cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸

🌸﷽🌸 سلام🙋‍♀️ منبع هر پست رو بدانم می‌نویسم کپی عکس نوشته‌هام آزاده🧡 @Mehr_2018 #بریده_ای_از_کتاب #عکس_نوشته #معرفی_کتاب #روانشناسی #سخن_زیبا #متن_ناب #موفقیت #مناجات #حکایت #داستان #فرهنگ #دیالوگ #تاریخ #آهنگ #شعر

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
474
Suscriptores
Sin datos24 horas
+27 días
+930 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
‏تو #انیمیشن ماداگاسکار یه پنگوئن بود کل زندگیش رو داده بود دندون طلا ساخته بود بتونه سیب بخوره بعدش فهمیده بود سیب دوست نداره. این فکر دیوونم میکنه که نکنه کل تلاش‌هایی که تو زندگیم کردم مثل این پنگوئن بی معنی باشه و بعدش بفهمم که اون مورد اصلا ارزش تلاش کردن نداشت. #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
773Loading...
02
زندگی ما بر مبنای اعتماد جریان دارد یا براساس «بی‌اعتمادی»؟ فیلسوف دانمارکی، لوگستروپ (Knud Ejler Løgstrup) در کتاب «مقتضای اخلاقی» می‌نویسد: «ما معمولاً پیشاپیش حرف‌های همدیگر را باور می‌کنیم؛ پیشاپیش به همدیگر اعتماد می‌کنیم. این شاید غریب باشد، اما بخشی و جزئی از انسان بودن است. اگر ما پیشاپیش با بی‌اعتمادی باهم روبرو می‌شدیم و دیگری را پیشاپیش دزد و دروغگو به حساب می‌آوردیم که تظاهر می‌‌کند و قصدش فریب ماست، زندگی متوقف می‌شد و جهانمان از هم می‌پاشید». ما هر روز عملاً در هر موقعیتی که درگیرش هستیم به افراد دیگر اعتماد می‌کنیم ـ اعتماد می‌کنیم که غذای مسموم به ما نمی‌دهند، راستش را به ما می‌گویند، نمی‌خواهند سرمان را کلاه بگذارند، و غیره. ممکن است از این اعتماد ما سوءاستفاده هم بشود، اما این سوءاستفاده استثناست نه قاعده. بدون اعتماد ما هیچ کاری پیش نمی‌رود. یک روز را در خیال خودتان مجسم کنید که ناچارید همه ریسک‌ها و خطرهایی را که ممکن است سر راهتان قرار بگیرد محاسبه کنید و پیشاپیش از نتیجه همه کارها اطمینان حاصل کنید. در این صورت نخواهید توانست قدم از قدم بردارید و پایتان را حتی از خانه‌تان بیرون بگذارید. 📙#فلسفه_ترس ✏️#لارس_اسوندنسن #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
921Loading...
03
از این نترس که تنهایی! از این بترس که همین تنهایی را کسی از تو بگیرد که هیچ لیاقت تو را ندارد! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1103Loading...
04
Media files
1291Loading...
05
کسی رو قضاوت نکنیم! ما از رنج‌هایی که او تجربه کرده و روزهایی که از سر گذرانده چیزی نمی‌دانیم... #استوری کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1263Loading...
06
آن‌هایی که تحریم را نعمت می‌دانند، بخوانند! لیبی در زمان قذافی برای ده سال تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار داشت. قذافی این تحریم‌ها را «نعمت» نامید و دستور داد که از همهٔ ظرفیت‌های داخلی برای دور زدن تحریم‌ها استفاده شود. صنعت نفت بیشترین آسیب را دید. سرمایه‌گذاری در صنعت نفت متوقف شد و ادامهٔ کار بسیاری از صنایع با مشکلات اساسی روبرو شد. حمودا الاسودا وزیر نفت لیبی در دوران قذافی بعدها دربارهٔ تحریم‌ها گفت: «آمریکایی‌ها شناخت کاملی از تجهیزات و دستگاه‌های ما داشتند و هر قطعه و وسیله‌ای را که ما نیاز داشتیم در فهرست کالاهای تحریمی گذاشته بودند. مشکلات ما پیچیده‌تر شد، چون نمی‌توانستیم این قطعات را حتی از بازار آزاد بخریم. بعد مجبور شدیم به اوراق‌فروشی‌ها رو بیاوریم و دستگاه‌های خرابمان را تعمیر و بازسازی کنیم و حتی در مواردی سعی کردیم قطعات یدکی مورد نیازمان را خودمان بسازیم اما در این کار ناموفق بودیم.» آلیسون پارچتر نویسندهٔ کتاب «قذافی: ظهور تا سقوط» هم می‌نویسد: «تحریم‌ها زندگی را بر مردم لیبی مشکل‌تر از پیش ساخت. قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت... تورم سالیانه حدود سی و پنج درصد بود که نفس مردم را گرفت... گرچه دولت نظام کوپنی را برقرار کرد تا مردم گرسنه نمانند اما ادامهٔ معیشت برای اکثریت مردم دشوارتر شد. علاوه بر این، برای بسیاری از خانواده‌ها، متکی شدن به کوپن تجربهٔ حقارت‌باری بود. آنچه کار را بدتر می‌کرد فساد موجود در نظام کوپنی بود. مقامات فقط بخشی از کالاهای کوپنی را بین مردم توزیع می‌کردند و بقیهٔ کالاها سر از بازار سیاه در می‌آورد. تحریم‌ها موجب سربرآوردن طبقه‌ای از نوکیسگان شد. این طبقهٔ جدید نه فقط شامل مقاماتی می‌شد که از راه دور زدن تحریم ها به سودهای آن‌چنانی رسیده بودند بلکه تجار بخش خصوصی را که پارتی‌های دم کلفت حکومتی داشتند را نیز شامل می‌شد. این تجار به لطف دسترسی به ارزهای خارجی کالا وارد کشور می‌کردند و این کالاهای وارداتی را با قیمت‌های گزاف تورم‌زده می‌فروختند. نرخ تورم به قدری بالا بود که مردم قادر به خرید این کالاها نبودند. هر گوشی تلفن همراه معادل پنج برابر حقوق ماهیانهٔ یک استاد دانشگاه بود. همزمان ویلاهای شیک که متعلق به کاسبان تحریم و اقوام و نزدیکان سران حکومت بود در طرابلس و بنغازی ساخته می‌شد تا بر زخم مردم لیبی نمک بپاشد. شکاف رو به گسترش میان اغنیا و فقرا موجب بروز نفرت تلخی در بین آن‌هایی شده بود که در نبرد برای یکی کردن خرج و دخلشان به حال خود وانهاده شده بودند.» ✍🏻#بیژن_اشتری نویسنده و مترجم @andiiishe #تاریخ کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1213Loading...
