کانال خبری🕪🕪آوای ساوه🔊🔊
🔴خبرهای استان مرکزی و شهر ساوه🔴 گروه بحث و نظرات کانال خبری آوای ساوه @Avaysaveh1399
Mostrar más224
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
💎 📢 افراد بالای ۷۰ سال سن برای دریافت واکسن کرونا ثبت نام کنند
✅ #وزارت_بهداشت:
💠 #افراد۷۰سال به بالا برای دریافت نوبت #تزریق #واکسن_کرونا از فردا باید در #سامانهsalamat.gov.ir ثبتنام کنند تا محل و زمان دقیق واکسیناسیون برای آنها پیامک شود./ #فارس
💓 اطلاع رسانی کنید
@TavanYabanKhorasanShomali
👖شلوار جین آسیا👖
👖اسلش برای همه فصول درجه یک با طرههای گوناگون رسید💥
👌انواع جین/ کتان/ اسلش/پارچه ای
👌زنانه و مردانه/تیشرت نخی
💥قیمتها باور نکردنی💥
تنها نماینده فروش در ساوه
💥حراجی تک سایزها بشتابید💥
🍀میدان مادر.شریعتی10(کوچه ارشاد)
🌲
کشیش سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.....
هواپیما از زمین برخاست. پاسی گذشت،، همه به گفتگو مشغول بودند. کشیش در افکارش غوطهور که در جلسهی بعدی چه بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد.
ناگاه ، چراغ بالای سرش روشن شد : «کمربندها را ببندید❗» اندکی بعد ، صدایی از بلندگو به گوش رسید : « لطفاً همگی در صندلیهای خود بنشینید .... *طوفان* بزرگی در پیش است.» موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند.
.
♦️کمی گذشت...
طوفان شروع شد. صاعقه زد و نعره ی رعد برخاست.... کم کم نگرانی از درون دلها به چهرهها راه یافت. بعضی دست به دعا برداشتند. طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین میرفت. گویی هماکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد.
.
کشیش نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت. از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند❗ سعی کرد اضطراب را از خود دور کند امّا سودی نداشت.
نگاهی به دیگران انداخت. همه آشفته بودند و نگران که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد❗❓
.
ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد. آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را میخواند. آرامشی زیبا چهرهاش را در خود فرو برده بود.
هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد، انگار طوفان مشتهای خود را به هواپیما میکوفت. امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد.
کشیش ابداً نمیتوانست باور کند. او چگونه میتوانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند❓
.
بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد. مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش میخواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند. او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید و سؤال کرد که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند❓
دخترک به سادگی جواب داد: *چون خلبان پدرم بود*. او داشت مرا به خانه میبرد . اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.»
گویی آب سردی بود بر بدن کشیش ریخته اند. سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛ *این است راز آرامش و فراغت از اضطراب*❗
به *خدای* خود ایمان و اعتماد داشته باشید 👉 حتی در سهمگین ترین طوفانها هم
*او خلبان ماهری است*
خدایا تو را ((قسم به خودت)) ما را از سایه رحمت و کرمت بی دریغ مگردان🙏 سلام دوشنبه بخیر 🙏طاعات قبول
💥پیرو هم اندیشی سازمانهای مردم نهاد
👌نشست دوستانه حاج حسین ذبیحی ریاست محترم کمیته امداد امام خمینی ره ساوه و همراهان با سرکار خانم سهرابی مدیر عامل و آقای بلالی مدیر انجمن شوق حضور در محل انجمن که ضمن عیادت و یادآوری خاطرات معلم و شاگردی
👌 پیرامون مشکلات معلولین بحث و گفتگو شد
دستاورد این نشست
👌قول همکاری در حل مشکلات معلولین و اختصاص ۸۰ پرس افطاری به اعضای این انجمن بود
۲۹/۱/۱۴۰۰
🌸سفره ی نوبرانه ی #فروردین هم جمع شد
اتفاقِ خاصی نیست ...
فقط خواستم ببینم حواست هست ؟!
