾𝙝𝙞𝙘𝙗𝙖𝙗𝙮
1 8592Loading...
20
⭕️ عمده فروشی لباس زیر ⭕️ زیر قیمت تمام عمده فروش های بازار 📍وارد کننده مستقیم از دبی و چین و ترکیه 🧮 اول قیمت رو مقایسه کن بعد خرید کن 👇👇 https://t.me/+wGLe8nb5jTI3NGJk https://t.me/+wGLe8nb5jTI3NGJk
1 2230Loading...
21
#بانک تحصیلات،بانک صدور مدارک تحصیلی برای اطلاعات بیشتر لطفا دایرکت مراجعه شود. Telegram : 👇👇👇👇 @banketahsilat Instagram : 👇👇👇👇7 Https://instagram.com/banketahsilat
1 0500Loading...
22
ایده استایل تینیجری با کتونی سامبا به درخواست شما. نکته استایل : به جزییات و طرح کفشتون دقت کنین و با کل آیتم هاتون رنگ هاش اگه هماهنگ باشه استایلتون خیلی حرفه ای و همه چیز تموم بنظر میرسید. #𝙎𝙩𝙧𝙚𝙚𝙩_𝙤𝙪𝙩𝙛𝙞𝙩 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨
1 4391Loading...
23
_من شیر می‌خوام.... با خجالت نگاهش می‌کنم که ادامه میده _هی روزگار...آدم سی و هفت سالش باشه ، زن داشته باشه بعد موقع خواب بازم متکا بغل کنه .. این زندگی دیگه به درد نمی‌خوره ای خدایی می‌گم و می‌خندم که ادامه میده _خدا جون مادر که نداریم ...خودت تو دل  این عیال ما بنداز که مردای سی و هفت ساله هم بچه هستن ....توجه می‌خوان  ، موقع خواب بغل می‌خوان ، بوس می‌خوان ، شیر می‌خوان.... کتاب رو روی میز پرت می‌کنم و با گفتن شاهین به طرفش می‌رم که انگار اونم منتظر همینه که با چشم‌های خندان و براقش جانم از ته دلی می‌گه و دست‌هاش رو از هم باز می‌کنه با بالش ضربه‌ای بهش می‌زنم و با التماس می‌گم _بخدا فردا امتحان دارم و هنوز هیچی نخوندم.....نمره کم بیارم مشروط می‌شما چشمکی می‌زنه و به زور تو بغلش میکشونه و با مهربانی و نیاز توی گوشم پچ می‌زنه _فدای یه تار موت ....چشمات خواب داره بیا بغلم تسلیم می‌شم و کنارش دراز می‌کشم ، از پشت بغلم میکنه و گردنم رو میبوسه که با خنده می‌گم _الان دیگه از شب نمی‌ترسی یهو بلند می‌شه و روم خیمه می‌زنه و درحالیکه با نگاه گرمش جز به جز صورتم رو کنکاش می‌کنه ، لبهاش رو روی لب‌هام میزاره و می‌گه کی از شب می‌ترسه وقتی که تو ماهی https://t.me/+AETmo0Pyox8zYjI8 https://t.me/+AETmo0Pyox8zYjI8
1 2484Loading...
24
آرین نامدار ، مرد ۴۰ ساله جذاب و سکسی صاحب بزرگترین کمپانی خودروهای لوکس و گرون قیمت! کسی که ارزوی هر دختریه اون بشه شوگر ددیش و یه شب رو تا صبح زیرش سر کنه روزی که توی بزرگترین نمایشگاه سال خودروهای ایران قدم میزنه چشمش به هیکل ظریف و کردنیِ یه دختر کوچولوی ۱۸.۱۹ ساله میوفته. از اون روز به بعد اون هیکل و قیافه‌ی تحریک امیز دائم جلوی چشمای آرینه تا روزی که نگین به خاطر از کار افتادن سیستم ماشینی که از اون نمایشگاه خریده دوباره به نمایشگاه برمیگرده...🔥 https://t.me/+bbpwpgIlv18wOWU8 https://t.me/+bbpwpgIlv18wOWU8 https://t.me/+bbpwpgIlv18wOWU8 #ژانر: بی‌دی‌اس‌امی⛓♨️ ددی‌لیتل‌گرل🍼 🎀 هات💦🫦
1 2684Loading...