07
از شروع دوباره نترس! این دفعه از صفر شروع نمیکنی! از تجربه‌هات شروع میکنی! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1244Loading...
08
می‌دانی یک وقت‌هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی: تعطیل است! و بچسبانی پشت شیشه افکارت... باید به خودت استراحت بدهی! دراز بکشی، دست‌هایت را زیر سرت بگذاری، به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی... در دلـت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده‌اند... آن وقت با خودت بگویی: بگذار منتظر بمانند... ✍🏻#حسین_پناهی #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1596Loading...
09
در مسیر یک کنسرت، سر یک چهار‌راه با گروهی از آدم‌‌ها مواجه می‌شوی که همه به آسمان خیره شده‌‌اند، بدون این‌که فکر کنی تو هم به بالا زل میزنی. چرا؟ تأيید اجتماعی وسط کنسرت، زمانی که تکنواز اوج هنرنمایی‌اش را به نمایش می‌گذارد، یک نفر شروع به کف زدن می‌کند و ناگهان همه‌ با او همراه می‌شوند. تو هم همین‌طور. چرا؟ تأیید اجتماعی! تأیید اجتماعی تأکید دارد افراد وقتی مثل بقیه عمل می‌‌کنند که احساس می‌‌کنند رفتارشان درست است. به عبارت دیگر، هرچه تعداد بیشتری از مردم عقیده‌ی خاصی را دنبال کنند، ما آن عقیده را بهتر (درست‌تر) می‌پنداریم. تأیید اجتماعی می‌تواند، مانند زمانی که اعضای فرقه‌های مذهبی دست به خودکشی دسته جمعی می‌زنند، تمامی فرهنگ‌‌ها را زمین‌گیر کند. اگر راه تو درست است حتی اگر تنها هستی راه خودت را برو. ✏️#رولف_دوبلی #روانشناسی #فرهنگ #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1473Loading...
10
وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ و خدا هر چه را پنهان و آشکار دارید به همه آگاه است. سوره نحل - آیه ۱۹ #عکس_نوشته #آیه کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1411Loading...
11
چشم به راه روزهای روشنم، فرسوده و گمشده در تاریکی... ✏️#حمید_سلیمی #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1611Loading...
12
در تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۶۳۳، گالیلئو گالیئی (#گالیله) شصت‌‌‌‌‌ و نه‌‌‌‌‌ ساله، با روپوش سفید ویژه‌‌‌‌‌‌ی توبه‌‌‌‌‌‌کاران، به تالار بزرگ می‌‌‌‌‌‌نروا (Minerva) در روم وارد می‌‌‌‌‌‌شود. او به دستور قاطع و مؤکد پاپ اروین هشتم، در برابر دادگاه تفتیش عقاید مجمع روحانیت «بارگاه مقدس» با شرکت ده کاردینال انتصابی، احضار شده است. او از شش ماه پیش در رم، زندانی شده است. مقام‌‌‌‌‌‌های دون‌‌‌‌‌‌پایه‌‌‌‌‌‌ی تفتیش عقاید (انگیزاسیون) به گالیله القاء می‌‌‌‌‌‌کنند که عقاید خود را انکار کند. گالیله خشمگین می‌‌‌‌‌‌شود، تن نمی‌‌‌‌‌‌دهد، به عبث می‌‌‌‌‌‌کوشد تا مباحثه‌‌‌‌‌‌ای جدلی با مفتریان خویش به راه بیندازد، ولی نسبت به موضوع پیچیده‌‌‌‌‌‌ای که پیش آمده و سرنوشت او را رقم زده است، بی‌‌‌‌‌‌اطلاع می‌‌‌‌‌‌ماند. وی هرگز داوران خویش را پیش از ۲۲ ژوئن نخواهد دید، دادگاهی عادلانه و راستین نخواهد داشت و هرگز این فرصت را پیدا نخواهد کرد تا هوش و دانش شگفت‌‌‌‌‌‌انگیز خویش را -که بیش از سی سال بسیاری از اصحاب کلیسا را افسون کرده و حتی رام ساخته است- نشان دهد. گالیله در آن‌‌‌‌‌‌جا ایستاده است، در برابر دادگاه تفتیش عقاید، زانو زده است، معذب، رنگ‌‌‌‌‌‌پریده و خاموش؛ به توبه‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌ای خوفناک گوش فرا می‌‌‌‌‌‌دهد. بیان‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌ای که به ظاهر باید خودش نوشته باشد؛ اما در واقع، برای نخستین بار از متن آن آگاه می‌‌‌‌‌‌شود، چرا که دیگری آن را به نگارش درآورده است: «من گالیلئو گالیلئی، شصت‌‌‌‌‌‌ونه‌‌‌‌‌‌ساله، پسر «وین چنزو گالیلئی» از فلورانس، شخصاً در این دادگاه و در برابر شما کاردینال‌‌‌‌‌‌های بلندمرتبه و والامقام و مفتشان بزرگ سراسر قلمرو مسیحیت علیه یک انحراف ارتدادآمیز با چشمانی دوخته بر انجیل‌‌‌‌‌‌های بسیار مقدس که با دستان خویش لمس می‌‌‌‌‌‌کنم، حاضر شده‌‌‌‌‌‌ام. سوگند می‌‌‌‌‌‌خورم که به هر آن‌‌‌‌‌‌چه کلیسای مقدس کاتولیک رمی و با الهام از حواریون، حقیقت می‌‌‌‌‌‌شمارد، تبلیغ می‌‌‌‌‌‌کند و تعلیم می‌‌‌‌‌‌دهد، همواره باور داشته‌‌‌‌‌‌ام، اکنون نیز باور دارم و به لطف خدا در آینده نیز هم‌‌‌‌‌‌چنان باور خواهم داشت. ولی پس از این‌‌‌‌‌‌که بارگاه مقدس، به‌‌‌‌‌‌طور رسمی به من اخطار کرد که دیگر به این عقیده‌‌‌‌‌‌ی دروغین باور نداشته باشم که «خورشید مرکز جهان و بی‌‌‌‌‌‌حرکت است و زمین مرکز جهان نبوده و حرکت می‌‌‌‌‌‌کند»، قول می‌‌‌‌‌‌دهم نه به‌‌‌‌‌‌ طور شفاهی یا کتبی، به این دیدگاه غلط پایبند نباشم و از آن دفاع به عمل نیاورم و آن را آموزش ندهم. پس از آن‌‌‌‌‌‌که به‌‌‌‌‌‌طور رسمی به من اعلام شد که دیدگاه مذکور برخلاف کتاب مقدس است؛ کتابی را که نوشته و به چاپ رسانده‌‌‌‌‌‌ام اصلاح کرده و این دیدگاه را محکوم می‌‌‌‌‌‌کنم و به سود آن برهانی بسیار متقاعدکننده می‌‌‌‌‌‌آورم، بی‌‌‌‌‌‌آن‌‌‌‌‌‌که هیچ راه‌‌‌‌‌‌حل قطعی به دست دهم؛ از این بابت، بر من به شدت گمان ارتداد رفته است، یعنی گمان این بود که بر آن بوده‌‌‌‌‌‌ام و باور کرده‌‌‌‌‌‌ام که خورشید در مرکز جهان قرار دارد و بی‌‌‌‌‌‌حرکت، زمین در مرکز جهان نیست و حرکت می‌‌‌‌‌‌کند، از همین رو، من که می‌‌‌‌‌‌خواهم در ذهن شما عالی‌‌‌‌‌‌جنابان و هر مسیحی مؤمنی، این سوءظن شدید را که به حق نسبت به من وجود دارد، پاک نمایم، با دلی یک رنگ و بی‌‌‌‌‌‌ریا و با ایمانی صادقانه از خطاها و ارتداد و اقدام دیگری که برخلاف کتاب مقدس باشد، روی برمی‌‌‌‌‌‌گردانم و ابراز انزجار می‌‌‌‌‌‌کنم و سوگند یاد می‌‌‌‌‌‌کنم که در آینده نیز دیگر مطلبی بر زبان نیاورم و به نحو کتبی ادعایی ننمایم که سوءظن مشابهی نسبت به من به وجود آید و اگر برایم پیش آمد که با مرتد یا مظنونی به ارتداد روبه‌‌‌‌‌‌رو شوم، او را در این بارگاه مقدس، نزد مفتش یا در حضور ناظم کلیسای محل اقامتم افشا کنم. و نیز سوگند می‌‌‌‌‌‌خورم و عهد می‌‌‌‌‌‌کنم که کیفرهایی را که از جانب این بارگاه مقدس برای من مقرر شده یا خواهد شد، به جان بپذیرم و اگر خدای ناخواسته از یکی از عهد و پیمان‌‌‌‌‌‌هایم تخطی کردم به تمامی کیفرها و عِقاب‌‌‌‌‌‌هایی که توسط قوانین مقدس و دیگر قوانین اساسی عام و خاص علیه گمراهان مشابه، مقرر گشته و وضع شده است سر بسپارم. به یاری خداوند و اناجیل مقدس او، که با دستان خود لمس می‌‌‌‌‌‌کنم. من گالیلئو گالیلئی که با امضای خویش در زیر [این توبه‌‌‌‌‌‌نامه] از عقاید خود روی برتافته‌‌‌‌‌‌ام، سوگند خورده‌‌‌‌‌‌ام، عهد کرده‌‌‌‌‌‌ام و متعهد شده‌‌‌‌‌‌ام بدان‌‌‌‌‌‌گونه که در بالا آمد و به نشانه‌‌‌‌‌‌ی ایمان به آن، و برای این‌‌‌‌‌‌که حقیقت را با دست خویش گواهی کنم، این برگه‌‌‌‌‌‌ی انکار عقاید خود را امضاء نموده‌‌‌‌‌‌ام و آن را کلمه به کلمه برخوانده‌‌‌‌‌‌ام، در رم، در دِیر می‌‌‌‌‌‌نروا و به تاریخ بیست‌‌‌‌‌‌ودوم ژوئن ۱۶۳۳.» #تاریخ کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1411Loading...
