مسعود مولانا

قدرت, قدرت از نگاه « نیکلاس لومان » جامعه شناس برجسته آلمانی : # امکان تحمیل مجازات دقیقا زمانی و مادامی که به کار بسته نمی شود قدرت ایجاد می کند. پس وقتی کار به تحمیل مجازات برسد، قدرت به پایان می رسد! اعمال خشونت فیزیکی به معنای کاربست قدرت نیست، بلکه بیان, شکست آن است! ............................................................ # به بیان عینی تر فرق است بین قانونی که متکی بر سرنیزه است، با مجازاتی که پشتوانه ی قانون است و فقط در مواقع ضرورت و حفظ منافع عموم مردم و نه صرفا منافع حکومت، مورد استفاده محدود قرار می گیرد! # نه به خشونت # نه به اعدام

از صفویه تا سامان سوم ! ✍ مسعود مولانا یکم - از صفویه تا کنون تحولات تاریخی در ایران بر ستون های دو سامانه قدرتمند استوار بوده اند و با آنکه در بنیان از یک بستر برخواسته اند اما در شکل های متفاوتی ظهور و بروز یافته اند. رنسانس زن، زندگی،آزادی اما از دو سامان قبلی عبور کرده و ساختار نوینی را نمایندگی میکند که میتوان آن را بنام سامان سوم نشانه گذاری کرد! دوم - سامان اول با ظهور صفویه شکل گرفت و پایه های اصلی آن عبارت بود از : ۱- شیعه گری ۲- عرفان صوفیانه ۳ - حکومت متمرکز در قالب سلطنت و احیای سنت ساسانی. سوم - این سامان کم و بیش و با تغییراتی جزیی تا ۱۲۸۵ جریان داشت اما انقلاب مشروطه ضرباتی را بر هر سه ستون آن وارد کرد. در گام اول قدرت سلطنت را تا حدودی با مجلس قانون گذاری مشروط کرد، در گام دوم به جای عرفان صوفیانه اندیشه های مدرن و عرفی را وارد عرصه های اجتماع نمود و در مرحله سوم تاحدودی از قدرت روحانیون شیعه کاسته شد و به همین خاطر هم بود که بخشی از این قشر حول شعار مشروعه بجای مشروطه متحد شدند. چهارم - انقلاب مشروطه اما به دلایل مختلف داخلی و خارجی نتوانست تداوم یابد و با کودتای رضا خان همان سامان اول با جابجایی ستونها و تغییراتی مجددا برساخته شد. در گام اول مجددا ستون قدرت متمرکز و سلطنت فردی احیا گردید، در گام دوم بجای فرهنگ مدرنیته که با مشروطه اوج گرفته بود فرهنگ ناسیونالیسم فارس محور و یک دست سازی اجباری اجتماع گسترش یافت و در گام سوم با آن که از اهمیت و نقش دین و شیعه گری اندکی کاسته شد اما کنار نهاده نشد و در کنار دو ستون دیگر حلقه های یک زنجیر سه وجهی را در طول ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ پیش بردند. پنجم - در فاصله ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ با بروز جنبش های اجتماعی بزرگ ستون های یک و دو آسیب های جدی دیدند، اما کودتای مرداد ۳۲ بار دیگر این سامانه را تقویت و تثبیت نمود. ششم - انقلاب سال ۵۷ سرآغاز بر ساخت سامان دوم بود. این سامانه به جای قدرت سلطنت و پادشاه، قدرت روحانیون و ولایت فقیه را برنهاد، شیعه گری را از حاشیه خارج ساخته و در قلب آن جای داد و به عوض ناسیونالیسم فارسی، پان اسلامیسم را سرلوحه سیاستهای خود در داخل و خارج قرار داد. هفتم - سامان اول و دوم علیرغم تفاوت های اساسی در نوع نگرش به جهان اما در بن مایه های تفکر دارای سرشتهای همسان بسیاری بودند که مهم ترین آنها حکومت فردی و متمرکز و دیگری سازی است، حکومت شاه با نگاه ناسیونالیسم فارسی دیگری سازی می کرد و حکومت پسا انقلاب از منظر دینی و شیعه گری! هشتم - اکنون اما گردونه تحولات، تمدن ایران را در مسیر کاملا نوینی قرار داده است که دستکم در ۵۰۰ سال اخیر بی سابقه است. رنسانس زن، زندگی، آزادی را میتوان به مثابه تلاشی برای برساخت سامان سوم و از درون گسستی ماهوی با دو سامان قبلی برآورد نمود. نهم - ستون های این سامانه را میتوان تا حدودی که فعلا نمایان شده، این گونه تبیین نمود : ۱- ستون سکولاریسم به مثابه جدایی نهاد دین از نهاد دولت ۲- ستون برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان و رفع تبعیض در تمامی ابعاد آن ۳- ستون آزادی و دمکراسی خواهی به مثابه احیای تام و تمام نسل چهارم حقوق بشر و تلفیق متوازن آزادی های اجتماعی با عدالت اقتصادی. ۴- ستون حفاظت از محیط زیست و دفاع از حق طبیعی طبیعت ۵- ستون دولتی غیر متمرکز، احترام کامل به حقوق همه اقوام و ادیان در عین پذیرش تمامیت ارضی کشور ۶- ستون اتکا به جامعه مدنی و آمادگی کامل برای جابجایی در چرخه ی قدرت دولتی و حاکمیتی. ۷- ستون خشونت پرهیزی و استفاده از روش های مسالمت آمیز . دهم - مهم تر از همه اما این سامانه ضد اتوریته است، صندلی قدرت متمرکز را نه تنها در دولت که در میان خود جنبش هم خالی نگه میدارد و به هیچ رهبر دائمی و کاریزماتیک تن نمی دهد. در فهم مدرن این جنبش، جابجایی دولت ، کسب قدرت نیست، بلکه خالی نگه داشتن صندلی قدرت است، تمام قدرت در اختیار مردم و جامعه مدنی! یازدهم - سامان سوم به عنوان نماد جمهوری اجتماعی، اگر چه راه پر فراز و نشیبی برای تثبیت همه جانبه خود در پیش دارد، اما تا همین جا گام های عمیقی را برداشته، روایت خودش را در روح و جان جامعه جا انداخته و امکان برگشت به گذشته را تا حدود زیادی منتفی کرده است. https://t.me/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A