25
🌿☘☘☘☘🌿 #قصـاص_یاصیغهـ #پارت_310 گرخیده به چشای قرمزش نگاه کردم که معلوم بود رنگ خوابو به خودش ندیده بود .چی داشت اون چشا که هر باز میدیدمش بیشتر توش غرق میشدم ؟ صدام از ته چاه بلند شد : _ولم کن . اصلا حوصلتو ندارم اهورا ... اصلا خودت گفتی برو ... چیه ؟ طاقت دوری نداری ؟ دستشو از صورتم کشید .دو دو چشاش از صد کیلومتر دورتر هم معلوم بود : _ دلم واسه بچم تنگ شده ... _ بیا ببرش .. آره بیا ببرش ! دستی به ته ریشش کشید : _ حق داری ! آره تو هم حق داری ! _ ندارم ؟ واقعا اهورا من حقی ندارم ؟ اصلا ولش کن .ولش کن . _ ولی مسئولیتش گردن توعه! _پس نباید به کسی که اینقدر اعتماد داری اینقدر بد وبیراه بگی و صد تا وصله بهش بچسبونی ! آقای مهندس ،اقای رئیس ...هر کی که هستی ... وقتی صلاح دونستی من بچتو بزرگ کنم ،پس حتما یه چیزی دیدی تو من که بهم اعتماد داری ... _ الان موضوع یه چیز دیگس.. _ نه خیر ... موضوعا به هم ربط داره ! همه چی ریشه ایه ! حالا هم دستتو بردار باید بریم مردمو صداشون درمیاد . دکمه رو فشار دادم و از اسانسور بیرون اومدم. به چپ و راست نگاه کردم و آدمایی رو دیدم که انگار خیلی وقت بود انتظار میکشیدن که کسی از اون جا بیاد بیرون . اتاقا رو یکی بعد از دیگری رد میکردم تا رسیدم به انفرادی عزیز خودم . دوباره اعصاب خوردی از کله صبح شروع شده بود ! یکم پرونده ها رو زیر و رو کردم تا زمان بگذره . فقط دیدن پارچه های رنگارنگ میتونست حالمو خوب کنه . تلفن زنگ خورد . ارین داخلی منو گرفته بود . _بله ؟ _سلام .صبحت بخیر .ایناز امروز ساعت ۱۰جلسه داریم . _جلسه چی ؟ _ درمورد خیلی چیزا که باید تکلیفش معلوم بشه . ساعت ۱۰ منتظرتم . _باشه میام . تلفنونو گذاشتم تا ساعت ده تقریبا یک ساعت باقی مونده بود . چشای اهورا رو از پشت مانیتورش میتونستم ببینم .خسته بود .گاهی هم از شدت خستگی بسته میشد . اگه آدم بود یه قهوه براش می‌بردم و میزاشتم رو میزش ،اما متاسفانه دیگه اون دست براش نمک نداشت !
1 79011Loading...
26
ایده استایل خنک تابستونی با شومیز های رنگِ پاستلی. نکته این استایل : عینک رنگی داشتن تو استایل تابستونیتون یکی از حرفه ای ترین حرکت تو تابستونه البته با بقیه آیتم ها بخونه رنگش. اگه میخواین یه تیپ راحت و شیکی تو روزمره تابستون داشته باشین شومیز نخی + شلوار لینن رو بشدت بهتون پیشنهاد میکنم. #𝙎𝙩𝙧𝙚𝙚𝙩_𝙤𝙪𝙩𝙛𝙞𝙩 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨
1 7200Loading...