13
روح با آنچه می‌گیرد غنی می‌شود و قلب با آنچه می‌بخشد... ✏️#ویکتور_هوگو #سخن_زیبا #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1663Loading...
14
امیدوارم التیام پیدا کنیم. از سختی‌هایی که در موردش صحبت نمی‌کنیم... #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1683Loading...
15
چقدر به دوستانم که مادرانی دوست ‏داشتنی، مهربان و حمایت ‏کننده داشتند، رشک می ‏بردم و چقدر عجیب بود که آن‏ها به مادرانشان وابسته نبودند... نه دائم به‏شان تلفن می ‌زدند، نه به ملاقاتشان می‌رفتند، نه خوابشان را می‏‌دیدند و نه حتی به‏شان فکر می‌کردند. ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش می‌گذرد، اغلب پیش می‌آید که بی ‏اختیار به سمت تلفن می‌روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه‏ این‌ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی‌ها درباره این پدیده کرده‌ام. برای بیمارانم توضیح می‏‌دهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند، اغلب به سختی از خانواده‏‌ی ناکارمدشان جدا می‏‌شوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آن‏ها فاصله می‏‌گیرند. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟ 📗#مامان_و_معنی_زندگی ✍🏻#اروین_دی_یالوم #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1803Loading...
16
دلگرم کسی باش که دلگرمی‌اش تو باشی، نه سرگرمی‌اش! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1661Loading...
17
طرز خودکشی در هر کس منحصر به خودشه! یکی، دیگه شیک ﻧﻤﯽ‌ﭘﻮﺷﻪ... یکی، دیگه آرزویی نمی‌کنه... یکی، دیگه به تحصیل ادامه نمیده... یکی، دیگه به خودش نمی‌رسه... یکی، مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ غمگین گوش میده... یکی، دیگه از خودش عکس یادگاری نمی‌گیره... یکی، دیگه محبت نمی‌کنه... یکی، دیگه محبت نمی‌پذيره... و... اینگونه است که اکثر ﺁﺩم‌ها در ٣٠ سالگی می‌میرند و در ٨٠ سالگی دفن می‌شوند...! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1724Loading...
18
هیچ چیز در زندگی دردناک‌تر از این نیست که توسط یکی از نزدیکان‌مان آسیب ببینیم و سپس آنها طوری رفتار کنند که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده است. در خانواده‌هایی که دارای سازوکارهای معیوبی هستند، کودکان اینطور یاد می‌گیرند که آنچه مسائل را حل و زخم‌ها را ترمیم می‌کند «گذر زمان» است، نه «گفتگو و عذرخواهی». سپس به بزرگسالی تبدیل می‌شوند که در قبال رفتار خودشان پاسخگو نیستند. به خاطر همین است که جملاتی مثل «ولش کن»، «بیخیال شو» یا این موضوع واسه خیلی وقت پیشه گفته‌های رایجی هستند. زیرا باور بر این است که زمان همه زخم‌ها را خوب می‌کند. اما بدن ما اینطور کار نمی‌کند، بدن‌مان به خاطر می‌سپرد. رنج‌هایی که تجربه کرده‌ایم در بدن ما به حیات خود ادامه می‌دهند، صرف نظر از اینکه برای چند وقت پیش بوده‌اند. چیزی که آن زخم‌ها را واقعاً ترمیم می‌کند «رسیدگی» به آنهاست نه اینکه وانمود کنیم اصلا وجود ندارند. برخی از ما برای اینکه پرونده برخی از مشکلات را در ذهنمان ببندیم و از آنها رها شویم، سراغ کسانی می‌رویم که به ما آسیب رسانده‌اند و در حالت تدافعی انکار یا گاهی اوقات عصبانیت با آنها ملاقات می‌کنیم. این موقعیت باعث می‌شود ما برای عبور کردن از آن افراد تجربیات ناخوشایند رابطه با آنها دست و پا بزنیم، بیش از حد توضیح دهیم و مستأصلانه تلاش کنیم که آنها مسئولیت‌شان را بپذیرند یا آنطور که لیاقتش را داریم از ما عذرخواهی کنند. اما هر چه بیشتر این کار را انجام می‌دهیم احساس درماندگی بیشتری می‌کنیم، احساس تأیید نشدن، کم ارزشی و نامرئی بودن را بیشتر تجربه می‌کنیم. سالم‌ترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که آنها را همان طور که هستند ببینیم؛ افرادی ناتوان از پذیرش «مسئولیت عاطفی». #روانشناسی کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1732Loading...
19
در این دنیا اگر غم هست، صبوری کن خدا هم هست... #شعر #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1802Loading...
20
چه خوب بود که آدمی می‌توانست وقتی درد و مصیبتی دارد، ماه‌ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه نفس از خواب برخیزد! اما هیچ‌کس نمی‌تواند چنین کاری بکند؛ باید بیدار ماند و درد کشید و با دردهای خود کنار آمد. ✏️#رومن_رولان #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1941Loading...
