گام صفر

📖آداب خردمندی(۱۳)؛ @gaamesefr ...حاصل عمرم سه سخن بیش نیست.‌‌ ...خام بُدم ، پخته شدم ، سوختم. "مولانا" ✍آدم ها تغییر می کنند، و تغییر هم چونان باد ملایمی می آید که سحرگاهان پرده ها را می لرزاند، و چونان عطر پنهان گُل های وحشی نهان در علف ها از راه می رسد. 👤 جان اشتاین بک 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 📌پی نوشت؛ خردمند همواره در پشت اتفاقات و تحولات روبرویش، نسیم بادهای تغییر که در حال وزیدنست را به مشام خودش حس می کند و آنجاست که فرجام کار را برگرده بادهای تغییر تفسیر می کند. او بخوبی می بیند که چگونه تغییر همچون موریانه پایه های ثبات را از درون خود تخیله می کند. @gaamesefr T.me/gaamesefr

🌹🙂 تبسم‌ شگفتی آور.... ✅ وقتی لب میخنده چشمای نقاشی هم میخنده. زندگی با خنده زیباست، لباتون همیشه خندون @gaamesefr

راز پنهان(۲۸)؛ @gaamesefr ...بدین شکرانه که می بوسم لبِ جام..‌ ...که کرد آگه زِ رازِ روزگارم..‌ 👤"حافظ" 📖فکر هم بهمین طریق کار را انجام و به نتیجه می رساند.... ✍ تمامی دانش، اطلاعات، تجربه و هر آنچیزی که در زندگی حصول کردی و بدستش آوردی، بصورت کُدهای اطلاعاتی در انباره ذهنت قرار دارد و موجود است. این اطلاعات ممکن است مشمول کل اطلاعات از یک پدیده نباشد ولی کلیت آن باعث می شود تا یک پدیده را از دیگر پدیده ها متمایز کنی. بعنوان مثال تو هر جا که چهره مادرت را ببینی، فوراً تشخیص می دهی اما اگر یک نقاش از تو تعداد خطوط چهره و خط لبخندش را بخواهد و یا رنگ چشمانش را بطور دقیق از تو سوال کند، مطمئنا پاسخی صددرصد درست نخواهی داد. این بعلت کارکرد ذهنت است. ذهن تو از یک‌پدیده به میزان مورد نیازش اطلاعات را طوری جمع آوری می کند تا بتواند آن پدیده را از دیگر پدیده ها متمایز کند. به این عمل تجرید ذهن می گویند. پس تجرید ذهن تو از واقعیت تمامی یک واقعیت نیست، بلکه زیر مجموعه آن واقعیت است. @gaamesefr اگر و اگر تنها همین اصل را بعنوان یک واقعیت ذهن خودت بپذیری از هم اکنون تا پایان عمرت در آرامش و رهایی بسر می بری، میدانی چرا؟ بعلت اینکه تعصبی به برداشت ذهنی خودت نخواهی داشت و آنرا امر مطلق و مقدسی نخواهی شناخت. برای رسیدن به این جایگاه باید و باید تا هزینه های زیادی را بپردازی و عمری را تلف کنی، که خواه ناخواه بچه آدمیزاد اینکار را خواهد کرد و دل به حرف همنوع ایستاده در پایان راه گوش نخواهد کرد. @gaamesefr این کُدهای اطلاعاتی چه درست و چه نادرست که از مسیر تجرید ذهنت صورت می گیرد در انباره ذهنت و در جای مشخصی قرار می گیرد. چه زمانی تو محتاج به آن کُدها خواهی شد و مورد نیازت واقع می شود؟ بعنوان مثال از فاصله ای دور چهره آشنایی را می بینی؟ می خواهیم ببینیم که چه اتفاقاتی در ذهنت می افتد؟ ذهن نیازمند مراجعه به انباره است، این انباره تاریک است و باید چیزی چراغ قوه ای در دست بگیرد و به انباره مراجعه کرده تا بازشناسی از کُدها را انجام دهد. این وظیفه بر عهده عقل و فکرت گذاشته شده است. عقل همان چراغ قوه ذهن توست. هرچه عقلت بیش تر، نور چراغ قوه ذهنت، بیش تر. اما چیزی باید چراغ قوه عقلت را در دستش بگیرد و در انباره ذهنت به جستجو بپردازد و از جنس حرکت باشد، و آن چیزی نیست جز فکر تو. فکر تو چراغ قوه عقلت را در دست خودش می گیرد و به انباره ذهنت مراجعه کرده و با توجه به ذخیره موجود در انباره، درک می کند که این چهره ای که آشناست ، آیاچهره مادرش می باشد؟ در صورت تایید، آنگاه مسئله برای ذهنت حل شده و در نتیجه رهایی برای ذهن ایجاد می شود. @gaamesefr اما تصور کن که تو با مشکل جدیدی روبرو شده ای و اولین باریست که با آن‌مواجه شده ای و بدنبال پیدا کردن راهکار برای حل کردن آن هستی. فکر تو چراغ قوه عقلت را در دست گرفته و در انباره ذهنت بدنبال هرآنچیزی است که بتواند مشکل تو را حل کند، از یکطرف به بررسی داده ها و معلومات موجود در انباره ذهن تو نشسته و از طرف دیگر، مشکل را مورد بررسی خود قرار داده و دائم آنرا زیر و رو می کند. فکر تو بدین نتیجه می رسد که چون دانایی های تو نمی تواند آنرا به نتیجه درست برساند، در نتیجه نگاه خود را متوجه بیرون نموده واطلاعات بیشتر و بیشتر را دریافت و آنها را به کُدهای اطلاعاتی تبدیل کرده و به انباره ذهنت اضافه می کند تا بتواند بطریقی مشکل تو را حل نماید. وقتی فشار بر ذهنت بیشتر شد و تعداد رفت و برگشت های فکرت مابین معلومات موجود در انباره و خود مشکل و کسب اطلاعات بیشتری که از بررسی مشکل و یا از دانش دیگران بدست می آورد، می تواند مشکل را حل نماید. @gaamesefr بگذار تا مثالی برایت بزنم: زمانی که درب زیرآب یک حوض پر از آب که در وسط آن قرار دارد را یکمرتبه برای خالی کردن آبش برمیداری، فکر می کنی که چه اتفاقی در آب موجود در حوض می افتد؟ تمامی آب موجود در حوض در جهت خلاف عقربه های ساعت به حرکت می افتد تا بسرعت آبرا تخلیه کند. زمانیکه در وسط کار مجدداً زیر آب حوض را می بندیم، حرکت دورانی آب متوقف شده و پس از چند لحظه آب باقیمانده در حوض به آرامش می رسد. ذهن تو زمانیکه مشکلی برایش ایجاد می شود، همانند برداشتن زیرآب حوض به حرکت افتاده و تمامی انرژی و تمرکزش را بر روی حل مشکل موجود می گذارد. آن زمانی که مشکلش حل شود، ذهن آرام شده و رها می شود. برای همین است که برای انسان مشکل دار می گویند: ...هر گز حضور حاضر غائب شنیده ای... ...خود در میان جمع و دلم جای دیگر است. 👤 "سعدی" @gaamesefr T.me/gaamesefr

