لبیـكَ یا اللّٰــہ|🇵🇸

رسول‌‌خدا ﷺ از آن هنگام که با ترس و اضطراب از کوه حراء بازگشت و به نزد همسرش خدیجه رضی‌الله‌عنها رفت و فرمود: «مرا بپوشان، مرا بپوشان»، تا وقتی‌که سختی مرگ بر ایشان فشار آورد و فرمود: «دوست دارم که به رفیق اعلی بپیوندم»! چقدر رنج کشید، جنگید و رانده شد، چقدر به ایشان ظلم شد و اذیت‌وآزار کشید، چقدر تلاش و مجاهدت نمود، چقدر بخشید و فداکاری کرد، با دلسوزی و اخلاق کریمانه‌ی خود چه کارها که نکرد، چقدر دست به دعا برداشت و به درگاه خداوند متعال تضرع نمود! تا امروز «نورِ پرفروغِ اسلام» به ما برسد! علی‌رغم همه‌ی این مجاهدت‌ها، پس وفاداری و حُب هر یک از ما نسبت به ایشان چگونه است؟! آیا قدردان زحمات پیامبر محبومان هستیم؟! جمعه‌ی خود را با صلوات بر ایشان مزیّن کنیم:

'اللَّهُمَّ صَلِّ وَسلّم عَلَى نَبيّنا مُحَمَّد'

@VaOntha | وَأُنثَىٰ

۳۶ دانه لوبیا برای ۲۰ زندانی! باور می‌کنید که این، غذای یک وعدۂ زندانیان فلسطینی در زندان اسرائیل بوده؟ رئیس پارلمان فلسطین، دکتر عزیز الدویک بعد از ۷ روز به خاطر این حرف دوباره زندانی شد!! تصویر قبل و بعد از زندانی او توسط وحوش صهیونیست را مشاهده کنید.

۳۶ دانه لوبیا برای ۲۰ زندانی! باور می‌کنید که این، غذای یک وعدۂ زندانیان فلسطینی در زندان اسرائیل بوده؟ رئیس پارلمان فلسطین، دکتر عزیز الدویک بعد از ۷ روز به خاطر این حرف دوباره زندانی شد!! تصویر قبل و بعد از زندانی او توسط وحوش صهیونیست را مشاهده کنید.

۳۶ دانه لوبیا برای ۲۰ زندانی! باور می‌کنید که این، غذای یک وعدۂ زندانیان فلسطینی در زندان اسرائیل بوده؟ رئیس پارلمان فلسطین، دکتر عزیز الدویک بعد از ۷ روز به خاطر این حرف دوباره زندانی شد!! تصویر قبل و بعد از زندانی او توسط وحوش صهیونیست را مشاهده کنید.

امام أعمش رحمە‌اللە روزی با خنده از خانه‌اش بیرون آمد و به دوستان خود گفت: می‌دانید کە برای چە می‌خندم؟ گفتند: نه. فرمود: در خانە نشسته بودم کە متوجه شدم دخترم به‌طرز عجیبی به چهرە‌ام نگاه می‌کند. به‌دخترم گفتم: چرا اینگونه بە من نگاه می‌کنی؟ او هم گفت: از انتخاب مادرم به شگفت‌ آمد‌ه‌ام!🤍 ❀ نثر‌الدر؛ ۱۰۵/۲ | مترجم: فریبا کریم‌نژاد