21
روزى کاروانى بزرگ در بیابان مورد حمله‌ی راهزنان قرار گرفت و در این میان خواجه‌ای ثروتمند هم، همراه کاروان بود و زر زیادی با خود داشت. خواجه از ترس از دست دادن مالش، آن را برگرفت و از کاروان جدا شد و با خود گفت: "در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند." به بیابان رفت، خیمه‌اى دید که در آن پلاس پوشى نشسته کلاهی پشمین بر سر نهاده و تسبیحی بر گردن دارد، پس به او اعتماد کرد و زر خویش به امانت به او سپرد. پلاس پوش گفت: "در خیمه رو و در گوشه‌اى بگذار"؛ خواجه پول در آن‌جا نهاد و بازگشت. چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروانیان را به دزدى تصرف کرده بودند. پس مرد شکر خدا کرد که پول را به شخصی مطمئن سپرده است، پس از گذشت ساعتی خواجه قصد خیمه پلاس پوش کرد، چون بدان‌جا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى‌کردند و پلاس پوش هم در میان آنان نشسته و به نظر می‌آمد که  رئیس آنان باشد. خواجه گفت:" آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم! پس خواست باز گردد، اما راهزن (پلاس پوش) او را بدید و آواز داد که بیا. خواجه از ترس جانش به نزد پلاس پوش آمد، راهزن گفت: "چه کار دارى؟" گفت: "جهت امانت آمده‌ام." گفت: "همان جا که نهاده‌اى بردار." برفت و برداشت. یاران گفتند: "ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز می‌دهى؟" گفت: "او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى‌برم. من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد." پی نوشت : این دزد که بعدها از عرفای به نام شد کسی نبود جزو فضیل بن عیاض برگرفته از 📗#تذکرة_الاولیاء #عطار_نیشابوری #بریده_ای_از_کتاب #حکایت کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1821Loading...
22
رسم دنیا فراموشی است... اما تو فراموش نکن کسی را که در لابلای زمان به یاد توست..‌. #سخن_زیبا #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1942Loading...
23
Media files
2023Loading...
24
اما عزیزِ من! کاش در روزگار دیگری می‌زیستیم! ما همگی حیف بودیم... #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2142Loading...
25
- وقتی می‌گویی نمی‌توانی برقصی چگونه مدعی هستی که برای زنده ماندن زحمت کشیده‌ای. - برای این که هیچ‌وقت نرقصیده‌ام و نتوانسته‌ام رقص یاد بگیرم. شروع به خنده نمود و گفت: پس چطور خواندن و نوشتن و ریاضی را آموخته‌اید؟ و گمان می‌کنم زبان فرانسه و لاتین و خیلی چیزهای دیگر را می‌دانید و حتی گمان می‌کنم سال‌ها در نیمکت‌های تحصیلی نشسته و بسیاری مسائل را آموخته‌اید و شاید عنوان دکترای خود را هم گرفته باشید و زبان چینی و اسپانیایی را هم می‌دانید، آیا حدس من درست نیست؟ بسیار خوب پس برای چه حاضر نیستی برای مدت چند دقیقه رقص مقدار کمی پول خرج کنی؟ - تمام این‌ها گناه از پدر و مادرم است و (با خود می‌گفتم) آن‌ها بودند که مرا واداشتند زبان لاتین و یونانی و چیزهای دیگر را یاد بگیرم اما نگذاشتند که بروم رقص را یاد بگیرم، این چیزها را آن‌ها دوست نداشتند؛ چون پدر و مادرم هرگز با هم نرقصیده بودند. 📗#گرگ_بیابان ✏️#هرمان_هسه #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1871Loading...
26
Stop looking for a partner focus on your goals focus on gaining knowledge focus on growing as a person only then the right person will find you. اينقدر دنبال شریک زندگی نگرد! تمرکزت رو بذار روی اهدافت روی بدست آوردن دانش تمرکزت کن روی رشد کردن به عنوان یک انسان تمرکز کن فقط اون موقع هست که آدم مناسب پیدات میکنه. #انگلیسی #عکس_نوشته کانال🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1941Loading...
27
منصفانه‌تر بود که هر کس فقط تاوانِ نفهمی خودش را می‌داد…! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2023Loading...
28
انسان مراسم دینی را به خصایل اخلاقی ترجیح می‌دهد زیرا خصایل اخلاقی دشوار و پر زحمت‌اند و انسان پیوسته و هر لحظه باید مراقب آنها باشد، به این جهت انسان در زندگی خود نظامی از مراسم به وجود می‌آورد. تاثیر این مراسم این است که انسان از دین به عنوان تسکین دهنده‌ی احساسات خود استفاده می‌کند یعنی این مراسم را جبران گناهانی تلقی می‌کند که در مقابل خداوند مرتکب شده است. پس مراسم دینی از ابداعات انسان است. انسان هر قدر از لحاظ اخلاق فاقد دقت است در عوض در اجرای مراسم دینی دقیق است زیرا می‌خواهد از طریق این مراسم، اخلاق خود را تثبیت کند. 📗#مابعدالطبیعه_اخلاق ✍🏻#امانوئل_کانت #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1862Loading...
29
Sometimes you will never know the value of a moment until it becomes memory! 🎞Up - 2009 گاهی وقت‌ها ارزش لحظه‌ای رو تا وقتی که تبدیل به خاطره نشده نمیفهمی! #انگلیسی #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2041Loading...