🌸 این عمرِ ماست که دارد مثلِ باد از مقابلِ چشمانمان می گذرد و این ماییم که در حالِ عبورِ برق آسا از ثانیه هاییم ..
🌸زمان را رویِ دورِ تند ، گذاشته اند
داریم با سرعتِ عجیبی پیر می شویم ...
هر ماه که می گذرد ؛
من و تو سی روز ، مُسن تر شده ایم
و سی روز ، به پایانِ داستانمان نزدیک تر ...
🌸قلم در دستِ توست !
داستانِ زندگی ات را خوب بنویس ،
حواست به ثانیه ، ثانیه اش باشد
مبادا چند سالِ دیگر ؛
حوالیِ دهه ی شصت یا هفتادِ زندگی ؛
حسرتِ روزهایِ بر باد رفته ات را بخوری ...
🌸مبادا خاطره ی خوبی نداشته باشی ؛
که با افتخار ، برایِ نوه هایت تعریف کنی !
🌿سلام طاعات قبول🙏
💥قبول خیرات و نذورات وهدایا
قبول حق🙏
💥انصار 6273811138588840
🙏انجمن خیریه معلولین شوق حضور
💛اولین افطار مـ🌙ــاه رمضان💛
هر چيزي اولش يه طعم ديگه داره
اولين روز رمضان
لحظه اول ربنا
اولين چاي و خرما
اولين افطار اولين دعا
دلخوشیم به نيت پاکتون
و دعايي که لحظه اول
اذان براي همه زمزمه ميکنید
بزرگواران لحظه افطار ما را
از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید🙏
#التماس دعا
❣انجمن شوق حضور
🌹شهر رمضان الذی انزل فیه القران🌹
😊به ماه /مهربانی/بخشندگی وحس خوب نزدیک میشویم
😊امید است به همت شما خیرین عزیز در ماه مهمانی خدا💓
با هدایای معیشتی/بهداشتی و توانبخشی شاهد لبخند،حاصل از امید بر لبان توانمندان عزیز باشیم
💥قبول هدایا خیرات و نذورات💥
اجرکم عندا....🙏
💥انصار 6273811138588840
💥تجارت5859837002286447
تماس: جهت کمکهای غیر نقدی گوشت/مرغ/خرما/پنیر و......
09302551507- 09376442025
🙏انجمن خیریه معلولین شوق حضور
🌹شهر رمضان الذی انزل فیه القران🌹
😊به ماه /مهربانی/بخشندگی وحس خوب نزدیک میشویم
😊امید است به همت شما خیرین عزیز در ماه مهمانی خدا💓
با هدایای معیشتی/بهداشتی و توانبخشی شاهد لبخند،حاصل از امید بر لبان توانمندان عزیز باشیم
💥قبول هدایا خیرات و نذورات💥
اجرکم عندا....🙏
💥انصار 6273811138588840
💥تجارت5859837002286447
تماس: جهت کمکهای غیر نقدی گوشت/مرغ/خرما/پنیر و......
09302551507- 09376442025
🙏انجمن خیریه معلولین شوق حضور
🌹شهر رمضان الذی انزل فیه القران
😊به ماه /مهربانی/بخشندگی وحس خوب نزدیک میشویم
😊امید است به همت شما خیرین عزیز در ماه مهمانی خدا💓 با هدایای معیشتی/بهداشتی و توانبخشی شاهد لبخند،حاصل از امید بر لبان توانمندان عزیز باشیم
💥قبول هدایا خیرات و نذورات
اجرکم عندا....🙏
💥انصار 6273811138588840
💥تجارت 585983700228644
تماس: جهت هدایای غیر نقدی
09302551507- 09376442025
🙏انجمن خیریه معلولین شوق حضور
🙏مراتب سپاس از گروه حافظان طبیعت و مهندس رحیمی مدیر دپارتمان شیشه مجموعه صنعتی کاوه 🙏قطعا اقدامات ماندگار شما عزیزان روزنه امیدی است برای فرهنگ حفظ محیط زیست🍀🦈🐐🌿🦁🐶🐕🐺🐃🐏🐈