𝒀𝑶𝑼𝑻𝑼𝑩𝑬 𝑬𝑲𝑰𝑷
فیلم یوتیوب های اکیپ رو میزاریم:)💚 شروع دوباره ....
Mostrar másEl país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
235
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
دستش سر خورد و روی ممنوعه م قرار گرفته ؛ ترسی تو تنم بود که با فشار دادن س×نم آهی کشیدم ،حتی نمیتونستم قیافه کسی که داشت بهم تج'وز میکرد رو #ببینم***
دستش به سمت بند تاپم رفت و سرش داد پایین - بوسه های ریزی رو شونه م #میشوند
#قصدش تح×یک کردنم بود ..
دستمو روی سینش گذاشتم و کمی هولش #دادم تا تونستم قیافشو ببینم ...💥💥💥
دختری که توی تاریکی شب بهش تجاوز میشه اما با رضایت خودش؟؟؟؟؟؟
رمان صحنه دار اردیاییمون!!!🔞🔞🔥
ادامه رمان🫠🔞
عکسای سم دوران بلوغ #ارسلانکاشی🫡
مدرک تایید اصکی رفتن #رکسانا از #ربکا🫣😂
تیکه انداختن #دیانا به #پانیذ🫲🏼😵💫
تایید رل نبودن #فرشادسایلنت با #رکسانا🤐🔥
همهی حاشیه+اخبار اکیپ تو چنل زیر🖤🫠👇🏽
جوین🥹💗
خفن ترین و هات ترین رمان اردیا🔞
کتک زدن دیانا توسط ارسلان رو دیدی؟😭
میدونستی دیانا اسمش زینب عه؟
عکس🔞 اردیا رو دیدی؟😐
کو کجا؟😐
بعد چندهفته همدیگرو توی شرکت میبینن و..🤭😂🥵
دستشُ #پشت گردنم گذاشت ،، باعث شد حرکتی
نکنم
تو یه چشم بهم زدن لباشو گذاشت رو #لبام
تعادلم از دست دادم ،کل آبی که تو دهنم بود و خودش خورد ،کاملا بازی ُ #باخته بودم ، رامش شده بودم ، نمیتونستم کاری کنم ،، یه حسی از #اعماق وجودم داد میزد همراهش کن اصلا این چه حس مزخرفی بود ..
همش چرت بود ،دستم رو #سینش گذاشتم و سعی کردم از خودم جداش کنم اما مگ میتونستم؟
مشت محکمی به شونش #زدم که کمی ازم فاصله گرفت...نفساش به #صورتم میخورد و مور مورم میشد و باعث میشد تح**یک شم...
جوین شو و رمان جذابشو بخون..👇🏼😵💫🔞💥
جوین 🥹💗
•••استوری #دیانا برای حاملگی #مهدیس🤰🏼🔞
#خیانت امیر به نیکا 💥😄
حاشیه های اکیپ ارسلان + چنل زیر 💯•••
جوین🤨🚷💥
دختره ارباب روستا عاشق یه پسر میشه و مجبور میکنه تا باهاش ازدواج کنه ..🙈💥
-----
ولو شدم رو تخت و نگاهی به عکس تو دستم کردم . یه پسر چقدر میتونه #جذاب باشه که منو جذب خودش کنه ؟،،،واقعا تصورش خوشحالی رو به تنم #هجوم میاره ؛ کاش فردا سریع تر بیاااد...
با صدای #وحشتناکی در باز شد و قامت بابا توی چارچوب در #ظاهر شد
+دختره بی حیاء تو مگه اربابی که دستور میدی برات #حرمسرا درست کننن هااااننن..؟؟؟؟
لبخندی زدم و...
ادامههه رمان +18🔞👇🏽👇🏽👇🏽💥💥💥
https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0
https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0
سریع جوین شو وگرنه لینک باطل میشه☺️‼️
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.