پرسش راینهارت کوزلک  نظریه پردازتاریخی از کنش گران اجتماعی : # بر پایه ی تخیلات تاریخی تاریخ, امکان را بسازیم یا بر اساس تاریخ, امکان به دنبال تحقق, تخیلات و برساخت, رویا ها ی جنبش های اجتماعی باشیم؟!

از آزاد اندیشی تا جان, آزاد ! ✍ مسعود مولانا # جردانو برونو ، فیلسوف و‌ شاعر، در سال ۱۶۰۰ میلادی بخاطر مخالفت با برخی از احکام کلیسای کاتولیک، متهم به کفر شده و در شهر روم زنده زنده در آتش سوزانده شد. # برونو‌ حدود ۹ سال در زندان تحت بازجویی و‌ شکنجه قرار داشت تا اعتراف و توبه کند، در نهایت اما برونو حاضر به توبه نشد و روح خود را با زنده ماندن تاخت نزد! # ۲۹۰ سال پس از اعدام برونو‌، تندیسی از او را به ‌پاس آزاداندیشی و زیستی شرافتمندانه، در همان میدانی که اعدام شده بود، برافراشتند ! # تا وقتی که بتوانید از چیزی رو برگردانید چنان که باید و شاید هم چنان آزادید ! https://t.me/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A لینک کانال 👆 در صورت پسند برای دوستانتان بفرستید

اکسل هونث فیلسوف آلمانی معاصر -  از نسل چهارم مکتب فرانکفورت در کتاب «  حق آزادی » می گوید : # نکته ای فراموش شده در هدف غایی اندیشه ی سوسیالیستی را دوباره احیا کنیم : باز یابی کرامت و حیثیت انسانی! مفهو می از آزادی که آزادی های فردی را قربانی نکند! # انقلاب سوسیالیستی بعنوان گسل کامل کنار گذاشته شود و به عوض آن تا حد امکان عرصه عمومی را قوی کرده و بر اساس نگرش سوسیالیستی « منافع جمع » اداره کننده ی اصلی جامعه و مکانیسم های آن باشد. # سوسیالیسم را بعنوان وظیفه ای بی پایان که شامل آزمون گری های مداوم در توفیقات اجتماعی جدید است درک کنیم. # سوسیالیسم یک سیستم تنظیمی خاص نیست، بلکه یک جنبش دمکراتیک برابری طلب است!