27
ایده استایل تینیجری با کتونی سامبا به درخواست شما. نکته استایل : به جزییات و طرح کفشتون دقت کنین و با کل آیتم هاتون رنگ هاش اگه هماهنگ باشه استایلتون خیلی حرفه ای و همه چیز تموم بنظر میرسید. #𝙎𝙩𝙧𝙚𝙚𝙩_𝙤𝙪𝙩𝙛𝙞𝙩 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨
1 7913Loading...
28
💎استخدام ٧٠ تريدر فاركس با حقوق ثابت ٦٠٠ ميليون تومان 🟢به صورت غير حضوري و روزانه ٣ ساعت كار 🔔در بهترين بروكر دنيا با مزاياي اقامت در دبي براي استخدام كافيه وارد ايدي زير بشيد و ثبت نام كنيد🔽🔽🔽 https://orbexforex.com/hire-form https://orbexforex.com/hire-form
1 2930Loading...
29
🟡کسب درآمد دلاری با راه اندازی کسب و کار تولیدی پرسود در صنعت ساختمان  ✔️ تامین ۱۰۰٪ مواد اولیه  ✔️ تضمین خرید ۱۰۰٪ کالاهای تولید شده  ✔️ آموزش تولید و بهره‌برداری  ........................................................... جهت اطلاع از نحوه سرمایه گذاری و اخذ نمایندگی همین حالا تماس بگیرید 👇👇 📞09912079978 📞09912079980 📞09936801104 📞09936801109 ‌📞02188645296-9 لینک ثبت نام برای مشاوره رایگان👇 https://b2n.ir/s43230 ‌ گروه صنعتی فیبو عمان(دفتر ایران) instagram.com/fiboiran H⁵
1 2070Loading...
30
اتفاقی عجیب در لیگ برتر/ فساد در بازی دیشب هم دست بردار نبود متن بیانیه سازمان لیگ نسبت به پنالتی گرفته نشده استقلال منتشر شد ادامه خبر
1 2290Loading...
31
🌿☘☘☘☘🌿 #قصـاص_یاصیغهـ #پارت_309 فردای اون روز شرکت انتظارمو میکشید . باید اهورا رو هم متقاعد میکردم تا به این بازی لعنتی فیصله بده واز زندگی من دست برداره . صبحش یه صبح متفاوت بود .حس کسائی که تازه از زندون آزاد شده بودن و براش جشن گرفته بودنو داشتم . از بابت حنا هم خیالم راحت بود .آره ،همون حنایی که مادرش قاتل بچم بود. ! اما گناه مادرو نباید بچش پس بده ! یکم قدم تو هوای نم دار پاییزی حالمو خیلی خوب میکرد . پیاده شاید بیست دقیقه فاصله بود ‌. انگار ریه هام میدونستن باید از هوای خوب پر بشن . دوست داشتم اون هوارو با بوی نم دارش ضب کنم و هر وقت نیازش داشتم بوش کنم . رسیدم جلوی در شرکت .استادم و یکم نفس تازه کردم و با چند تا نفس که بیرون فرستادم فهمیدم وضع ریم بدک نیست ! ماشین اهورا جلوی در شرکت پارک شد .باید انتظار می‌کشیدم تا پیاده بشه اما انتظار اون آدم دیگه تو کار من نبود . قدمامو سریع کردم که رد قدمامو خوند .گفته بودم خیلی آدم تیزیه ؟ از ماشین پیاده شد ،چند قدم فاصله داشتیم و من از این بابت واقعا خوشحال بودم .چندی نکشید که این خوشحالی به پایان رسید . بله ! تو آسانسور خفتم کرد . دکمه آسانسورو فشار دادم و در بسته شد ،اما تا قبل از اینکه کامل بسته بشه پایی مانعش شد .در برای بار مجدد باز شد و قیافه عبوس اهورا تو چهارچوب آسانسور ،تموم نفرت رو به زندگیم تو یه آن بخشید . خودمو جا به جا کردم تا هیکل تنومندش تو کابین باهام برخورد نکنه . انگاری بهش برخورد : _ همینش اینقدر فاصلتو با آدما حفظ می‌کنی ؟ چند ساعتی میشد که صداش تو گوشم نپیچیده بود . اما انتظار نداشتم به این زودی ها هم بشنوم . فقط مطمئن بودم که سکوت میکردم و کوتاه اومدن و یاد گرفته بودم ‌.دکمه توقف آسانسورو فشار داد و دست به سینه روبه روم ایستاد .سربلند کردم و خِفت چشاش شدم . _چیه ؟ دروباز کن ! دست بردم به سمت دکمه که دستمو گرفت . سرشو نزدیکم آورد : _ ول می‌کنی میری ؟ فکر کردی خونه خالس؟ دستشو به فکم زد و با دستش محاصرش کرد : _ میخوای بازی کنیم ؟
1 74910Loading...