📖آداب خردمندی(۱۲)؛ @gaamesefr ...حاصل عمرم سه سخن بیش نیست.‌‌ ...خام بُدم ، پخته شدم ، سوختم. "مولانا" ✍ انسانی تحقیر شده و سراپا زخمی، با آخرین ته مانده های شهامتش به پیش می رفت، تا به ستاره های دست نیافتنی چنگ بزند؛ وجهان نیر از این رو زیباتر بود. 👤 سر وانتس، دون کیشوت 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 مشقت ها، مردمان را به هم نزدیک کند و زیبایی و همنوایی در روابط زندگب پدید آورد، مثل سرمای زمستان، که بر قاب پنجره ها گل های بخ می رویاند که با گرما ناپدید می شود. 👤 سورن کیرک گارد، فیلسوف سوئدی @gaamesefr 📌پی نوشت؛ آهنگران تکه آهنی را در کوره می گذارند و سپس در آورده و بر روی سندان آهنگری گذاشته و دور آن جمع می شوند و با پتک های سنگین با تمام قدرتشان بر سر و کولش می کوبند و سپس آنرا در آب قرار می دهند تا بخار شدیدی از آن ایجاد شده و سرد شود و سپس دوباره اینکار را انجام می دهند تا پس از چند مرحله آماده شود تا تبدیل به لبه تیغ خیش شود تا بتواند زمین را شخم زده، حاصلخیز نموده و از آن زمین بذری تبدیل به نهال شود. استقامت، استقامت، استقامت در برابر ناملایمات باعث می شود تا عقل در کوره تجربه با آتش دانش، تبدیل به خِرد شود، آنگاه این خِرد است که صاحبش از آن حاصلخیز شده و دیگران را نیز بهره مند کند. @gaamesefr T.me/gaamesefr