💔 من دختر افغان ، مقیم ایران هستم . چند روز پیش در قطار شهری کنار دختری نشسته بودم و آن دختر کتاب درسی کیمیا (شیمی) در دست داشت. به کتاب خیره شدم و تمام خاطرات و روزهای زیبای سر زمینم و مدرسه ام را به یاد آوردم . روزهای که دختران کتاب‌ و قلم در دست ،  آروز در سر ، امید در قلب داشتند . با دیدن آن کتاب انگار زنگ مدرسه در گوشم به صدا در آمد و سرود‌ملی (اول صبح) در گوشم زمزمهٔ میشد . و تمام لحظات مدرسه از جلوی چشمانم گذشت . بغضی سنگین گلویم را فشار داد و میل به میل وجودم پر حسرت شد. حسرت روزهای که تمام دغدغه مان حفظ تاریخ و جغرافیا وطنم بود ،حفظ فرمول و عناصر کیمیا و فزیک بود، حفظ ابیات خواجه عبداللّٰه انصاری و زندگینامه گوهرشاد بیگم بود ، و تنها مسئله سخت دورانمان حل مسئله و سؤالات ریاضی بود . من تنها از خود نمی‌گویم ، از تمام دختران سرزمینم میگویم که تقریبا هزار‌ روز است که از کتاب ، علم و قلم محروم اند . عده ی پشت در های بسته مدرسه(مکتب) و عده‌ی همچون من پشت در های بسته دانشگاه متوقف شده اند . باور کن دختران سرزمین من ، جور دیگری درس می خواندند ، جور دیگری تلاش می‌کردند ، جور دیگری ذوق داشتند . یادم می آید روز امتحان کنکور همه در چشمان شان هم ترس بود و هم ذوق . ترس و ذوق برای آینده مبهم !(ترس از امروز کنونی) که متاسفانه بعد آن روز همه آواره مرز ها شدند . یادم می آید روز امتحان کنکور آیات کلام اللّٰه را زیر زبان می‌خواندم و هر لحظه حادثه ترسناک دانشگاه کابل را به یاد می آوردم نه تنها من همه آن روز تلخ را یاد آوری میکردند که اگر امروز همچون کابل شود . آه ، آه ، دختران سر‌زمین من خیلی قوی و شجاع تا آخرین لحظات در مدرسه و دانشگاه حضور داشتند . ولی بال های پرواز شان را بستند . به امید باز گشاهی دوباره دروازه های آگاهی ، علم و دانش . ولی من میگویم : شاید آن روز خیلی دیر شود هرچند برای آموزش و یادگیری هیچگاه دیر نیست ولی تا آن روز فکر پرواز را فراموش نکن بال هایت را باز کن شاید در‌وازه های مکتب و دانشگاه بسته باشد . ولی دروازه های آسمان( امید ، دعا،توکل) باز است . هر کجا که هستی شروع کن از یک کتاب شروع کن با حفظ قرآن ، حدیث ، یادگیری انواع زبان ، کمپیوتر،  مطالعه انواع کتب ، هر نوع حرفه و هنر و مخصوصاً، یادگیری علوم دینی  بپرداز که حقوق خودت و مفهوم «إِقرَا»را خوب بدانی . یاد بگیر و به فرزندانت بیاموز ... و با هر چیزی که میتوانی راه پرواز به سوی آسمان را پیدا کن . به این فکر کن مثلاً : اگر مادر بزرگم به چند زبان می‌توانست صحبت کند من چه نوه ی خوش شانسی می بودم ؟ نگذار گذشته مادر و مادر بزرگ مان آینده ما باشد . مادران مان حضرت خدیجه و حضرت عایشه «رض» را فراموش نکن . که یکی در عصر و دوران خود یکی از بزرگترین تاجران بود و دیگری دنیای از علم و دانش بود . و همینطور اگر در تاریخ اسلام بنگریم زنانی هستند همچون ؛ مریم اسطرلابی : ریاضیدان ، منجم و مخترع فاطمه الفهری : بنیان گذار قدیمی ترین دانشگاه جهان «دانشگاه القرائویین مراکش» الگوی خوبی برای ما هستند . و البته جای دوری نرویم در کشور خودمان همچون ؛ رابعه بلخی ، محجوبه هروی ، مخفی بدخشی را میتوان یادآور شد . فراموش نکن ! ما دختران افغان ، فرزندان خراسان زمین و وارثان علم و فرهنگ هستیم .

✍🏻صدف حدید‌ محمدیار

خدايا... نه برای اينكه من استحقاقش رو دارم ؛ براي مهربونی خودت!✨

و رد اشك هایش بر روی صفحـٰات قرآنش نمایـٰان است..!"☁️🌸

امیدوارم که شب با تو مهربان باشد، تو که روز، در فرسودنت کم نگذاشت تو که از اندوه و خستگی حرف نزدی، تا خوشحالیِ عزیزانت را خراب نکنی🖤