دخترعمــوی لَــــوَند🔞🔥
640
Suscriptores
Sin datos24 horas
-87 días
-5830 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
ساعت ۱۰ صبح بپاکید
ادمین میشم
از۱کاتا 11کا پایه دارم
هرسری تب بالا 50تا جذب داری😜 بدو تا پرنشدم
جذبم فوله 60تا پایه دارمم فقط 2تا دیگه میگرما😜
@Malosak_Alvin
1100
⚡️ فروش VPN پرسرعت به شرط تست
V2ray و Outline
⚡️اول رایگان تست کنید بعد خرید کنید⚡️
✅با تمام اپراتورها متصل میشه
مناسب اندروید، آیفون، ویندوز، مک
✅ضمانت کیفیت و بازگشت وجه
پشتیبانی تا آخرین روز
Channel🚀 https://t.me/+8Szlz52DiodkNWFk
800
Repost from N/a
Photo unavailable
اکسسوری های تینیجری جذاب🥺🤍
گردنبند و دستبندای گرانج🤤☠
گردنبند کار تیر مخصوص دارک پسندا💀❤️🔥
ست گردنبندای کاپلی و مگنتی💕🫂
ارسال به سراسر کشور هم دارن🚌📪
بیا خودت قیمتا رو مقایسه کن💵
700
دوست داری اطلاعات عمومیت و راجب بیماری های روانشناسی و انواع فوبیاها زیاد کنی؟ پس با من همراه شو :)❕❗️
- https://t.me/+FPMQgPDC1FI4ZjU0
🩸هموفوبیا🩸
❄️☁️ کرایوفوبیا ☁️❄️
♦️🃏عجیبترین فوبیای جهان🃏♦️
900
- #وانمود کن که باهم رابطه داریم
پوزخندی زد و گفت:
- #سکس باهم؟
چیزی نگفتم که قدمی جلو اومد و گردنم رو مماس با صورتش قرار داد.
- پس بزار طبیعیتر بشه.
#مکی به گردنم زد که چشمام سیاهی رفت.
دستش رو سر داد و روی سینههام قرار داد.
- آه هامون من...
ادامهی حرفم رو نذاشت بزنم و جلوی #پام نشست.
خمار نگاهش کردم که #لیسی به وسط پام زد.
پاهام شل شد و در حال افتادن بودم. دستم رو به دیوار تکیه دادم.
- آهه نه.
زمزمه کرد:
- جان.. چه میخوای کوچولو؟
چشمام سیاهی رفت و جیغ بلندی کشیدم.
داستان هیجانی و مافیایی
https://t.me/+iHWFyR-rCIQwZDJk
جهنمت را ببوس~ بازی با ترس
از نفرت تا عشق با تو... عشق فقط موقعی که گرمای بدنت بدنم رو لمس میکنه🔗:) رمانهای نوشته شده: قلب مشکی این مغز با افکارش به فروش میرسد تیتراژ اخر زندگیم نگاه آشنا به یک غریبه هاریکا جهنمت را ببوس( در حال تایپ)
700
00:02
Video unavailable
#سکس_زوری🚫
#پسره_به_خاطر_انتقام_دختره_رو_بی_آبرو_میکنه.🔞
تند تند توی کص***م #تلمبه می زد.
با گریه گفتم-حامی خواهش میکنم ولم کن.
سیلی محکمی که توی گوشم نواخت باعث شد برق از سرم بپره.
موهام رو از پشت کشید و دم گوشم لب زد-خفه شو نگار تو اسیر منی.
از زور درد اشک توی چشمام جمع شد-روانی ولم کن مگه من چیکارت کردم؟
موهام رو ول کرد و لپ های #باسنم رو با دستش باز کرد
لیسی به سوراخ #کونم زد و با لحن خشنی گفت-تو باید به جای اون خواهر #جنده ات تاوان پس بدی فهمیدی
بعد #کیرش رو واردم کرد که از درد جیغ بلندی زدم...
#دختری_که_به_خاطر_خیانت_خواهرش_برده_یک_پسر_سادیسمی_میشه
#پسره_هرشب_دختره_رو_شکنجه_میده_وکص_و_کونش_رو_جر_میده.😱😭
https://t.me/joinchat/UVLaLDBC24nwVPcg
1.93 KB
800
Mostrar todo...
700
#ارباب_رعیت❌🔞
-خیلی وقته که #طعمت رو نچشیدم، مخصوصاً بعد از اون #غلطی که کردی، انتظار نرم رفتار کردن من رو نداری که، داری؟
چیزی نگفتم، انتظار #نرمی و لطافت نداشتم، قبلاً که #مطیع بودم باهام نرم تر رفتار می کرد اما الان همون دختر #سرکشی شدم که می خواست رامش کنه.
حس #انگشتش که لای #سینه هام بالا و پایین میشد تنم رو مور مور می کرد، آب دهنم رو #قورت دادم و نگاهم رو ازش دزدیدم که با #تحکم گفت: #شلوارت رو هم بکن.
به زور خودم رو #کنترل کردم و شلوارم رو از پام کندم، خواستم کمرم و صاف کنم که دستش و روی #گلوم گذاشت و تو حالت #داگی نگهم داشت.
-نمیدونی چه #لذتی داره وقتی دختر سرکشی مثل تو رو تو این حالت میبینم که مثل یه برده مطیع شده..
https://t.me/+YuUBLhNysTowNWRk
https://t.me/+YuUBLhNysTowNWRk
آوای اتفاقی من💞🥂'
﷽ ‹یْک دُنیٰا ‹‹عشـــ∞ـــقِْٰ›› تُوےِ صِٰداتهْ...!♥️🐾› •𝓪 𝓹𝓵𝓮𝓷𝓽𝔂 𝓸𝓯 𝓵𝓸𝓿𝓮 𝓲𝓼 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓿𝓸𝓲𝓬𝓮 ...💍🌸• ‹ #وَمنشراحاسِدااِذاحسد › •بهقلم: نرگسحسنپور هرگونهکپےبردارےپیگردقانونےدارد.✖
600
#بیبی_کوچولوی_هات🍼🍭
#پارت_رمان🌈
#ژانر ددی_لیتل
کنار ددی نشسته بودم که یهو دستشو کرد توی شرتم🍑
با اینکارش یه آهههههه بلند گفتم🤤
+چی میخوای بیبی گرل؟🍫
_عاممم...آبنبات ددی🍭🥺
+جوننن آبنبات ددیو؟بیا جلو توله ی من.....😈
با پایان حرفش.....
ادامه رمان بدلیل پارت های+۱۸ در چنل زیر گذاشته میشود❤️🔥
ورود زیر ۱۸سال ممنوع⛓
https://t.me/+U9WOsZLwdf43NDJk
بـیبی کوچولوی هات
ناله های ریزش دیونه ترت کنه و تلمبه هاتو محکم تر بزنی👅 به قلم: نــــیـــلـــامــــحــــمـــــدی
700
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.