اکسل هونث فیلسوف آلمانی معاصر - از نسل چهارم مکتب فرانکفورت در کتاب « حق آزادی » می گوید : # نکته ای فراموش شده در هدف غایی اندیشه ی سوسیالیستی را دوباره احیا کنیم : باز یابی کرامت و حیثیت انسانی! مفهو می از آزادی که آزادی های فردی را قربانی نکند! # انقلاب سوسیالیستی بعنوان گسل کامل کنار گذاشته شود و به عوض آن تا حد امکان عرصه عمومی را قوی کرده و بر اساس نگرش سوسیالیستی « منافع جمع » اداره کننده ی اصلی جامعه و مکانیسم های آن باشد. # سوسیالیسم را بعنوان وظیفه ای بی پایان که شامل آزمون گری های مداوم در توفیقات اجتماعی جدید است درک کنیم. # سوسیالیسم یک سیستم تنظیمی خاص نیست، بلکه یک جنبش دمکراتیک برابری طلب است!

معرفی کتاب : # نظریه پردازی تاریخی از دیدگاه های اروپا محور، دیدگاههای پسا استعماری و تا امتزاج حیطه ها با ایده ها . # از ناجنبش ها تا جنبش های اجتماعی و چگونگی همراستا کردن آنان . # سیاست جوانی یا شیوه سیاست ورزی جوانان. # جوانان در قرن ۲۱ از یک شاخص سنی تا یک مقوله قدرتمنداجتماعی . # سیاست غایت گرا، ماهیت گرا و غیر تاریخی در قبال نقش طبقات در جنبش های اجتماعی. #  گرامشی در ایران : انقلاب قبل از انقلاب # بر ساخت جمهوری اجتماعی به مثابه انقلاب اجتماعی قبل از انقلاب سیاسی. # خوانش خلاق این پژوهش بسیار ارزشمند را از دست ندهید!

انقلاب قبل از انقلاب! #  برساخت جمهوری اجتماعی قبل از تصرف قدرت دولتی    به مثابه انقلاب قبل از انقلاب است! # انقلاب اجتماعی پیش از انقلاب سیاسی! # بر گرفته از اندیشه های آنتو نیو گرامشی مبارز - متفکر ایتالیایی و بنیانگذار درکی نو در جنبش های اجتماعی . https://t.me/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A

از صلح, مسلح تا موثرترین سلاح! ✍ مسعود مولانا یکم - هیچ صلح متوازنی بدون توانایی جنگیدن و تفهیم آن به طرف مقابل محقق نخواهد شد. دوم - توانایی جنگیدن اما صرفا در نگه داشت و بکارگیری ادوات نظامی خلاصه نمی شود بلکه و بسیار فراتر از آن توانایی خود را در میزان سرمایه اجتماعی ملی - بین المللی نشان می دهد. سوم - بدون تردید در جهان امروز هر صلحی یک صلح مسلح است ولی سلاح سرمایه اجتماعی که یک بخش آن میزان اعتماد و پشتیبانی معنوی مردم نسبت به دولتها است، بسی بیشتر از سلاح نظامی کارایی، توانایی و پایداری دارند . چهارم - پاشنه آشیل حکومت های بسته، عدم درک و دریافت همین اصل اساسی نهفته است که به جای اتکا روی هر چهار پایه ی حکومت - سرمایه اقتصادی، سرمایه محیط زیستی سرمایه اجتماعی و سرمایه نظامی - تنها روی تک پایه ی توان نظامی خود را استوار میدارند! پنجم - خطای راهبردی بزرگ تر اما این است که نمی دانند بدون صلح عمیق اجتماعی در درون مرز با همه ی اقشار مردم در کلیت خویش و حذف مرز بندی های کاذب، هیچ صلح متوازن برون مرزی نه ظرفیت تحقق دارد و نه قابلیت ماندگاری! ششم - حکومتی که به جای گفتگوی مدرن و تمکین به مطالبات اقشار مختلف مردم، ظرفیت انتظامی خود را به رخ می کشد، حتما هنوز این فراز فرا تاریخی را به گوش جان نشنیده که : میتوان موقتا روی سرنیزه نشست اما نمی توان مدت زیادی بر آن تکیه کرد! https://t.me/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A