30
Media files
2002Loading...
31
اگه می‌تونستم به گذشته برگردم و به خودم یه نصیحت بکنم، آن نصیحت این بود: سعی نکن همه رو از خودت راضی نگه داری! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1944Loading...
32
تا حالا هیچ آدم موفق یا پولدار یا حتی خوشنودی رو ندیدم که اخبار رو به‌صورت جدی پیگیری کنه. انگار اونی که سرش به خوشبختی گرمه وقتش ارزشمندتر از اینه که صرف این چیزا کنه. مشتری رسانه، ما متوسط‌ها هستیم. و برای این‌که مشتریش‌ رو از دست نده این توهم رو بهمون داده که اگه از چیزی خبر داشته باشیم، "کنترل و اثر هم داریم"، در حالی‌که حقیقت اینه که وقتی از چیزی خبر داریم، صرفا "خبر داریم" و نه بیشتر. یجورایی انگار دنبال کردن اخبار، تفریحمونه. وگرنه خودمون هم ته دلمون میدونیم دونستن یا ندونستنش تاثیری توی زندگیمون نداره. بدیش هم اینه که سنگ‌ مفت گنجشک مفت نیست. تاوانشو با اعصاب و روانمون میدیم، بیشتر از اونی‌که فکرشو می‌کنیم. و اینو وقتی میفهمی که تصادفا چهار روز مطلقا بی‌خبر باشی. اون‌وقته که میفهمی کارِ دنیا با ندونستنِ تو لنگ نمونده و اینهمه‌سال چه کلاهی سرت رفته. وقت و اعصابتو از دهن اژدها بکش بیرون. ✍🏻#حمید_باقرلو @RadioLoo #متن_ناب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1963Loading...
33
Media files
1441Loading...
34
ریسمانی که پاره شود را می‌توان گره زد؛ ولی همیشه یک گره باقی می‌ماند... مواظب باشیم! رشته محبت بین ما انسان‌ها پاره نشود و نیازی به گره زدن نداشته باشد! #سخن_زیبا #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2042Loading...
35
Media files
1522Loading...
36
آدم که پیامبر بود، سیب او را نه برای سیب، بلکه به خاطر ممنوع بودن سیب، وسوسه کرد! ❓شما در جامعه‌‌ای با هزار نوع ممنوعیت، از بشر چه توقعی دارید؟! ✏️#مارک_تواین #سخن_زیبا #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2021Loading...
37
اون داره از شرق به طرف غرب می‌ره و من از غرب به طرف شرق. صبح واقعاً زیبای آوریل است. کاش می‌توانستم با‌هاش حرف بزنم. نیم ساعت کفایت می‌کرد. فقط می‌خواستم از خودش بگوید. من هم از خودم می‌گفتم. خیلی دوست داشتم پیچیدگی‌‌‌های تقدیرمان را برایش توضیح بدهم که صبح‌گاه زیبای آوریل ۱۹۸۱ به گذشتن ما از کنار هم در یکی از خیابان‌‌‌های فرعی ‌هاراجوکو منجر شده است. درست مانند ساعتی قدیمی‌ که به هنگام برقراری صلح جهانی ساخته شد، برخورد ما باید مملو از مکتومات مهیج باشد. می‌توانستیم بعد از پیاده‌روی، جائی نا‌هار بخوریم. شاید به تماشای یکی از فیلم‌های وودی آلن می‌رفتیم، در بار هتلی کوکتیل می‌نوشیدیم… شانس بهم روکرده است. حالا فاصله‌مان از پانزده یارد کمتر شده است. چطور می‌توانم به او نزدیک شوم؟ چه باید بگویم؟ «صبح بخیر خانم. می‌توانید نیم ساعتی از وقت‌تان را به من بدهید تا گفتگوی کوتاهی با هم داشته باشیم؟» مضحک است. مثل ویزیتور شرکت بیمه به نظر می‌آیم. «مرا ببخشید خانم، این طرف‌ها خشکشویی شبانه‌روزی نیست؟» نه این یکی هم همان‌قدر مضحک است. اصلا رخت چرک ندارم. چه کسی این حرف را باور می‌کند؟ شاید صداقت از همه چیز بهتر باشد. می‌گویم: «صبح بخیر خانم. شما دختر صددرصد دلخواه من هستید.» 📙دیدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل ✍🏻#هاروکی_موراکامی #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2152Loading...
38
دلتنگی به استخوان که برسد می‌شود سکوت... ✏️#مصطفی_غلامی #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2112Loading...
39
در من چيزی كم بود و در اين زندگانی هم چيزی كج بود. ميان ما و زندگانی یک چيزی گنگ بود. ما دير آمديم يا زود؛ هرچه بود به موقع نيامديم... 📗#کلیدر ✏️#محمود_دولت‌آبادی #بریده_ای_از_کتاب #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
2252Loading...