32
💎استخدام ٧٠ تريدر فاركس با حقوق ثابت ٦٠٠ ميليون تومان 🟢به صورت غير حضوري و روزانه ٣ ساعت كار 🔔در بهترين بروكر دنيا با مزاياي اقامت در دبي براي استخدام كافيه وارد ايدي زير بشيد و ثبت نام كنيد🔽🔽🔽 https://orbexforex.com/hire-form https://orbexforex.com/hire-form
1 2920Loading...
33
#پوینت_استایلینگ دو استایل مختلف کژوال و اسمارت کژوال با رنگ بندی مشترک ولی آیتم ها متفاوت. همینجور که میبینید در استایل کژوال حداقل یک یا دو آیتم پارچه ای هست و بقیه آیتم ها کژوال هستند ولی در استایل کژوال هیچ چیز پارچه ای نمیپوشه.
1 6212Loading...
34
ایده لباس مجلسی کوتاه خامه دوزی مناسب تولدت / دوستات. پارچه خامه دوزی یکی از پارچه های خنک و راحته که برا تولد و دورهمی های بهار و تابستون انتخاب عالیه. #𝙈𝙞𝙣𝙞_𝙙𝙧𝙚𝙨𝙨 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨 👗
1 6133Loading...
35
🔹 کبد چرب، قاتل خاموش را جدی بگیرید! ❤️ تیزر بالا در مورد کبد چرب، علائم آن و موثرترین محصول کاملاً گیاهی پاکسازی آن را ببینید ❤️ جهت سفارش محصول، عدد 1 را به 3000515  پیامک بزنید 👇 فرطب، سایت خرید محصولات فران👇 😍 farteb.com 👇 نتایج مصرف کنندگان در کانال فرطب👇 😍 @farteb
1 2170Loading...
36
🟡کسب درآمد دلاری با راه اندازی کسب و کار تولیدی پرسود در صنعت ساختمان  ✔️ تامین ۱۰۰٪ مواد اولیه  ✔️ تضمین خرید ۱۰۰٪ کالاهای تولید شده  ✔️ آموزش تولید و بهره‌برداری  ........................................................... جهت اطلاع از نحوه سرمایه گذاری و اخذ نمایندگی همین حالا تماس بگیرید 👇👇 📞09912079978 📞09912079980 📞09936801104 📞09936801109 ‌📞02188645296-9 لینک ثبت نام برای مشاوره رایگان👇 https://b2n.ir/s43230 ‌ گروه صنعتی فیبو عمان(دفتر ایران) instagram.com/fiboiran H ⁴
1 2660Loading...