📖🖊 نظر مولانا درباره حجاب اجباری @gaamesefr 🔹"هر چند زن را امر کنی که پنهان شود، او را دغذغه‌ی خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به او بیش گردد. پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت کنی، و پنداری که اصلاح می کنی. 🔹 آن، خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی یا نکنی او بر طبع نیک و سرشت پاک خود خواهد رفت و اگر به‌عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن. منع، جز رغبت افزون نمی‌کند." ✍️ مولانا 📗فیه ما فیه 🌹 @gaamesefr T.me/gaamesefr

📖 آداب خردمندی(۱۰)؛ @gaamesefr ....حاصل عمرم سه سخن بیش نیست... ...خام بُدم ، پخته شدم ، سوختم. " مولانا" ✍همانا به شما سرّی میگویم:.... که همه نخواهیم خوابید، لیکن؛ همه متبدّل خواهیم شد، در لحظه ای، در طرفه العینی.... 📖رساله ی اول پولس رسول به قرنتیان ۱۵:۵۱ 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 خداوند نه به نشان ها، مقام ها و درجاتت، که به زخم هایت نظر می افکند. 👤آلبرت هابارد، نویسنده 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 مراقب باشیم که از تجربه ها، تنها حکمت تجربه را برگیریم و همان جا توقف کنیم؛ مبادا! مثل گربه ای باشیم که بر بخاری داغی نشیند. آن گربه دیگر هرگز بر اجاقی داغ نخواهد نشست، که خوب هم هست؛ امّا دیگر بر اجاقی سرد هم نخواهد نشست. 👤 مارک تواین @gaamesefr 📌 پی نوشت؛ هر آنچه که صورت عینی و واقعی بخود میگیرد در لحظه خود را نشان می دهد. همه ی اتفاقاتی که پبش بینی می کنی، فقط اتفاقی که در لحظه افتاده واقعی است. پس در درون لحظه کیفیتی لی نهایت است که اگر لحظه را دریابی و به پس و پیش آن کاری نداشته باشی نشانه های حقیقت را در خواهی یافت و نشانه ها زبان خداوند است که با تو به گفتگو نشسته است. همسفر من؛ خدا را در لحظه جستجو کن و خدا تنها در لحظه حاضر وجود دارد و چون خدا در لحظه حاضر است پس تمامی امکانات و منابع در لحظه حاضر خفته است. بیدار به لحظه باش تالحظه تو را بیدارتر کند. @gaamesefr T.me/gaamesefr

