سوفیا ساناندا

بدن از نورِ الهی است، که دیده می شود. و تمامی آسمان و زمین ، از آن ذراتِ نورانی است، که نمایان شده اند. همه چیز در یگانگی، همدیگر را آغوش گرفته اند. و بگو: در این میان، این "من" کیست که فکر می کند! جدا از این رقصِ پرشور است؟ این شخص که خودش را جدا می داند، تنها یک افسانه است، یک خیال است. به هستی نگاه کن، هوشمندی اش را ببین، وحدت و تقدسِ کیهان را ببین، و حس کن همگی در نیایش، با عشق هستند، به جز منی که در سرِ شما می گوید: "زندگیِ من جدا از این ها است" بخند و گذر کن ... این هویت ما نیست... #سوفيا_ساناندا سایت اسرار درون: Asrardaroun.com 🆔   @Asrar_Daroun

هر قدم با عشق سوفیا ساناندا @nazeraramesh12

می شنوی! که اقیانوسِ وجودت چه می گوید...؟ می گوید: تو نگرانِ بدن نباش. بدن را به من بسپار. نگرانِ افکارت نباش، آن را هم به من بسپار. بدنت را در آغوش می گیرم. مهم نیست چه می شود، یا راه چقدر پستی و بلندی دارد. یا چقدر طوفان دارد "من هستم" . "هستم" برای در آغوش گرفتنت. آیا به من اعتماد داری؟ چشمانت را ببند و در آغوشِ "هستی" ات استراحت کن. نگران کارهایت نباش، لازم نیست همه چیز به عهده ی تو باشد. اجازه بده قدرتِ معجزه ام بر تو روشن شود. صورتِ من! به من که "خودت" هستم اعتماد کن. تو نگرانی... این را درک می کنم. اما "عشق" بدون اعتماد نمی شود. آیا تو هم این را درک میکنی؟ من قدم هایت می شوم... اراده ات می شوم... فقط چنان با اطمینان در آغوشم بیا  که دیگر جایی برای ترس نباشد. دستانت را بده تا خودت را به خودت نشان دهم. میدانم که با احتیاط قدم برمیداری زیرا اینجا ناشناخته و بیکران است. زیرا که تو خودت  را به همین محدودیت می شناسی. و "عشق" محدودیتِ تو را ویران می کند، تا با بیکرانه ات دیدار کنی. نترس اینجا امن ترین جا است. تو فقط به آغوش کشیده می شوی... و فقط در "عشق" شناوری... حانیه سوفیا ساناندا @sofiasananda

🌻کتاب دروازه های معبد درون 🦋نویسنده سوفیا ساناندا @nazeraramesh12

هر قدم با عشق سوفیا ساناندا🌻 @nazeraramesh12

گاهی اوقات حس می کنیم در راه گم شده ایم. اگر به خوبی شاهد بر این حس باشید، خواهید دید که باز هم یک "من" آنجاست، که در نقشِ جوینده است. و این حس، مستقیما به "من" بازمی گردد. یک "من" در نقشِ کلافگی و ناامیدی، به دنبالِ چیزی می گردد که هرگز با آن ملاقات نمی کند. فقط از خواستن و آرزو کردنِ معنویت، حسِ بودن، می گیرد. "من" همیشه در زمان و آرزو هاست... همیشه به بعد نگاه می کند... و زندگی، رودخانه ای است که، همیشه جاری و تازه در بی زمانی است... فقط نگاه کن! چه "نقشی" حس می کند، دور شده یا فراموش کرده یا راه را گم کرده است. حانیه @sofiasananda

🌻 از اشتیاق تا انجام 🌻 سوفیا ساناندا 🦋 @nazeraramesh12

کتاب تائوت چینگ اثر لائوتزه مترجم: فرشید قهرمان خوانش: #سوفیا_ساناندا قسمت پنجم #تائوت_چینگ @nazeraramesh9

🌻 از اشتیاق تا انجام 🌻 سوفیا ساناندا 🦋 @nazeraramesh12

تیروکمان را بردار و شروع کن به انداختن تیر... تیرها به فضا پرتاپ می‌شود. آیا تهیا زخمی می شود؟ اما اگر کسی برای رنج کشیدن آنجا باشد، قطعا تیر به آن اصابت می کند! این قانون است: "تا زمانی که به عنوان ایگو و تصویر ِیک شخص باشی، تو آسیب پذیر خواهی بود..." حانیه @sofiasananda