37
بچه ها اگر دنبال درامد دلاری هستین سریع برید تو‌ربات زیر و وارد بازی شبن و روی زنجیر برنید هر یه سکه یک دهم دلار می ارزه با نرخ الان میشه ۵۷۰۰تومن تا ۲۰روز دیگه هست و تو این ۲۰روز قطعا به۵۰هزار سکه میرسین https://t.me/onchaincoin_bot?start=user_345743913 https://t.me/onchaincoin_bot?start=user_345743913
2030Loading...
38
💎استخدام ٧٠ تريدر فاركس با حقوق ثابت ٦٠٠ ميليون تومان 🟢به صورت غير حضوري و روزانه ٣ ساعت كار 🔔در بهترين بروكر دنيا با مزاياي اقامت در دبي براي استخدام كافيه وارد ايدي زير بشيد و ثبت نام كنيد🔽🔽🔽 https://t.me/orbex_iran https://t.me/orbex_iran
1 5961Loading...
39
ایده استایل ترندی با شومیزهای رنگی نخی یا لینن. #𝙎𝙩𝙧𝙚𝙚𝙩_𝙤𝙪𝙩𝙛𝙞𝙩 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨
1 5984Loading...
40
ایده استایل ترندی با شومیزهای رنگی نخی یا لینن. #𝙎𝙩𝙧𝙚𝙚𝙩_𝙤𝙪𝙩𝙛𝙞𝙩 | #𝙅𝙤𝙪𝙧𝙣𝙖𝙡𝙞𝙨𝙩𝙨 @Voguechnll
10Loading...
آموزش کامل و کد های مخفی و کارت ها ی همستر 😍👇 https://t.me/Hamster_kombat_bot/start?startapp=kentId764788197 لینک کانال آموزش 👇 @hamsterkombabott
Mostrar todo...
همستر هنوز بازی نکردین ؟؟ سریع جوین شین هر ۱میلیون‌کوینش ۴۰دلاره الانم به راحتی روزی ۵میلیون کوین در میاد 😎😎😎 https://t.me/hamster_kombat_bOt/start?startapp=kentId1365798738 فردا شب به ایردراپ دیگه معرفی میکنم بهتون که کسی معرفی نکرده و یه ارز خیلی خیلی خفنه منتظر باشین
Mostrar todo...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکتر _میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟ مظلوم گفت:درد داره؟ دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود _داگی شو داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم که نالید: اییی دکتر _جووونم مریض کوچولوم؟ داد زد:کیرتو میخوااام لطفا خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکتر _میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟ مظلوم گفت:درد داره؟ دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود _داگی شو داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم که نالید: اییی دکتر _جووونم مریض کوچولوم؟ داد زد:کیرتو میخوااام لطفا خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
این بازی هر ۱۰کوینی که درارین ۱دلاره https://t.me/onchaincoin_bot?start=user_345743913 روزی ۱۰۰۰کوین میتونید درارید که میشه ۱۰۰دلار ۱۰روز دیگه تموم میشه فقط کافیه بزنید روی لینک و بعد داخل ربات play onchain برنید‌و‌روی زنجیر بزنید
Mostrar todo...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟🦋 +خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چو..چو..لم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چو.چو.لم که صدای آه و ناله ام بلند شد.🍓💧👅 _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.🩺🍋 این رو گفت و بعد مک #محکمی به چو.چو.لم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی #مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم #لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چو.چو.لم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که #ناگهان آل..تش رو حس کردم که به #لبه‌های چو.چو.لم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد #داخلم و....🍆🌸💦 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟🦋 +خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چو..چو..لم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چو.چو.لم که صدای آه و ناله ام بلند شد.🍓💧👅 _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.🩺🍋 این رو گفت و بعد مک #محکمی به چو.چو.لم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی #مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم #لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چو.چو.لم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که #ناگهان آل..تش رو حس کردم که به #لبه‌های چو.چو.لم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد #داخلم و....🍆🌸💦 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
Mostrar todo...
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk https://t.me/+w3s5SkqhUJM2ZDZk
Mostrar todo...