40
«بهترین زمان برای کاشتن یک درخت بیست سال پیش بود، دومین زمانِ خوب برای کاشتنش همین حالاست.» این یک ضرب‌المثل چینی است و مایی که خیال می‌کنیم برای همه چیز دیر است و کاش زودتر شروع کرده بودیم را هدف گرفته. در سال‌های دانشگاه همیشه یکی دو دانشجو سر کلاس‌ها حضور داشتند که سن‌شان از باقی بچه‌ها بیشتر بود. زن‌هایی که احتمالاً فرزندشان را از آب و گل بیرون آورده و تصمیم گرفته بودند دوباره به جامعه برگردند یا مردهایی با موهای جو گندمی که با مرخصی‌های ساعتی به موقع سر کلاس‌ها حاضر می‌شدند و شاید خیال داشتند مسیر زندگی‌شان را تغییر دهند. آنها از معدود دانشجوهایی بودند که درس را جدی می‌گرفتند، در بحث‌ها مشارکت می‌کردند، دلیل حضورشان در دانشگاه را می‌دانستند و زمانی برای هدر دادن نداشتند. آمده بودند که چیزی یاد بگیرند و از پولی که خرج کلاس‌ها می‌کنند بهترین بهره را ببرند. آن سال‌ها در صورت بیشتر ما جوانک‌های بیست ساله پوزخندی مستتر بود و لابد با دیدن اشتیاق و جدیت آنها «سر پیری معرکه گیری» در مغزمان پلی می‌شد. اما حالا فکر می‌کنم این شروع‌های دوباره چه حرکت جالب و جسورانه‌ای است و چه خوب است که بعضی آدم‌ها برای جملات بازدارنده‌ای چون «دیگه دیره» و «دیگه از ما گذشته» تره خرد نمی‌کنند. آدم‌هایی که در شصت سالگی ساز یا زبانی تازه یاد می‌گیرند، در چهل سالگی تازه می‌فهمند شغلی که همیشه گرفتارش بودند کار محبوب‌شان نیست و حرفه‌ای متفاوت را آغاز می‌کنند، در سی و هشت سالگی اولین فیلم کوتاه‌شان را می‌سازند و با دانشجوهای نوزده ساله رقابت می‌کنند، در هفتاد سالگی رابطه‌ی عاشقانه تازه‌ای را تجربه می‌کنند، در پنجاه سالگی راهی سفرهایی متفاوت با گذشته می‌شوند، در بیست و چهار سالگی پا به پای بچه‌های هفت هشت ساله شنا کردن را می‌آموزند و از پوزخند دیگران نمی‌ترسند، زنده و تحسین برانگیزند. لعنت بر اعداد، درود بر شور زندگی! ✍️#آنالی_اکبری @analiakbari #متن_ناب #موفقیت کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
1992Loading...
Photo unavailableShow in Telegram
‏تو #انیمیشن ماداگاسکار یه پنگوئن بود کل زندگیش رو داده بود دندون طلا ساخته بود بتونه سیب بخوره بعدش فهمیده بود سیب دوست نداره. این فکر دیوونم میکنه که نکنه کل تلاش‌هایی که تو زندگیم کردم مثل این پنگوئن بی معنی باشه و بعدش بفهمم که اون مورد اصلا ارزش تلاش کردن نداشت. #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
👍 5💔 3
زندگی ما بر مبنای اعتماد جریان دارد یا براساس «بی‌اعتمادی»؟ فیلسوف دانمارکی، لوگستروپ (Knud Ejler Løgstrup) در کتاب «مقتضای اخلاقی» می‌نویسد: «ما معمولاً پیشاپیش حرف‌های همدیگر را باور می‌کنیم؛ پیشاپیش به همدیگر اعتماد می‌کنیم. این شاید غریب باشد، اما بخشی و جزئی از انسان بودن است. اگر ما پیشاپیش با بی‌اعتمادی باهم روبرو می‌شدیم و دیگری را پیشاپیش دزد و دروغگو به حساب می‌آوردیم که تظاهر می‌‌کند و قصدش فریب ماست، زندگی متوقف می‌شد و جهانمان از هم می‌پاشید». ما هر روز عملاً در هر موقعیتی که درگیرش هستیم به افراد دیگر اعتماد می‌کنیم ـ اعتماد می‌کنیم که غذای مسموم به ما نمی‌دهند، راستش را به ما می‌گویند، نمی‌خواهند سرمان را کلاه بگذارند، و غیره. ممکن است از این اعتماد ما سوءاستفاده هم بشود، اما این سوءاستفاده استثناست نه قاعده. بدون اعتماد ما هیچ کاری پیش نمی‌رود. یک روز را در خیال خودتان مجسم کنید که ناچارید همه ریسک‌ها و خطرهایی را که ممکن است سر راهتان قرار بگیرد محاسبه کنید و پیشاپیش از نتیجه همه کارها اطمینان حاصل کنید. در این صورت نخواهید توانست قدم از قدم بردارید و پایتان را حتی از خانه‌تان بیرون بگذارید. 📙#فلسفه_ترس ✏️#لارس_اسوندنسن #بریده_ای_از_کتاب کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
👍 7
Photo unavailableShow in Telegram
از این نترس که تنهایی! از این بترس که همین تنهایی را کسی از تو بگیرد که هیچ لیاقت تو را ندارد! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
5👍 3
sticker.webp0.37 KB
7
00:39
Video unavailableShow in Telegram
کسی رو قضاوت نکنیم! ما از رنج‌هایی که او تجربه کرده و روزهایی که از سر گذرانده چیزی نمی‌دانیم... #استوری کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
10.13 KB
👏 6 3
