فرکانس درد
منو ببخش اگه هیچوقت دیگه نتونستم ببخشمت ....
Mostrar más160
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
داستان فرکانس در چند خط
حس کن:
چشماتو ببند برگرد عقب برو به ۱۵سال قبل تو خیابون شلوغ باش یهو چشمت بخوره به چشم یه نفر خشکت بزنه تو پیاده رو محوچشماش بشی
مست چشماش بشی
پیش خونوادش سینه سپر کنی
بری جلو با بزرگ خونوادش مثل مرد صحبت کنی یهو بدون مقدمه بگی این برا منه آسمونو به زمین میدوزم جالبش این باشه اون هم تو رو تو یه لحضه دیده عاشقت بشه تو یا لحضه نتونه پیش خونوادش چیزی بگه وقتی حرفتو تموم میکنی و میخوای بری باز باصدای بلند بگی برا من شدی دیگه از چشاش برق رو ببینی از اون وقت به بعد داستان شروع بشه انقد چشمای نازش برا تو بشه هرلحضه کنارش باشی دیگه معتاد چشماش بشی، بزار آخرشم بگم این داستانه مزخرف رو این داستان خوب پیش میرفت ولی آخراش اون پسره خیلی جنگید به تنهایی با هر کسی که فکرشو کنی ببین هر کاری کرد تا لباش بخنده فکرشم بکن ولی نموند رفت ت ت ت ت پسر موند وخاطرات اون دختره پسر موند با یه عمر که معتاد چشمای یه نفر شده بود الانم که نیست دیگه اون دختره پسره داره خماری چشماشو میکشه در کل این داستان تازه شروع میشه
حالا هر کسی سوالم داره بپرسه در مورد این داستان و جواب سوال شمارو با ویس میدم
من یا آدم لاشی هستم
وهرشب با یه نفر
همتون خوب هستین وپاک
قدر خودتون رو بدونیددددددد
🖤👤🚶♂️