رازپنهان(۲۷)؛ @gaamesefr ....ساقی چو یار مَه رُخ و از اهل راز بود... ...حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم. 👤حافظ ✍ نقشی که تو هم اکنون بر عهده داری، همانند پدری است که مراقب همسر حامله و جنین در شکمش است، او همواره خوراک های لازم و شرایط خوب را برای هر دوی آنها فراهم می کند و دندان صبرش را بر جگر شکیبایی اش می فشرد تا محصول آن بدرستی رُشد یافته و براستی ببار نشیند. @gaamesefr 💥کار عظیم و دُرستی که انجام دادی، این بود که تو "آنِ" خودت را در رحمِ هستی بودیعه سپردی و تحویل آن دادی و سپس توسط یک کانال که از ذهن‌تو شروع شده و به رحمِ هستی متصل می شود، همانند بند ناف جنین نوزاد آدمی، این کانال به "آنِ" تو متصل است. از طریق این کانال همچون بند ناف جنین، خوراک مناسب به جنین"آنِ" تو می رسد. پرسش این است که از طریق این کانال چه خوراکی برای جنین "آنِ" تو مناسب است؟ و این تغذیه توسط چه چیزی صورت می پذیرد؟ @gaamesefr در پاسخ باید گفت که این اندیشه توست که بصورت شبانه روزی اینکار را انجام می دهد. اجازه بده تا یک قرائتی خاص و کاربردی از ذهنت به تو بدهم. ذهن تو یک سیستمی است که مغز تو، اندیشه تو، تفکر تو، توهم،حدس وگمان تو در آن جای دارد. تمامی این اجزا زیر مجموعه های ذهن تو هستند. امّا؛ ذهن تو از یکطرف می تواند پویا، فعال، تحلیل گر، آسیب شناس، اصلاح گر و یک دوست و بزرگترین پشتیبان تو بوده و یا از طرف دیگر یک ذهن ایستا، منفعل، دمدمی مزاج، آسیب زننده، اخلال گر و یک دشمن و بزرگترین منهدم کننده انرژی های مثبت تو باشد. @gaamesefr پس ذهن تو یا بهترین دوست و یا بزرگترین دشمن توست و یا ذهنی است خاکستری. یعنی چه؟ به عبارتی ذهنِ تو یا به سمت دوستی با تو و یا بسمت دشمنی با تو در حرکت است. اجازه بده تا اینگونه بینگاریم که ذهنِ تو در نهایت حالت خوبی و حمایتی برای تو قرار دارد.یعنی یک رفیقِ شفیقِ دوآتیشه و بزرگترین حامی و پشتیبان تو باشد. اکنون این پرسش مطرح است که خوراکِ ذهن تو چیست(داده)؟ و بلافاصله پرسش بعدی اینست که خروجی ذهن تو چیست(ستانده) و در نهایت ذهن تو چه چیزی را تولید می کند؟ @gaamesefr خوراک، داده و یا ورودی ذهن پشتیبان و حمایتگر تو چیزی نیست، مگر اندیشه. اندیشه در ذهن پشتیبان و حامی فرد، چیزی نیست جز عصاره تمامی آنچه از دانایی، تجربه، تلاش، تاثیر پذیری و تاثر گذاری، امید، منطق و...و محبت را شامل می شود. این خوراک در فرآیند پردازش ذهن باید به یک خروجی تبدیل شده که یک عملکرد مثبت، رو به جلو و نتیجه بخشی را برای صاحبش به ارمغان آورد. این خروجی را "تفکر" و یا "فکر" نامگذاری می کنیم وبرای مفهوم فکر، تعریف و معنای مشخصی را با استفاده از آنچه اندیشمندان بزرگ تفکر برایمان باقی گذاشتند را بکار می بریم. تصور کنید شخصی انباری بسیار تاریک از کالا داشته و تنها روشنایی در اختیار آن یک چراغ قوه باشد. فرض کنید که یک مشتری بدان مراجعه کرده و کالایی را سفارش می دهد. شخص مربوطه به راه افتاده، در انبار را باز کرده و وارد انبار کالا شده و با چراغ قوه در اختیارش به مکان های مختلف انبار نور تابانده، بررسی نموده و توسط نور چراغ قوه اش آن کالا را پیدا کرده و بدست می آورد. اگر سفارش داده شده، کالایی باشد که در انبارش موجود نبوده ولی صاحب انبار از آن مطلع نباشد، صاحب انبار با مراجعه و بررسی دقیق مابین کالاهای موجود متوجه می شود که کالای سفارش داده شده تمام شده است و یا چنین کالایی را ندارد، اکنون صاحب انبار به بررسی و بازاریابی کالای مورد نظر دست به تحقیق و تفحص زده تا کالایی با کیفیت خوب و هزینه مناسب تر آنرا پیدا نماید و پس از پیدا کردنش، سفارش خرید آنرا داده و در نهایت آنرا وارد انبار خودش می کند. @gaamesefr فکر هم بهمین طریق کار را انجام و به نتیجه می رساند........ چگونه؟ ....در ادامه خواهیم‌گفت.... @gaamesefr T.me/gaamesefr

👀 مورچه ها مهندسان معمار همگتم با طبیعت. ..شگفت انگیز... ....به ما بپیوندید.... @gaamesefr

🎵 صبوحی بسیار زیبا و منحصر بفرد "مصیبت نامه عشق" با توضیح استاد شجریان و آواز استاد بنان ....به ما بپیوندید.... @gaamesefr