مشکی‌"

اینو نمیخونی، ولی دلم برات تنگ شده

اینکه همش خودت رو به کسی یادآوری کنی بیشتر خودت رو از چشمش میندازی درواقع اگه عزیز باشی نیاز به یادآوری نداری..

تو خنده هات عجیبه! داری حرف میزنی میبینی یکی بی صدا وارفته ی گوشه داره با تموم وجود می‌خنده، میدونی به نظرم کسایی که خنده هاشون مثل تو بی‌صداست توی زندگی قبلی‌شون صدای خنده‌شون دل خیلیا رو برده.

بی شک همه‌مون دوتا رفیق داشتیم که بعد‌از آشنا کردنشون با هم‌، دیگه با ما مثل سابق نشدن.

از دست تو نیما😂😂🤦‍♀

خب ترمز نگیر خودت، همه کاراتو یکی دیگه باید انجام بده؟

ای کاش عشق نبود جدایی نبود دلتنگی نبود غم نبود اشک نبود مرگ نبود؛ ای کاش از جدایی تا مرگ نبود :)))

ای کاش مثل فیلما یکی میومد سیم ترمز ماشینم رو می‌برید منم با 130 تا سرعت سر پیچ بودم و کاری نمی‌تونستم انجام بدم و تموم می‌شد :)