آن‌هایی که تحریم را نعمت می‌دانند، بخوانند! لیبی در زمان قذافی برای ده سال تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار داشت. قذافی این تحریم‌ها را «نعمت» نامید و دستور داد که از همهٔ ظرفیت‌های داخلی برای دور زدن تحریم‌ها استفاده شود. صنعت نفت بیشترین آسیب را دید. سرمایه‌گذاری در صنعت نفت متوقف شد و ادامهٔ کار بسیاری از صنایع با مشکلات اساسی روبرو شد. حمودا الاسودا وزیر نفت لیبی در دوران قذافی بعدها دربارهٔ تحریم‌ها گفت: «آمریکایی‌ها شناخت کاملی از تجهیزات و دستگاه‌های ما داشتند و هر قطعه و وسیله‌ای را که ما نیاز داشتیم در فهرست کالاهای تحریمی گذاشته بودند. مشکلات ما پیچیده‌تر شد، چون نمی‌توانستیم این قطعات را حتی از بازار آزاد بخریم. بعد مجبور شدیم به اوراق‌فروشی‌ها رو بیاوریم و دستگاه‌های خرابمان را تعمیر و بازسازی کنیم و حتی در مواردی سعی کردیم قطعات یدکی مورد نیازمان را خودمان بسازیم اما در این کار ناموفق بودیم.» آلیسون پارچتر نویسندهٔ کتاب «قذافی: ظهور تا سقوط» هم می‌نویسد: «تحریم‌ها زندگی را بر مردم لیبی مشکل‌تر از پیش ساخت. قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت... تورم سالیانه حدود سی و پنج درصد بود که نفس مردم را گرفت... گرچه دولت نظام کوپنی را برقرار کرد تا مردم گرسنه نمانند اما ادامهٔ معیشت برای اکثریت مردم دشوارتر شد. علاوه بر این، برای بسیاری از خانواده‌ها، متکی شدن به کوپن تجربهٔ حقارت‌باری بود. آنچه کار را بدتر می‌کرد فساد موجود در نظام کوپنی بود. مقامات فقط بخشی از کالاهای کوپنی را بین مردم توزیع می‌کردند و بقیهٔ کالاها سر از بازار سیاه در می‌آورد. تحریم‌ها موجب سربرآوردن طبقه‌ای از نوکیسگان شد. این طبقهٔ جدید نه فقط شامل مقاماتی می‌شد که از راه دور زدن تحریم ها به سودهای آن‌چنانی رسیده بودند بلکه تجار بخش خصوصی را که پارتی‌های دم کلفت حکومتی داشتند را نیز شامل می‌شد. این تجار به لطف دسترسی به ارزهای خارجی کالا وارد کشور می‌کردند و این کالاهای وارداتی را با قیمت‌های گزاف تورم‌زده می‌فروختند. نرخ تورم به قدری بالا بود که مردم قادر به خرید این کالاها نبودند. هر گوشی تلفن همراه معادل پنج برابر حقوق ماهیانهٔ یک استاد دانشگاه بود. همزمان ویلاهای شیک که متعلق به کاسبان تحریم و اقوام و نزدیکان سران حکومت بود در طرابلس و بنغازی ساخته می‌شد تا بر زخم مردم لیبی نمک بپاشد. شکاف رو به گسترش میان اغنیا و فقرا موجب بروز نفرت تلخی در بین آن‌هایی شده بود که در نبرد برای یکی کردن خرج و دخلشان به حال خود وانهاده شده بودند.» ✍🏻#بیژن_اشتری نویسنده و مترجم @andiiishe #تاریخ کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
👍 7😢 4
Photo unavailableShow in Telegram
از شروع دوباره نترس! این دفعه از صفر شروع نمیکنی! از تجربه‌هات شروع میکنی! #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
5👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
می‌دانی یک وقت‌هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی: تعطیل است! و بچسبانی پشت شیشه افکارت... باید به خودت استراحت بدهی! دراز بکشی، دست‌هایت را زیر سرت بگذاری، به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی... در دلـت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده‌اند... آن وقت با خودت بگویی: بگذار منتظر بمانند... ✍🏻#حسین_پناهی #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
👍 7 1
Photo unavailableShow in Telegram
در مسیر یک کنسرت، سر یک چهار‌راه با گروهی از آدم‌‌ها مواجه می‌شوی که همه به آسمان خیره شده‌‌اند، بدون این‌که فکر کنی تو هم به بالا زل میزنی. چرا؟ تأيید اجتماعی وسط کنسرت، زمانی که تکنواز اوج هنرنمایی‌اش را به نمایش می‌گذارد، یک نفر شروع به کف زدن می‌کند و ناگهان همه‌ با او همراه می‌شوند. تو هم همین‌طور. چرا؟ تأیید اجتماعی! تأیید اجتماعی تأکید دارد افراد وقتی مثل بقیه عمل می‌‌کنند که احساس می‌‌کنند رفتارشان درست است. به عبارت دیگر، هرچه تعداد بیشتری از مردم عقیده‌ی خاصی را دنبال کنند، ما آن عقیده را بهتر (درست‌تر) می‌پنداریم. تأیید اجتماعی می‌تواند، مانند زمانی که اعضای فرقه‌های مذهبی دست به خودکشی دسته جمعی می‌زنند، تمامی فرهنگ‌‌ها را زمین‌گیر کند. اگر راه تو درست است حتی اگر تنها هستی راه خودت را برو. ✏️#رولف_دوبلی #روانشناسی #فرهنگ #عکس_نوشته کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
👍 7👏 3
Photo unavailableShow in Telegram
وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ و خدا هر چه را پنهان و آشکار دارید به همه آگاه است. سوره نحل - آیه ۱۹ #عکس_نوشته #آیه کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸 @MehrBanooo_2018
Mostrar todo...
7
Inicia sesión y accede a información detallada

Te revelaremos estos tesoros después de la autorización. ¡Prometemos que será rápido!